به گزارش خبرنگار ایکنا، هفتمین گردهمایی اصحاب علوم انسانی و اجتماعی با محوریت بررسی ابعاد شخصیتی و اجتماعی شهید رئیسی با عنوان «ملت ابراهیم»، عصر امروز 26 خرداد در بنیاد ایرانشناسی برگزار شد.
در این نشست موسی نجفی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: بحث من تطبیق شخصیت شهید رئیسی با امیرکبیر است ولی قصدم این نیست بگویم شهید رئیسی، امیرکبیر است. ما سه نوع شخصیت داریم که بالاتر از آدمهای عادی هستند. یک گروه مفاخر و مشاهیر هستند که برجسته هستند مثل برخی از فوتبالیستها یا هنرمندان. یک درجه بالاتر از این شخصیتهایی هستند که اسوه و الگو هستند و نماد یکی از ارزشهای ملی میشوند مثل یک شاعر بزرگ یا فیلسوف بزرگ. درجه اینها از گروه اول بالاتر است و ممکن است قرنها ماندگار باشند. گروه سوم اسطورهها هستند. اسطورهها دو گروهند یک گروه اسطورههایی که بازسازی کننده یکی از مولفههای هویت ملی هستند، یکسری از اسطورهها هم خودشان هویتسازند. اسطورههای هویتساز شخصیتهای خیلی بزرگ تاریخ هستند مثل ائمه(ع). شهید رئیسی را میتوان بین مورد دوم یعنی الگو و مورد سوم یعنی اسطورههای بازسازیکننده قرار داد. من احساس میکنم ایشان بین گروه دوم و سوم قرار میگیرد ولی چرا؟
وی افزود: این شباهتی که بین شهید رئیسی و امیرکبیر عرض کردم، به این جهت است که وقتی امیرکبیر سکان صدراعظمی ایران را به دست گرفت، ایران هنوز در تب و تاب ترکمنچای بود و این قرارداد یک احساس یأس ملی به ملت ایران تحمیل کرده بود. در زمان شهید رئیسی ما ترکمنچای نداشتیم ولی آثاری که قرارداد برجام برای روحیه ایرانی داشت یک نوع یأس ملی بود و یک فضای انحطاطی در جامعه برقرار بود. کار بزرگ این دو نفر این بود این انحطاط را به یک هیجان و نشاط ملی تبدیل کردند.
نجفی یادآور شد: شخصیتهای بزرگ مثل شهید رئیسی یا نشانه رهبران بزرگ هستند یا ملتهای بزرگ. در زمان امیرکبیر ملت بزرگی وجود داشت که امیرکبیر را به این جایگاه رساند. این فهم ملی را همه ملتها ندارند. شهید رئیسی از این جنبه توأمان است یعنی هم وارث یک ملت بزرگ است و هم یک رهبر بزرگ یعنی هر دو عظمت این مرد را نشان دادند. غیر از اینکه شهید رئیسی و امیرکبیر با یک جریان فکری پیوند دارند و آن دفاع از خط استقلال و هویت ایرانی در مقابل دشمنان است. این افراد که از هویت ملی دفاع میکنند تا دهههای متمادی مورد دشمنی جریان مقابل قرار میگیرند.
وی در ادامه گفت: یکی از شباهتهای دیگری که میان این دو وجود دارد، این است احساس حقارتی که خارجیها به هر دلیلی به ملت دادند را شکستند. دیگر اینکه این شخصیتها با مشکلات بزرگ روزمره ملت در ارتباط عمیق هستند. دیگر اینکه نام امیرکبیر و نام شهید رئیسی با برخی ویژگیهایی که مردم میپسندند، گره خورده است؛ ویژگیهایی مثل تدبیر، پاکدستی و سادهزیستی و عدالت. شباهت دیگر میان این دو نفر هم عشق به اهل بیت(ع) است.
در ادامه نشست امیرحسین بانکیپور فرد، نماینده مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: فرصتی که برای شهید خدمت ایجاد شد برای هیچ یک از شخصیتها ایجاد نشد و ایشان فرصت کرد الگوی حکمرانی اسلامی را متجلی کند. سه سال در آستان قدس و سه سال در قوه قضائیه و سه سال در ریاست جمهوری. این ۹ سال فرصتی بود که مؤلفههای مدیریت و حکمرانی اسلامی ارائه شود. شهادت ایشان تثبیتکننده این مدل بود.
وی افزود: مؤلفههای حکمرانی که در ایشان نمایان بود زیاد است و من برخی را اشاره میکنم: خدمت خالصانه، مردمی بودن، فسادستیزی، سادهزیستی، مدیریت جهادی، امانتداری، پرکاری، کارآمدی، تحولگرایی، ولایتپذیری، قانونمداری، جوانگرایی، اخلاص، انتقادپذیری، حامی محرومان بودن، پیگیر بودن، توجه به مؤلفه خانواده در حکمرانی، امیدوار، صداقت در قول و عمل، صمیمیت، قاطعیت. اینها نمونههایی از ویژگیهایی بود که حماسه تشییع ایشان را پدید آورد.
وی ادامه داد: یکی از ویژگیهای ایشان که مرا جذب شخصیت ایشان کرد ویژگی استادپذیری بود. آدمیهایی که در قلههای علمی قرار میگیرند، یادشان میرود شاگردی کنند و سخت است انسان در قلههای علمی، مؤلفه استادپذیری را در خودش حفظ کند. از این مؤلفه دو معنا در میآید یکی اینکه فرد در مقابل کسی که مطلبی بلد است، زانو بزند و شاگردی کند. معنای دومش این است شوق و ادب، گیرایی و عطش او باعث شود استاد هم او را بپذیرد، یعنی افراد حاضر باشند یافتههای خود را در اختیار او قرار دهند. من در مواجهه با شخصیتهای مختلف در هیچ کدام به اندازه ایشان چنین ویژگی را نمایان ندیدم و همین باعث میشد سرعت رشد ایشان بالا برود.
وی افزود: با اینکه فشار کاری روی ایشان شدید بود چون حرفهای مردم شرایط روحی ایشان را سخت میکرد ولی ایشان مصداق این سخن بود که «المومن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبی» لذا همیشه شاداب و متبسم بودند. من در این هشت سال هیچ وقت عصبانیت ایشان را ندیدم که فریاد بزند و ناراحتی خود را ابراز کند. ایشان بیشتر از اینکه یک شخصیت سیاسی باشد، یک شخصیت اجتماعی بود و وقتی در سال 96 در انتخابات رأی نیاورد شدت ارتباط مردم با ایشان چندین برابر شد و از آن موقع در فضایی قرار گرفت که بیش از اینکه یک مدیر سیاسی باشد، یک رهبر اجتماعی برای مردم بود.
انتهای پیام