موعودگرایی از موضوعات مهم اعتقادی در بین مردم جهان است به گونهای که پیروان همه ادیان به آن باور دارند و اینکه روزی یک منجی الهی خواهد آمد و مردم جهان را از درد و رنجها رهانده و زندگی مطلوب را محقق خواهد کرد. در بین مذاهب و ادیان، شیعه از امتیاز اعتقادی والاتری برخوردار است زیرا معتقد به وجود انسانی الهی، حی و حاضر به نام حضرت مهدی(عج) است؛ باوری که توانست انقلاب اسلامی ملت ایران را به پیروزی برساند و توجه جهانیان را به خود جلب کند لذا بعد از انقلاب مطالعات مرتبط با مهدویت در بین مستشرقان هم رشد قابل توجهی پیدا کرد.
خبرنگار ایکنا به مناسبت نیمه شعبان و میلاد با سعادت حضرت مهدی(عج) با حجتالاسلام و المسلمین زهیر دهقانی آرانی؛ استادیار دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، عضو شورای علمی مرکز تخصصی مهدویت و عضو همکار پژوهشی پژوهشکده مهدویت و موعودگرایی درباره کارهای استشراقی در حوزه مهدویت گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ بحث مهدویت از بحثهای فرادینی و مورد توجه اندیشمندان همه ادیان است. نگاه عمده مستشرقان به بحث مهدویت چگونه است؟
در مورد دیدگاه مستشرقان درباره مهدویت چند نکته را عرض میکنم و چند مثال میزنم و یک نتیجهگیری خواهم کرد. اول اینکه مستشرقان در موضوعات اسلامی سابقه طولانی چند صد ساله دارند و از گذشته و دیرباز غربیان با انگیزههای مختلف مذهبی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و علمی کار میکردند ولی مهدویتپژوهی سابقه طولانی ندارد و شاید به 150 یا 200 سال قبل برسد و مستشرقان قبل از آن کار شاخصی در این عرصه نداشتند.
دلیل این تمرکز و گرایش برخی از غربیان به مباحث مهدویت از نیمه دوم قرن 17 به بعد ظهور چند مدعی مهدویت مانند میرزا احمد قادیانی که فرقه احمدیه قادیانی را ساخته است یا سیدمحمدعلی شیرازی که فرقه بابیت را ایجاد کرد و بعد از آن هم بهائیت در دنباله آن ایجاد شد یا مهدی سودانی که در سودان ظهور کرد و ادعای مهدویت داشت. این افراد به نوعی مدعی مهدویت شدند و آثار آنها هنوز هم باقی است به خصوص مهدی سودانی که در غرب آفر یقا اقدام به این کار کرد و با چند لشکر اروپایی و به خصوص انگلیس جنگید و آنها را شکست داد لذا در ذهن غربیها این انگاره شکل گرفت که مهدی و مهدویت چگونه باوری در بین فرق اسلامی است که توانسته است چنین تاثیرگذاری را در بین مردم یک منطقه داشته باشد و این نقطه شروع بود.
از همان زمان برخی از مستشرقان وارد عرصه تحقیق در اینباره شدند و اولین کتاب توسط پرفسور جیمز دارمستتر فرانسوی که استاد دانشگاه سوربون بوده است شکل گرفت و نوشته شد؛ او نام کتابش را مهدی از گذشته تاکنون گذاشت که به زبان فرانسوی بود و در سال 1885میلادی به زبان انگلیسی منتشر شد. این اولین کتابی است که از غربیان سراغ داریم. بعد از آن افراد مختلفی مانند گلدزیهر و افراد سرشناس دیگری به این عرصه وارد شدند آن هم از ملیتهای مختلف و اقدام به نوشتن کتاب و مقاله کردند و هرقدر رو به جلو برویم حرفها و سخنان جدیدتری هم گفته شده است. این تاریخچه ابتدای مهدویتپژوهی در غرب است.
البته این مهدویتپژوهی روال و فرایند یکسانی نداشته و به تبع برخی از اتفاقات این روال تغییر کرده است. داخل پرانتز این نکته را بگویم که مراد ما از مهدویتپژوهی غربیان فقط صرف پرداختن به شخصیت حضرت مهدی(عج) نیست بلکه لایه عمیق باور به منجیگرایی و موعودگرایی در بین فرق مختلف اسلامی است یعنی حتی بحث علائم آخرالزمانی و منجی و ضدمنجی و کسانی که همراه حضرت مهدی خواهند بود مانند حضرت عیسی(ع) و کسانی که در برابر ایشان میایستند هم در آثار آنان مطرح است. دجال و سفیانی و مواردی از این دست هم جزء مباحث مهدویتپژوهی غربیان است. افراد مختلفی در غرب ورود کرده و کتاب و مقاله نوشتند ولی این سیر، سیر معظمی نبوده است.
