حتماً همه ما در روزمره بارها و بارها از بیمسئولیتیهای فردی و اجتماعی افراد خشمگین، ناراحت و سرخورده شدهایم؛ بنابراین مسئولیتپذیری از جمله بایدهای زندگی است که اگر کسی آن را ندارد باید بکوشد تا به دست آورد؛ چراکه قطعاً مسئولیتپذیری یکی از علتهای بند شدن سنگ روی سنگ در جهان است و رنجی که فرد از فقدان این ویژگی به خود و جامعه متحمل میکند، قابل سنجش نیست.
آموزش و تمرین مسئولیتپذیری را باید از کودکی آغاز کرد و قطعاً آموزش مسئولیتپذیری به کودکان و نوجوانان یکی از چالشهای فرزندپروری است و اگر مسئولیتپذیری را از همان کودکی به عنوان یک «باید» مشق کرده بودیم مطمئناً روزگار کمچالشتری را شاهد بودیم.
ایکنا برای پرداختن به این موضوع مهم، گفتوگویی با ساناز کریمی، روانشناس حوزه کودک و نوجوان، کارشناس اورژانس اجتماعی و مؤلف کتاب «نقاشی درمانی و بیش فعالی» کرده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
ایکنا - چگونه میتوان فرزندان مسئولیتپذیری را تربیت کرد؟
رفتار مسئولانه از شاخصههای انسان سالم است و قطعاً ویژگی مسئولیتپذیری باید از کودکی درون فرزندانمان نهادینه شود. مسئولیتپذیری یعنی تعهد درونی نسبت به انجام وظیفهای که خودمان یا دیگران برای ما تعیین میکنند.
خانواده اولین نهادی است که ابعاد شخصیتی فرزندان در آنجا شکل میگیرد؛ برای اینکه فرزندان مسئولیتپذیری داشته باشیم باید توجه کنیم که سالهای نوجوانی سالهای آزمون و خطاست و نوجوان صرفاً از نظر ظاهری شبیه افراد بزرگسال شده است اما هنوز یک نوجوان است و دچار ابهام هویت است و مغز او هنوز به طور کامل شکل نگرفته و رشد نکرده است یعنی هنوز نمیتواند فرایندهای شناختی مثل مهارتهای استدلال، تصمیمگیری و حل مسئله را به درستی انجام دهد.
وقتی میخواهیم مسئولیتی را به نوجوان بدهیم باید انتظاراتی که از او داریم را به صورت واضح بیان کنیم یعنی باید مشخص کنیم که از نوجوان چه انتظاراتی داریم، چه وظایفی را میخواهیم که انجام دهد و چه رفتارهایی را نمیخواهیم انجام ندهد و اگر غیرمسئولانه رفتار کند، چه اتفاقی رخ میدهد.
وقتی مسئولیت مبهمی را به نوجوان میسپاریم مانند اینکه وقتی از خانه بیرون میرویم به فرزند نوجوان خود میگوییم که «حواست به خانه باشد»؛ باید مشخص کنیم منظور از این جمله چیست؟ این جمله مفهومی کلی دارد و باید جزئیات را برای نوجوان بیان کنیم و وظایفی که میخواهیم به او محول کنیم را به اختصار مشخص کنیم. برای اعطای مسئولیت به نوجوانان بهتر است از وظایف کوچک شروع کنیم و مسئولیتهایی را به آنها بدهیم که با سنوسال آنها متناسب باشد و همزمان چند مسئولیت را برعهده آنها نگذاریم.
موضوع بعدی این است که نباید صحبتها طولانی و نصیحتگونه باشد چون اینگونه صحبتها از حوصله نوجوان خارج است. نوجوان باید متوجه شود که احساسات او را درک میکنیم و با او همدلی داریم. کافی است به او بگوییم که «من شرایط تو را درک میکنم و میدانم چه احساسی داری یا اگر من جای تو بودم اول درسم را میخواندم، بعد اتاقم را مرتب میکردم و بعد به کارهای دیگر میپرداختم» با این کار به نوجوان حق انتخاب میدهیم و او احساس میکند که استقلالش حفظ شده است.
نوجوانی سنی است که میتوان با فرد گفتوگو کرد و او پذیرای صحبت باشد؛ باید با او صحبت کنیم و نقطه نظراتش را بشنویم. بهتر است فهرستی از کارها و مسئولیتهای شخصی نوجوان و انتظاراتی که از او داریم را تهیه کنیم و درباره آن فهرست با نوجوان صحبت و مشورت کنیم و به صورت مکتوب در اختیار او قرار دهیم تا بداند که وظیفه او به عنوان یک فرزند در خانه و خانواده چیست.
