به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدحسن جواهری؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سوم مردادماه در نشست علمی «رویکرد فقهی حقوقی تازه به آیات حجاب» با بیان اینکه ما در عرصه حجاب به صورت کلی با دو آیه یعنی 31 نور و 59 احزاب مواجهیم و البته آیه 60 نور هم نکاتی در این باره دارد، گفت: در آیه؛ وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ ۖ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ این بحث مطرح است که حجاب به عرف یا به روایات واگذار شده است؟ که وجه و کفین از منظر روایات برای همه یکسان است ولی در عرف تفاوت وجود داشته است. همچنین بحث دیگر در مورد زینت است که آیا خود زینت است یا محل زینت که عمدتا به محل زینت قائل شدهاند. نکته دیگر این آیه آن است که در ذکر استثنائات چرا عمو، دایی و داماد به عنوان استثنائات قید نشده است؟ در این مورد شاید بتوان گفت نوع حجاب از داماد، عمو و دایی که معمولا جوان هم هستند نسبت به برادر متفاوت است و الان هم در برخی فرهنگها، مادرزن از داماد نیمچهحجابی میگیرد؛ البته در تفسیر نمونه توجیهاتی آمده است که قابل پذیرش نیست.
وی افزود: در ادامه آیه شاکله حجاب ابتدایی را ترسیم کرده است؛ زنان در دوره نزول اگر دامن میپوشیدند روی پای آنان را میپوشانده است و اگر شلوار میپوشیدند باز خلخال آنها پیدا نبوده است. البته برخی بانوان پای خود را به زمین میزدند و باعث جلب توجه نامحرم بوده است؛ در این آیه حجاب ابتدایی اینطور ترسیم شده است که سر و سینه باید پوشیده باشد آن هم با تعبیر یضربن که بر شدت پوشش تاکید دارد. طبق این آیه به هیچ عنوان برهنه بودن زانو به پایین و نداشتن حجاب در قسمتهای دیگر بدن برداشت نمیشود.
جواهری بیان کرد: اگر مبنای چینش آیات را به ترتیب نزول بپذیریم که در این چند آیه قابل دفاع است؛ آیه 60 نور بعد از مدتی نازل شد و این نوع حجاب را از زنان سالمند برداشته است. این آیه سخن از ثیاب و جلباب و خمار به میان آورده و فرموده است که اشکال ندارد زنان مسن، ثیاب(لباسی که روی لباس دیگر پوشیده میشود) خود را فرواندازند و تاکید کرده که آن را بپوشند بهتر است و تلازم میان عفاف و حجاب برقرار کرده است. برخی تلازم میان عفاف و حجاب را منکر هستند ولی این آیه دال بر آن است. بعد از دو سال آیه 59 احزاب و قبل از آن 53 احزاب نازل میشود که یکسری جهات فقهی دارد. حجاب ابتدایی خطاب به زنان پیامبر(ص) نبوده است زیرا آنان قبل از آن هم این مقدار حجاب را داشتند، آیه 59 احزاب خطاب به همه است. در مورد جلابیب در این آیه و با بررسی متون نشان میدهد که پوشش فراگیر و کامل بوده است؛ البته احتمالا در زمان امام صادق(ع) تغییرات معنایی برای این واژه اتفاق افتاده است یعنی برای مردان به معنای عبا به کار میبردند که میتوانیم آن را استعاره هم در نظر بگیریم.
جواهری با بیان اینکه شان نزول و روایات تفسیری ثابت میکند بانوان بعد از نزول این آیه به دور خودشان ملحفه میپیچیدند، گفت: برخی از لغویون مشهور فراگیری را تایید میکنند. نکته دیگر در مورد یدنین علیهن است یعنی یدنین علیهم تضمین است مثلا روحالمعانی این معنا را گرفته است. معنا این است که جلباب هر چه که هست باید بر خودشان نزدیک کنند ولی به بدن آنان نچسبد. بنابراین ویژگی جلباب این است که پوشش فراگیری است که همه بدن را میپوشاند ولی به بدن نمیچسبد مگر مقداری که در «من جلابیبهن» لحاظ میشود. در تفاسیر و ترجمهها این تضمین دیده نمیشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه چادر، عبا و یا ملحفه که در شان نزول آمده است میتواند مصداق جلباب باشد، اظهار کرد: براساس برخی روایات جلباب آنقدر فراخ بوده است که دو نفر هم میتوانستند زیر آن قرار بگیرند. برخی مقاله نوشتهاند و ترتیبی که در آیات لحاظ میکنند آنان را وارد چالش میکند و این سؤال را در اذهان ایجاد میکند که چگونه ممکن است ابتدا حجاب کامل نازل شود سپس حجاب ناقص؛ دو راه برای حل آن وجود دارد؛ اول اینکه در مفهوم جلباب تصرف شود یعنی بگویند جلباب محدود بوده است ولی چون با متون روایی سازگار نیست لذا راه دوم را رفتهاند که تصرف در مفهوم مخاطبان است و گفتهاند جلباب برای برخی افراد خاص است و نه همه زنان مثلا شخصیتهایی چون زنان پیامبر(ص) و دارای موقعیت اجتماعی.
جواهری با بیان اینکه شش قرینه داریم که نزول سوره نور مقدم بر احزاب است، تصریح کرد: نکته خیلی مهمی که وجود دارد این است که اگر قرائن را بپذیریم و این تقدم تایید شود، مشکل بزرگی ایجاد خواهد کرد؛ از بین این چند قرینه دو قرینه مهمتر از بقیه است. یکی اینکه در آیه 31 نور همزمان با نزول حکم حجاب در همان آیه استثنائات ذکر شده است تا جایی برای ابهام نباشد و در آیه جلباب هم این بحث کامل میشود و حتی در آیه 53 احزاب، خداوند حکم را رها نکرده و استثناء آورده است. قرینه دیگر هم داستان افک با ذیل آن است.
جواهری اضافه کرد: در جاهلیت کنیزان اصلا پوشش نداشتند و اگر میخواستند داشته باشند هم تنبیه میشدند؛ بانوان هم با چند نوع پوشش بیرون میآمدند؛ زنان معمولی و آزاد معمولا لچکی بر سر میکردند که از پشت گوش آویزان بود لذا مرز بین کنیزان و زنان آزاد با همین لچک مشخص میشد. در روایات داریم که عمر کنیزانی که میخواستند خود را بپوشند کتک میزد؛ پوشش دیگر هم همراه با نقاب بود و مخصوص زنان حاکمان یک منطقه و یا خانم حاکم قبیله و زنان تجار که پوشش کامل همراه با نقاب داشتند. یکی از شعرای جاهلیت وارد چادر رئیس قبیله شد و خانم این زن که نقاب داشت و نقابش فروافتاد خجالت کشید لذا شاعر برای جبران این خجالت اشعاری در تمجید او سرود.
وی با بیان اینکه حجاب در صدر اسلام در برخی موارد باعث بروز جنگ شده است، افزود: سلبریتیهای آن دوران هم حجاب داشتهاند و اگر حجاب برمیداشتند جایگاه آنان تنزل مییافت. در سال چهارم هجری که حجاب ابتدایی نازل شد بعد از آن مقدماتی نیاز بود تا آن حجاب کامل هم نازل شود لذا خداوند ابتدا جایگاه مهمی به زنان پیامبر(ص) داد و فرمود که شما امهات مؤمنین هستید یعنی مادران امت ولی وقتی آیه جلباب نازل شد صدایی از هیچ کسی بیرون نیامد زیرا زنان پیامبر که طبقه برتر هستند هم موظف به رعایت جلباب شدند لذا عموم مردم به سرعت به سمت حجاب کامل رفتند و ما هیچ واکنش منفی در برابر حجاب نداریم. آنقدر این مسئله مشهود است که بسیاری از محققان و مورخان آن را به عنوان حق برای زنان برشمردهاند و نه تکلیف. وقتی جلباب نازل شد سلبریتیهای آن زمان هم کاملا استقبال کردند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه برخی میپرسند که چرا حتی با نزول جلباب، کنیزان حجاب نداشتند، گفت: حکم حجاب زنان هیچ وقت لغو نشد تا اینکه فرهنگ کنیزداری به تدریج کمرنگ شد و این فرهنگ که کنیزان نباید حجاب داشته باشند فرصتی فراهم کرد تا زنان عرب به راحتی به سمت حجاب پیش بروند چون از جهت طبقاتی به نفع آنان بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: بنابراین کسانی که میگویند پیامبر(ص) در تحقق فرهنگ حجاب در جامعه از زور استفاده نکرد و ما هم نباید استفاده کنیم قیاس معالفارق میکنند زیرا سلبریتیهای زمان ما بیحجاب هستند ولی سلبریتیهای آن دوره حجاب کامل داشتند و آن را افتخار برای خود میدانستند. حتی زنانی که معتقد به اسلام هم نبودند برای حفظ طبقه و شخصیت اجتماعی خود به سمت حجاب رفتند ولی الان در دوره ما قضیه برعکس است و ممکن است حاکم اسلامی تشخیص دهد که با ابزاری این حکم اجتماعی را در جامعه پیاده کند.
همچنین محمود حکمتنیا؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در سخنانی با بیان اینکه نظام جاهلیت مبتنی بر شرف و نسب بوده است، گفت: به همین دلیل دانش انساب در بین آنان رواج داشت و نسب یا مشخص بود و یا مشخص میکردند. حجاب زنان را هم باید در این مقوله بررسی کنیم.
وی افزود: شرایط در آن دوره به گونهای بود که تعابیری چون «زیاد بن ابیه» بیآبرویی زیادی برای فرد محسوب نمیشده است؛ البته در عین حال خانواده به صورت سفت و سخت وجود داشت و الزام اجتماعی بالایی داشته است یعنی وقتی کسی ظهار میکرده از روی اعتقاد سفت و سخت این کار را میکرده است و طلاق و نکاح و ظهار و ایلاء هم وجود داشته است.
حکمتنیا اظهار کرد: اسلام وقتی آمد تلاش کرد تا ضوابط نسبی و شرف اجتماعی را اصلاح و آن را به سمت تقوا ببرد و از طرف دیگر مطلقا زیربار آزادی جنسی نرفته است؛ حال باید حجاب را در این چارچوب هم تحلیل کنیم یعنی وقتی نظام نسب و شرف و آزادی جنسی تغییر یافت آیا حجاب را نباید با این شرایط جدید تحلیل کنیم؟ براین اساس حجاب به عنوان ابزاری در تنظیم روابط جنسی بعد از دوره اسلامی مطرح است. قرآن کریم درصدد تغییر پارادایم فکری نسبت به مقوله حجاب و خانواده برای ارتقاء کارکرد خانواده بوده است.
انتهای پیام