یکی از محورهای اصلی کار آنها که در ابتدا هم توجه مستشرقان را به خود جلب کرد بحث مدعیان دروغین مهدویت و شخصیتشناسی آنها بود ولی به تدریج این مسئله کمرنگ شد و سراغ سایر مباحث عرصه مهدویت رفتند تا به مقطع انقلاب اسلامی میرسیم.
ایکنا ـ آیا پیروزی انقلاب اسلامی تغییری در مطالعات استشراقی مرتبط با مهدویت ایجاد کرده است؟
اولا با ظهور انقلاب اسلامی که نهضتی مبتنی بر اندیشه شیعی بود رویکرد مستشرقان به مهدویتپژوهی تغییر زیادی کرد مثلا بعد از انقلاب کارهای شاخصی در مورد انعکاس مهدویت در مسائل سیاسی و اجتماعی میبینیم که قبل از انقلاب اسلامی چندان سابقه نداشت ثانیا توجه به نگاه شیعه در موضوع مهدویت بعد از انقلاب در بین آثار غربیان پررنگتر شده است. تمرکز اصلی مستشرقان بر روی این موضوع است و به خصوص مهدویت از منظر شیعه مورد توجه آنان است همچنین موضوعات آخرالزمانی خیلی مورد توجه آنهاست و حتی صاحب نظریه هستند؛ یکی از آنها مادلونگ بود که در ابتدای سال 1402 فوت کرد؛ او مستشرق معروف آلمانی بود که سالها آثاری در مورد مهدویت از جمله مدخل المهدی در دایره المعارف اسلامی را نوشت.
مهدویتپژوه نیز در عصر کنونی به تعداد قابل توجهی وجود دارد از جمله فردی که الان زنده هست، تیموتی فرنیش، استاد دانشگاه جورجیا است؛ کتاب خیلی مهم و چند مقاله در این باره نوشته است؛ کتاب «مقدسترین جنگها؛ مهدیان اسلامی» در سال 2005 میلادی از مهمترین آثار اوست که برگرفته از رساله دکتری او بود و به مهدویت از نگاه اهل سنت پرداخته است یا یکی از استادان دانشگاه رایس آمریکا که لیسانس خودش را در اسرائیل گرفته و 3 کتاب در مورد عقاید مهدوی در بین مسلمین نوشته است یا فرد دیگری به نام یوهانان فریدمن است که متخصص منجیگرایی در بین شیعیان جنوب آسیا است و آثاری هم تالیف کرده است. مفاهیم مهدویت، انتظار، ظهور و علائم ظهور همه موضوع تحقیقات برخی از اندیشمندان غربی است و مراکزی هم در غرب وجود دارند که برخی پژوهشها را در سطح بینالمللی انجام میدهند.
این دایره مهدویتپژوهی هرقدر به سمت جلوتر رفته است عمیقتر، جزئیتر و تخصصیتر شده است مثلا در مورد غیبت صغری و حوادث بعد از غیبت اولیه امام زمان و ماجرای نواب اربعه، مدعیان مهدویت و ...آثاری از سوی مستشرقان غربی نوشته شده است یعنی وارد جزئیات این مباحث شدهاند که در موارد زیادی با انگیزه مثبت هم به این کارها نمیپردازند و باید این انگیزهها را بررسی کنیم. این مسائل عمدتا در اسرائیل و برخی مراکز علمی و تحقیقاتی در آمریکا دنبال میشود و مفاهیم مرتبط با مهدویت مانند انتظار و ... مورد توجه آنان است و انعکاس این مطالب و مباحث در عرصههای دیگر هم دیده میشود. خیلی اوقات این مراکز پژوهشی غربی که در مباحث مهدوی کار میکنند و همایش و تالیف و ... دارند نیروهای خود را از میان خود مسلمین و حتی شیعیان ایر انی به کار میگیرند و به انجام پروژههای تحقیقاتی میپردازند.
