به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی بنیاد بینالمللی امامت، حجتالاسلام والمسلمین رضا برنجکار، رئیس انجمن کلام و استاد فلسفه و کلام حوزه و دانشگاه در نشست علمی تبیین شخصیت و روش کلامی علامه مجلسی با اشاره به منظومه فکری علامه مجلسی و مؤلفههای معرفتی و مبانی روششناختی ایشان، گفت: علامه مجلسی حق بزرگی بر گردن مسلمانان و شیعه و ایران دارد و در همه علوم اسلامی مانند کلام و فقه و اخلاق و تفسیر و حدیث و علوم مرتبط مانند علوم ادبی و فلسفه و عرفان صاحبنظر بودند.
وی افزود: اگر بخواهیم اصول و مؤلفههای تفکر ایشان را بیان کنیم، میتوانیم به اعتقاد به اسلام به عنوان دین جامع و کامل که برای هدایت انسان در همه ابعاد حیات بشری کافی است، اشاره کنیم.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه علامه مجلسی به اسلام به عنوان دین کامل و جامع مینگرد، یادآوری کرد: مؤلفه بعدی فکر علامه مجلسی این است که وی اسلامی که دین کامل است را قابل فهم میداند و تصریح میکند باید تلاش و اجتهاد کنیم تا سخن اسلام را به درستی فهم نماییم و جامعیت دین را نشان دهیم. شروح مختلف علامه مجلسی بر کتب حدیثی گویای این مطلب است.
رئیس انجمن کلام حوزههای علمیه افزود: مؤلفه دیگر فکر علامه مجلسی این است که قرآن از اهل بیت(ع) جدا نیست و نمیتوان یکی را اخذ و دیگری را کنار گذاشت؛ چرا که اهل بیت(ع) مفسر قرآن کریم هستند.
برنجکار به منبعیت توامانی عقل و نقل در اندیشه علامه مجلسی تأکید و ابراز کرد: علامه مجلسی در مواجهه با آیات و روایات اصل را بر رد و نفی قرار نمیدهد، بلکه فهم مراد و معنا را اصل قرار میدهد.
وی، دفاع همه جانبه و با تمام وجود از معارف وحیانی را از شاخصههای فکر علامه مجلسی دانست و گفت: علامه مجلسی در تمام ابعاد دین قائل به استنباط بوده و به شدت مخالف اخباریگری بودند؛ علامه مجلسی بر اهمیت اجتهاد در تمام ابعاد دین تصریح دارد، چرا که اجتهاد، فرایندی عقلانی است که علامه مجلسی در عمل نیز آن را به منصه ظهور رسانده است.
رئیس انجمن کلام حوزههای علمیه افزود: علامه مجلسی در تمام ملاکهای اصولی و اخباری از مبانی و اندیشههای اصولی برخوردار بوده، نه تنها تصریح بر اجتهاد در علوم اسلامی دارد، بلکه خود نیز به این مهم اهتمام ورزیده است.
وی با بیان اینکه اصولی یا اخباری بودن در بحث فقه و اصول و موافقت یا مخالفت با فلسفه دو مقوله جدای از هم هستند، اظهار کرد که مبارزه با افکار و جریانهای بیگانه از دین، از دیگر شاخصههای علامه مجلسی بود؛ مبارزه علمی و عملی با تصوف از جمله اقدامات بارز علامه در عمر مبارکشان است.
برنجکار در تبیین روش و منش فکری علامه مجلسی، با بیان اینکه علامه عقل را در کنار نقل به عنوان منبع دینی قبول داشتند، اظهار کرد: علامه مجلسی در آثار خود بر این نکته تصریح میکند که حکم عقل صریح، غیر قابل انکار است. او بر همین اساس با ضروری شمردن نظر و تفکر، در اثبات وجود و تبیین صفات خداوند متعال حداکثر بهره را از ادله عقلی میبرد.
وی با بیان اینکه علامه مجلسی تنها نوع خاصی از عقل را قبول نداشتند، ابراز کرد: علامه مجلسی عقلی که برای رسیدن به حق خود را بینیاز از وحی میداند، نمیپذیرد؛ عقلی که به نقل، تنها برای اثبات درستی دیدگاه خود و اخذ تأییدیه از شرع مقدس، مراجعه میکند و وحی را منبع کشف حقایق نمیداند.
رئیس انجمن کلام حوزههای علمیه با تأکید بر اینکه علامه مجلسی با عقل منقطع از وحی که از نور هدایت وحی خود را محروم ساخته و در مسیر سکولاریزه شدن قرار گرفته، مخالفت میکند، تصریح کرد: علامه مجلسی همانطور که قرآن و روایات را با هم و در کنار هم میداند، عقل و نقل را نیز مکمل یکدیگر میشمارد.
برنجکار با اشاره به اینکه مخالفت علامه با فلسفه به دلیل استفاده از چنین عقل خود بسنده است، ادامه داد: علامه مجلسی، عقل متصل به وحی که نورانیت یافته را میپذیرد و با عقلی که خود را منقطع و بی نیاز از نورانیت دین میداند، روی خوش نشان نمیدهد.
وی با بیان اینکه علامه مجلسی در جاهای مختلف از جمله بحارالانوار امور دینی را دو قسم بدیهی و ضروری و امور نظری تقسیم میکند، اظهار کرد: علامه مجلسی بر این باور است که معارف نظری دین از سه منبع قرآن کریم، سنت قطعیه و عقل استنباط میشود؛ ایشان قائل است اگر روایتی با عقل در تعارض بود دو حالت دارد، یا با عقل صریح در تعارض است که کنار گذاشته میشود و یا با عقل ظنی یا فهم اولیه عقلی در تعارض است که باید مسیر تحقیق و پژوهش و جستوجو را دنبال کرد.
برنجکار با بیان اینکه علامه مجلسی ناظر به آثار مختلف، در بحث عقل و وحی مواجهههایی متفاوت داشته است به تعامل علامه با فلسفه و آموزههای فلسفی و گستره مخالفت ایشان با فلسفه اشاره کرد و گفت: علامه مجلسی فلسفه را میشناخت و از اصطلاحات آن استفاده و دیدگاههای فلسفی را نقل میکرد؛ علامه مجلسی با مبانی فلسفی به دلیل آنکه آنها را مخالف مبانی عقلی و وحیانی دین میدانست مخالف بود و آنها را نقد میکرد و مخالفت علامه با فلسفه در سه جهت کلی روشی، تاریخی و محتوایی است.
وی در توضیح این بخش از سخنان خود افزود: علامه مجلسی ضمن تأکید بر اصل عقل با عقل منقطع از نقل و عقل سکولار مخالفت میکند و اشکالش به فلاسفه این است که اینان خود را متکی به عقل خود و رها از نقل میدانند و در حقیقت گرفتار عقلِ پنداری هستند.
وی افزود: از سوی دیگر از لحاظ تاریخی فلسفه موجود مسلمانان از فلسفه یونان اقتباس شده و این گونه نبوده که مسلمانان با عقل خود یا عقل مرتبط با وحی چنین فلسفهای را ایجاد کرده باشند.
برنجکار در بخش پایانی سخنان خود به تبیین فرازهایی از نقدهای علامه مجلسی نسبت به مبانی و آموزههای فلسفی پرداخت و گفت: علامه مجلسی در عین نقد روشی، تاریخی و محتوایی برخی از دیدگاههای فلسفی مانند مواد ثلاث( وجوب، امکان، امتناع) موافق بود و از خدا و خلق با تعابیر واجب و ممکن یاد میکرد.
انتهای پیام