باید وظایف مشخص و بدون محدودیت زمانی باشد مثلاً نگوییم حتماً در این زمان مشخص باید این کارها را انجام بدهی بلکه باید آزادی عمل هم در فهرست کارهایی که میخواهد انجام دهد در نظر گرفته شود. با توجه به اینکه نوجوان دچار ابهام هویت است و نتوانسته با شرایط فعلی که دوران بلوغ است کنار بیاید و هنوز از حالت کودکی خارج و به صورت کامل وارد بزرگسالی نشده است؛ باید در محول کردن وظایف انعطافپذیری وجود داشته باشد.
اگر کاری را که به نوجوان سپردهایم انجام نداد، لازم نیست بلافاصله واکنش نشان دهیم یا کل شخصیت او را زیر سؤال ببریم. وقتی پزشکی میخواهد تودهای را از بدن بیمار خارج کند بسیار مراقب است که به رگها و بافتهای اطراف آسیبی نرسد؛ ما نیز وقتی میخواهیم از نوجوانان انتقاد کنیم باید مراقب باشیم که قسمتهای سالم شخصیت او را زیر سؤال نبریم و کل شخصیت او را به دلیل یک رفتار اشتباه یا عمل نکردن به وظیفهای تخریب نکنیم.
گاهی پیش میآید که نوجوان حرف شنوی ندارد و مسئولیتهایی را که به آنها واگذار میشود را انجام نمیدهد؛ در این مواقع باید از تکنیک پاداش دهی استفاده کنیم. اگر چندین بار دیدهایم که اتاق فرزندمان نامرتب است اما یکبار دیدیم که او مرتب کرده است بلافاصله به او بازخورد مثبت دهیم، از او تشکر کنیم، تحسین کنیم و رفتار خوب او را ببینیم؛ اینکه فقط بخواهیم از او انتقاد کنیم باعث میشود که نوجوان احساس ارزشمندی خود را از دست بدهد.
مهارت مدیریت زمان را حتماً به فرزندانمان آموزش دهیم و بازههای زمانی وقت آزاد و غیرآزاد و شرح وظایف آنها را مشخص کنیم تا به تمام ساحتهای تفریحی، استراحتی و کاری بپردازد. باید توجه کرد که تفریح و استراحت مطابق میل فرزندانمان باشد نه آن چیزی که ما دوست داریم. مدیریت باید به گونهای باشد که فرزندان بتوانند تصمیم بهتری بگیرند و کمتر دچار استرس و اضطراب شوند.
حتماً با نوجوانان گفتوگو و مذاکره داشته باشیم و اگر در برخی مسائل به تفاهم نمیرسیم حتماً با گفتوگو و مذاکره آنها را حل کنیم. گاهی لازم است نحوه انجام برخی از کارها را به فرزندانمان آموزش دهیم؛ یادگیری مشاهدهای لازم است اما گاهی پیش میآید که فرزندمان نمیتواند یا نمیداند که برخی از وظایف خود را چگونه انجام دهد؛ به عنوان والدین باید این مسائل زندگی و رفتاری را به فرزندمان آموزش دهیم.
اگر میخواهیم موضوع و مسئلهای را برای فرزندمان مطرح کنیم همیشه لازم نیست به صورت مستقیم و پندگونه به او بگوییم؛ گاهی میتوانیم از یک کلمه یا زبان اشاره استفاده کنیم مثلاً فرزندمان از مدرسه میآید و کیف خود را روی زمین میاندازد و به اتاق خود میرود، میتوان با اشاره به کیف یا بیان یک کلمه «کیفت» به او اشاره کنیم که کیف خود را بردارد و به اتاق ببرد.
نقاط قوت نوجوانان را تشویق کنیم و به آنها اجازه تلاش کردن دهیم؛ چراکه دوره نوجوانی سالهای آزمون و خطا است. کنار نوجوان باشیم و همدلی داشته باشیم. باید به آنها اعتماد کنیم زیرا اعتماد کردن باعث میشود که مسئولیتپذیری فرزند ما بیشتر شود.
