به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حمزهعلی بهرامی، عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه اصفهان، اول آذر در نشست علمی «تبیین جریان سلفی تکفیری (آیا حماس یک جنبش سلفی ناصبی است؟)» با بیان اینکه مدتهاست این شبهه را عالمانه یا عامدانه در فضای مجازی مطرح میکنند؛ حماس که ایران از آنها حمایت میکند ناصبی و وهابی هستند، گفت: اولین نفری که این شبهه را مطرح کرد نتانیاهو بود و گفت حماس از داعش بدتر است و آنان از داعش حمایت میکردند. او حماس را متهم به داعشیگری میکند و برخی رسانهها حتی برخی گروههای شیعه به این مسئله دامن زدند.
وی با بیان اینکه در ابتدای اسلام و در دوره حکومت امام علی(ع) دو گروه علویون و عثمانیها ایجاد شد، افزود: در جریان جنگ حضرت امیر(ع)، گروه طرفدار معاویه به عثمانیون معروف بودند و پیروان حضرت علویون بودند؛ پیروان مدعی معتقد بودند که حضرت امیر(ع) عثمان را کشته است و ما خونخواه او هستیم. اینها امام علی(ع) را لعن و صب میکردند و به تعبیری ناصبی بودند. بنابراین عامل نصب بنیامیه بودند و اینها ربطی به سپاه حضرت علی(ع) ندارند و تا به امروز جز همین گروه اولیه هیچ ناصبی در تاریخ اسلام سراغ نداریم.
بهرامی با اشاره به اینکه برخی از پیروان امام(ع) شیعه اعتقادی بودند که بعد به شیعه 12 امامی معروف شدند، اظهار کرد: مابقی پیروان امام علی(ع) اهل سنت بودند که حضرت را به عنوان خلیفه چهارم قبول داشتند یا کسانی بودند که دو خلیفه اول و دوم را قبول داشتند ولی عثمان را قبول نداشتند. عثمانیها ظاهرگرا و متنگرا بودند و آیات قرآن را به ظاهر معنا میکردند. لذا اعتقاد تجسیم و مشبهه از درون اینها تولید شد. هرقدر پیش رفتیم به عناوینی چون اهل حدیث و اصحاب حدیث، مجسمه، مشبهه و کرامیه توصیف شدند.
وی افزود: نفرت اینها نسبت به امام علی(ع) زیاد بود و در صلوات هم فقط به پیامبر(ص) صلوات میفرستادند و میگفتند: اللهم صل علی محمد یعنی آل محمد را به کار نمیبردند. حتی بنیامیه لعن امام(ع) را در طول سالیان زیادی رواج داده بود تا عمربن عبدالعزیز آن را برداشت. در دوره احمدبن حنبل، او لعن امام(ع) را حرام دانست و روایات زیادی در مورد محبت به حضرت علی(ع) جمعآوری کرد و گفت که امام خلیفه چهارم است. لذا نقش زیادی در تحکیم این عقیده در بین اهل سنت داشت.
استاد دانشگاه اصفهان با تأکید بر اینکه بنیامیه بنیانگذار ناصبی هستند و ربطی به اهل سنت ندارند و با اهل سنت در طول تاریخ مشکل داشتند به قرن هفتم و ظهور ابن تیمیه اشاره کرد و ادامه داد: ابن تیمیه تابع احمدبن حنبل بود که در اهل سنت کاریزما بوده است؛ او واژه سلف را ابداع کرد و گفت راه موفقیت ما بازگشت به سنت و سیره سلف یعنی صحابه و تابعان و تابع تابعین بود. او به شدت مخالف عقل و کلام و منطق و فلسفه و عرفان و تصوف بود که شاخصه عقاید ناصبیهاست. از اینجا به بعد به جای عثمانیون، سلفیون رواج یافتند، در حالی که در بطن و متن اهل سنت قرار گرفته است.
وی با ذکر اینکه صهیونیستها معتقد به بازگشت به سلف و گذشته هستند، گفت: البته واژه سلف به خودی خود بد نیست، زیرا ما هم تابع دستورات پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) و سلف صالح آنان هستیم و با برخی برداشتها نادرست از سلف مخالفیم. به مبانی سلف برمیگردیم، ولی سلفیون به ساختارها بیشتر توجه میکنند. لذا بلند کردن ریش و عمامه مشکی و یکسری محدودیتها را قائل هستند. چراغانی کردن منابر و نماز خواندن کنار مقابر، دعا کردن و قربانیکردن را هم نادرست و جزء مصادیق بدعت میدانند.
بهرامی با بیان اینکه عقاید ابن تیمیه توسط خود شافعیها نقد شد و حتی او را زندانی کردند و در آنجا مرد، تصریح کرد: بنابراین دعوای ابنتیمیه با شیعه نبوده است و جریانی در بین خود اهل سنت است که در نهایت او را در دمشق به زندان انداختند، ولی امروز به دلایل سیاسی او را مقابل شیعه قرار دادهاند. یکی از گرایشهای اندیشه ابن تیمیه وارد عربستان شد و وهابیت توسط محمدبن عبدالوهاب تشکیل شد. این تیمیه با قبور و زیارت آنها و توسل مشکل داشت و تفکر داعشی و تکفیری برآمده از این نوع تفکر است. جریان دیگری هم با عنوان قرآنبسندگی وارد ایران شد که به آنها شیعیان وهابی میگفتند. جریانی هم به نام اخوان المسلمین وارد مصر شد که حسن البناء و سیدقطب از سران آن بودند و خود را سلفی میدانند.
استاد دانشگاه اصفهان با بیان اینکه سلفیهای مصر و اخوان معتقد به مبارزه با استعمارگران و جهاد بودند، تصریح کرد: اینها بر این باورند که صلح از مسیر جهاد میگذرد. حسن البناء، خود و پیروانش را معتقد به صوفیه میداند لذا با سلفیگری عربستان و تفکر ابن تیمیه مخالفت داشتند. شاخههایی از اخوان وارد فلسطین و حتی ایران هم شدند و حماس هم محصول این تفکر است. در دوره ابنتیمیه یک نفر شیعه و مسلمان کشته نشد، زیرا او معتقد به جهاد علیه دشمن خارجی و استعمار بود. اخوانالمسلمین امروز هم چنین تفکری دارند و جهاد با صهیونیزم و آمریکا را تبلیغ و ترویج میکنند نه علیه مسلمین و شیعیان، در حالی که محمدبن عبدالوهاب 20 هزار نفر از اهل سنت را کشت و در ماجرای غزه از صهیونیستها حمایت میکنند و یک نفر از آمریکاییها را نمیکشند.
وی با بیان اینکه داعشیها، اخوان و حماس را شیعه میدانند، اظهار کرد: در فلسطین چند گروه هستند؛ اول حماس که اکثرا در غزه هستند و معتقد به هیهات من الذله که شعار امام حسین(ع) است، هستند؛ گروه دیگر سلفیون سنتی هستند که به آنها مدخلیها گویند؛ کار اینها فقط دفاع از حاکمان و دربار است و برای دفاع از حکومت، فتوا درست میکنند؛ مثلاً وقتی رابطه عربستان با ایران بد بود حکم علیه ایران و امروز به نفع ایران میدهند و در حقیقت درباری هستند. مفتیان این جریان در عربستان و چهره شاخص آنها بنباز است. سلفیون سنتی در فلسطین عمدتا در کرانه باختری هستند و رئیس آنها محمودعباس است و اهل جهاد نیستند و سازشگری با اسرائیل دارند و مدیریت این منطقه در عمل با اسرائیل است البته 20 درصد مردم این منطقه هم طرفدار حماس هستند.
استاد دانشگاه اصفهان با اشاره به اینکه گروه اندکی هم در غزه، جهادی شمشیری و مدافع تفکر داعش هستند، گفت: عمده این افراد نزدیک رفح زندگی میکنند و با حماس هم میجنگند و برای اسرائیل جاسوسی میکنند. در سوریه هم به جبهه النصره و داعش ملحق شدند و علیه بشار جنگیدند، چون بشار تفکر اخوانی دارد. اینها بین اسرائیل و حماس فرقی نمیگذارند و هر دو را طاغوت و کافر میدانند؛ اینها حماس را شیعه میدانند و این هم دلیل دیگری بر دشمنی آنان با حماس است.
وی با بیان اینکه مردم فلسطین عمدتا مذهب شافعی دارند، افزود: شافعیها در بین مذاهب اهل سنت از همه بیشتر محب و دوستدار اهل بیت(ع) و پیرو امام محمد شافعی هستند؛ او متولد غزه است و در عسقلان بزرگ شده است که امروزه یکی از مناطق شهرکنشینان صهیونیست شده است. شافعی هم اشعار زیادی درباره اهل بیت(ع) سروده است تا جایی که در دوره زندگی او حنبلیها که با شیعه مشکل داشتند او را متهم به شیعهگری میکردند لذا از عراق به مصر فرار کرد. در ایران هم اهل سنت غرب کشور به زیارت مشهد و حضرت معصومه(س) میروند و در پیادهروی اربعین هیئت و موکب دارند حتی برخی خادمان مراقد مطهر ائمه(ع) در عراق شافعی هستند.
بهرامی اظهار کرد: محمد شافعی قبر و بنای بلندی بر روی آن در مصر دارد و مردم زیادی به زیارت این قبر میروند، در حالی که وهابیت زیارت قبور را منع کردهاند؛ بنابراین اتهام ناصبی به حماس واقعا غیرمنصفانه است. ناصبی به کسی میگویند که نفرت و بغض خود را نسبت به اهل بیت(ع) ابراز و اعلام کند و براساس این منطق ما هیچ ناصبی در جهان داریم و فقط همان پیروان معاویه در قرن اول هجری ناصبی بودند. در کتب رجالی اهل سنت از جمله اثر ذهبی اگر کسی ناصبی باشد ضعیف شمرده شده است. اهل سنت حضرت علی(ع) خلیفه چهارم میدانند و راه رسیدن به سعادت را در مسیر اهل بیت میدانند و حتی میگویند شیعیان امام حسین(ع) را شهید کردند که البته حرف درستی هم نیست. پس اهل سنت اظهار مودت و احترام به ائمه(ع) دارند، ولی ناصبیها نفرت دارند و همانطور که گفته شد امروزه ناصبی نداریم.
وی با بیان اینکه رافضی در تعریف ناصبیها کسی است که خلیفه اول و دوم را لعن میکند، ادامه داد: متأسفانه برخی حتی از گروههای شیعه و غربگرایان، در ایران میگویند حماس، ناصبی است و در برخی گرایشهای اهل سنت هم آنان را به رافضیبودن متهم میکنند و به اصطلاح از هر دو طرف میخورند و عمدتاً این شبهات از طرف وهابیت است. حماس شافعی هستند نه ناصبی. یک نفر از مراجع تقلید هرگز نگفتهاند که مردم فلسطین ناصبی هستند؛ یعنی سواد این بزرگان از شبههافکنان کمتر است؟ آیات بروجردی، امام، حکیم، علامه طباطبایی، گلپایگانی، مرعشی نجفی، بهبهانی، سیدعبدالله شبر و ... هرگز چنین سخنی نگفتهاند.
بهرامی با اشاره به اینکه بیشترین کتاب علیه ابن تیمیه را شافعیها نوشتهاند، گفت: آیتالله سبحانی کتابی علیه وهابیت نوشته و بیشترین منابع استنادی او به آثار نویسندگان شافعی در قرون گذشته است. ذهبی که تفکرات تندی هم دارد علیه ابن تیمیه موضع گرفته یا قاضی زملکانی شافعی، الدره المضیئه را در رد افکار وهابی و این تیمیه نوشته است. شافعی خودش متهم به تشیع بوده و بیشترین کتابها علیه وهابیت و ناصبیون و ابن تیمیه توسط شافعیها نوشته شده است. وهابیت و تکفیریها، قبور بزرگان دینی و مذهبی را تخریب میکنند، ولی در فلسطین مساجد زیادی به نام اهل بیت(ع) وجود دارد و اساسا خود بیتالمقدس هم یک مکان مقدس است و قبور برخی از انبیاء در آنجاست. اسامی خیلی از فرزندان آنان هم اسامی 14 معصوم(ع) است.
انتهای پیام