ایکنا ـ در داخل کشور چقدر درباره دیدگاه مستشرقان در مورد مهدویت تحقیق شده است؟
در داخل کشور هم منابعی وجود دارد که به آرای مستشرقان در موضوع مهدویت پرداخته است از جمله بنده کتابی را با عنوان «سیر تحول آرای مستشرقان» نوشتهام و درباره مستشرقان معاصر هم کتاب «نقد و بررسی آرای مستشرقان معاصر» را نوشتهام. استاد گرانقدر آقای سیدرضی موسوی گیلانی هم کتابی به نام «شرقشناسی و مهدویت» دارند که به برخی آراء مستشرقان پرداخته است. آرا و شبهاتی که البته توسط این افراد مطرح میشود خیلی متنوع است و اگر بخواهیم ورود کنیم باید همراه با طرح شبهه به پاسخ هم بپردازیم که بنده خوانندگان محترم را به مطالعه آثار در این زمینه ارجاع میدهم.
اما نتیجهای که قصد دارم از این بحث بگیرم این است که ما وظیفه داریم طبق مبانی قرآنی و آموزههای ائمه(ع) حواسمان به دشمنان باشد و طوری نباشیم که وقتی به هوش بیاییم که ببینیم حیلهها و مکر دشمنان ما را در برگرفته است و کار از کار گذشته است. ما باید متوجه باشیم غرب در این زمینه چه میکند و چه موضوعاتی را رصد میکند و به اصطلاح ما هم باید رصد کنیم؛ این قدم اول است و در قدم بعد، به شبهات و سؤالات پاسخ دهیم و تحلیل درستی از مهدویت داشته باشیم و در گام بعد حرکت تهاجمی در برابر این شبهات داشته باشیم و اندیشه آنها را به چالش بکشیم تا مجبور به پاسخگویی شوند و در نهایت بتوانیم اندیشه درست مهدویت را برای همه مردم جهان به خوبی تبیین کنیم.
ایکنا ـ بعد از انقلاب آیا نظراتی در مورد پیوند آینده انقلاب و بحث مهدویت و ظهور از سوی این افراد بیان شده است به تعبیر دیگر ما امیدواریم که انقلاب زمینهساز ظهور است آیا مستشرقان به این بعد پرداختهاند و اگر بله عمدتا چه آرائی دارند؟
بحث پیوند انقلاب و مهدویت در کارهای آنها وجود دارد و به صورت جدی هم کار کردهاند و حتی همایش در اسرائیل گذاشتهاند؛ در سال 1984 در همایش شیعه، مقاومت و انقلاب با حضور شیعهپژوهان و اسلامپژوهان مختلف دور هم جمع شدند و عناصر قوت و قدرت شیعه را مورد تحلیل و بررسی قرار دادند و بحث مهدویت هم در این همایش انجام شد و عمدتا به نقش باورهای شیعه در پیروزی انقلاب اسلامی ایران معترف شدهاند.
ایکنا ـ عمده استناد آنها در مباحث مهدوی به منابع اهل تسنن است یا شیعه؟ و آیا مراکز تحقیقی مهدویپژوه کشور اعم از حوزوی و غیر آن درصدد ارتباط با این افراد برای معرفی درست مهدویت بودهاند یا خیر؟
در مورد منابع، بسته به دوره دارد، قبل از انقلاب بیشتر منابع آنها از منابع اهل سنت بوده است ولی بعد از انقلاب که شیعه قوت گرفت و توجهات بیشتری به شیعه صورت گرفت توجه به منابع ما زیاد شد به نحوی که الان متخصصانی در بین مستشرقان وجو د دارند که بر روی آثار شیعه تحقیق و مطالعه میکنند و تحقیقات خود را براساس منابع شیعه به پیش میبرند.
ما باید رصد کنیم و درصدد حضور و پاسخگویی باشیم؛ اینکه آنها با چه هدفی به میدان آمدهاند مهم و خیلی تاثیرگذار است چون از بین افراد کسانی طالب حقیقت هستند و میتوان با آنان مرتبط بود ولی کسانی هستند که اهداف امنیتی و اطلاعاتی دارند و ما باید در این مسئله مراقب باشیم تا ابزار دست آنان قرار نگیریم ولی اجمالا به صورت کلی هرقدر ارتباطات بینالمللی بیشتر شود و ما بتوانیم در بسترهای علمی غرب و مراکز تحقیقاتی آنها حضور بیشتری پیدا کنیم و داد و ستد علمی داشته باشیم به نظر میرسد تاثیر زیادی در معرفی شیعه و مکتب مهدویت میتواند داشته باشد.
گفتوگو از علی فرجزاده
انتهای پیام