نوجوانان را در تصمیمگیریها شریک کنیم؛ مثلاً اگر قصد انجام کاری را در منزل داریم نظر نوجوان را بپرسیم و از او در جلسات همدلی و همفکری خانوادگی دعوت کنیم تا آنها نیز اظهارنظر کنند. با این کار ارتباط متقابل شکل میگیرد. رمز موفقیت در فرزندپروری رفاقت و برقرار رابطه صمیمانه در سنین نوجوانی است؛ اگر رفاقت و رابطه صمیمانه را با فرزندان خود داشته باشیم 80 درصد از مشکلات حل میشود و تعامل به خوبی انجام میشود.
ایکنا - با توجه به اینکه شما با والدین و نوجوانان در ارتباط هستید؛ بیشترین موضوعی که نوجوانان درباره موضوع مسئولیتپذیری بیان میکنند چیست؟
با توجه به اینکه بنده در حوزه آسیبهای اجتماعی هم فعالیت دارم؛ درک نشدن از سوی خانواده عمدهترین مسئلهای است که نوجوانان در حیطههای مختلف مطرح میکنند. خانوادهها از فرزندان خود مسئولیتهایی را انتظار دارند که فراتر از توان آنهاست و این مسئله سبب میشود که بین فرزندان و والدین فاصله ایجاد شود.
رفاقت و برقراری رابطه صمیمانه، مهمترین موضوع در ارتباط با فرزندان و والدین در این سن و اصلی است که والدین باید به آن تمرکز داشته باشند. ارتباط صمیمانه با فرزندان سبب جلوگیری از درصد بالایی از آسیبها میشود. نظریه انتخاب میگوید که اگر فرزندی شاد، موفق و صمیمی میخواهید کاری نکنید که فاصله بین او و شما زیاد شود یعنی تحقیر، تهدید و تنبیههای غیرمنطقی ممنوع است. متأسفانه در برخی از سبکهای فرزندپروری مثل سبکهای مستبدانه یا طردکننده این موارد مشاهده میشود.
بلوغ برای نوجوان تنشهای بسیاری را ایجاد میکند و از نظر ظاهری، جسمی، جنسی و رفتاری نوجوان دچار ابهام و مشکل است. سطح انتظار والدین با دیدن رشد ظاهری و رفتاری فرزندان در دوره نوجوانی بالا میرود در حالی که آنها هنوز به هویت ثابتی نرسیدهاند و این سطح انتظار بالا، موجب ایجاد تنش بین فرزند و خانواده میشود.
عدم آگاهی والدین و تفاوت نسلها موجب میشود که خانوادهها در پی آموزش فرزندپروری نروند و حتی با خواندن چند کتاب و مقاله علم خود را در خصوص فرزندان خود افزایش ندهند. برخی والدین با روشهای منسوخ تنبیهی به نحوی رفتار میکنند که باعث میشود فرزندان آنها مقابله به مثل کنند و حرفشنوی نداشته باشند زیرا خانواده آنها را درک نمیکند.
مهمترین مسئله برای والدینی که فرزندان نوجوان دارند این است که در خصوص فرزندپروری، ارتباط با فرزندان در سن بلوغ و شناخت بلوغ آموزش ببینند. خانوادهها اگر نسبت به موضوع بلوغ آگاه باشند رابطه صمیمانه برقرار میشود و تنشها در خانواده کاهش مییابد و برچسب عدم مسئولیتپذیری و سرکشی فرزندان از نوجوانان برداشته میشود.
ایکنا - سخن پایانی.
از والدین درخواست میکنم که در رابطه با فرزندپروری آموزش ببینند. بچهها اصلاًً با یکدیگر قابل قیاس نیستند و والد، نوجوانی خود و نحوه برخورد والدین خود را نباید با دوران نوجوانی فرزندش مقایسه کند. جامعه تغییر کرده است و پیش رفته است و والدین باید بروز باشند. در دیدگاه روانشناسی از نظر علمی و رفتاری موضوع مشاهده تائید شده است و فرزندان کارهایی را انجام میدهند که والدین انجام میدهند.
والدین باید آموزش ببینند و چه بسا هزینهای که صرف آموزش نشود، صرف کاهش آسیبها خواهد شد. والدین به فرزندان خود عشق بورزند، همدلی داشته باشند، به آنها گوش بدهند و از همه مهمتر مدیریت هیجان داشته باشند؛ لازم نیست به هر مسئلهای واکنش سریع نشان دهند بلکه باید کنترل خشم داشته باشند. والدین، کمالگرایی را کنار بگذارند؛ زیرا فرزندان نمیتوانند در همه امور بهترین باشند و درک این موضوع کمک میکند بخش زیادی از مشکلات کودک و نوجوانان رفع شود.
گفتوگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام