به گزارش ایکنا، پس از تعطیلات سهماهه تابستان، از امروز 17 شهریورماه درهای دانشگاهها به روی دانشجویان گشوده میشود. این رویداد با آغاز بهکار حسین سیمایی صراف، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، که با شعار بازگرداندن نشاط به دانشگاه کار خود را آغاز کرده همزمان شده است.
به همین مناسبت با سیدحسن امین، حقوقدان و استاد بازنشسته دانشگاه کلدونین گلاسگو، درباره مهمترین اولویتهای نهاد آموزش عالی کشور گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ با توجه به اینکه در آستانه بازگشایی دانشگاهها هستیم و از طرفی وزیر علوم، تازه کار خود را آغاز کرده است از نظر شما مهمترین مسئله نظام آموزش عالی کشور چیست؟
مهمترین مسئله عدالت آموزشی است. متاسفانه در شرایط موجود تعداد زیادی از شهروندان ایرانی از اینکه فرزندانشان عادلانه بتوانند به تحصیل در مقطع دانشگاهی بپردازند، به دلیل مسائل مالی محروم هستند. از طرف دیگر مشکل عمده مسئله تقلب علمی و خرید مدرک و خرید پایاننامه است. این مسئله برای کشوری مانند ایران با این سابقه درخشان علمی و تولید علم در قرون گذشته اسباب شرمندگی است.
ایکنا ـ این مسئله به اخلاق پژوهش برمیگردد یا ناشی از مشکلات زیرساختی نظام آموزشی است؟
مشکل این است که به اندازه کافی به محتوای پایاننامهها و یا اختبار و مصاحبه حضوری دقت نمیشود. چند سال پیش هنگامی که دکتر شفیعی کدکنی میگفتند؛ دانشگاههای ما طوری است کسانی که دارنده مدرک دکتری شدند همان پایاننامهای که برایشان نوشته شده را نمیتوانند از رو بخوانند. همین امروز وقتی یک شهروند معمولی از جلوی دانشگاه عبور میکند شاهد است افرادی با نهایت گستاخی فریاد میزنند پایاننامه برایتان مینویسیم یا در مجلات خارجی پذیرش مقاله میگیریم. جالب این است که همه این مدارک در دانشگاهها مورد قبول واقع میشود. بنابراین لازم است دانشگاهها طوری باشد که از تقلب و سرقت ادبی و علمی رها شود. مسلما راههایی هست که کشورهای متمدن جهان آن راهها را رفتند.
همانطور که برای دانشگاهها رتبهبندی وجود دارد که نشان میدهد کدام دانشگاهها برتر هستند، یک معیارهایی هم وجود دارد که نشان میدهد در کدام کشورها تقلب علمی و دزدی علمی و سرقت ادبی بالا است. متاسفانه ما در رتبهبندی دانشگاهی، رتبهمان پایین آمده ولی در بخش تقلب علمی رتبهمان بالا رفته است. وزارت علوم ضمن اینکه یکی از اهداف مهمش این است که تولید علم انجام شود و سطح پژوهش بالا برود باید از این مدرکهای تقلبی نیز جلوگیری کند. باید قانونی وجود داشته باشد و با کسانی که از عناوین به طور غیر واقع استفاده میکنند برخورد شود و به کسانی که با مدارک تقلبی اظهار وجود میکنند در سیستم علمی کشور بها داده نشود.
حتی در طبابت کسانی مدرکشان را از ایران گرفتند ولی وقتی میخواهند تابلو بزنند مینویسند عضو کالج سلطنتی انگلیس هستند. حالا ممکن است طرف سفری رفته باشد یا در کنفرانسی شرکت کرده باشد. اینها علامت این است که در شرایط خوبی قرار نداریم و وزیر محترم علوم باید کارگروههای جدی داشته باشد و این مسئله را پیگیری کند.
در قانون ما نوشته شده کسانی که فاقد مدرک واقعی هستند و این مدارک را به خودشان نسبت میدهند جرم مرتکب میشوند. حرف من این است حداقل کسانی که این کار را کردند جریمه بشوند تا دیگران دنبال این کار نباشند و عوض تقلب، زحمت بکشند تا هم مایه افتخار خودشان باشند و هم جامعه ما در سطح جهان به عنوان کشوری که در آن تقلب علمی وجود دارد مطرح نشود.
ایکنا ـ همانطور که اشاره کردید، مشکلی که چند سالی است به وجود آمده کاهش جایگاه علمی ایران در رتبهبندیهای جهانی است. به نظر شما، رشد علمی چه مبنایی دارد و چه زمانی میتوان گفت در جامعه رشد علمی محقق شده است؟ آیا ملاک رشد علمی تولید مقاله و کتاب است یا ملاک دیگری وجود دارد؟
واقعیت قضیه این است که تولید علم حاصل اختراع، اکتشاف و صدور علم است. تولید و بعد صدور علم. ممکن است اساتید به دلیل قواعدی که برای ارتقای اعضای هیئت علمی از استادیاری به دانشیاری داریم مجبور شوند مقالاتی بنویسند. جالب است همین که آن مقالات در مرحله پذیرش باشد، بدون اینکه به مرحله انتشار برسد از سوی دانشگاه پذیرفته میشوند؛ یعنی همین که نامهای نوشته شود که بگویند فلان مجله علمی این مقاله را در نوبت نشر قرار داده هیئت ممیزه دانشگاه آن را قبول میکند.
آنچه از همه چیز مهمتر است این است که تولید علم منجر به صدور علم شود. مثلا اگر بتوانیم یک گوشی تلفن همراه بسازیم که نه تنها در کشور خودمان مردم تمایل داشته باشند آن را بخرند بلکه تعدادی را هم صادر کنیم این پیشرفت علمی است. الان پزشکان خوب ایرانی در سطح کشور حضور دارند که مراجعانی از کشورهای همسایه برای جراحی و معالجه به کشور ما میآیند و به آنها مراجعه میکنند. پس ما تولید پزشکان متخصص فراوانی داشتیم که میتوانند خدمت کنند و توریست پزشکی جذب کنند.
به همین ترتیب اگر بتوانیم عوض اینکه نیروهای تحصیلکرده خودمان را به صورت خام به کشورهای دیگر به صورت مهاجرتهای بیبازگشت صادر کنیم، بتوانیم فرآوردهها و تولیدات علمی و فنی آنها را صادر کنیم آن وقت به مرحله واقعی رشد علمی و فناوری رسیدهایم، یعنی هنگامی که بتوانیم از علم و فناوری موجود برای کشور صادرات و تولیدات علمی فراهم کنیم نه اینکه پول فراوانی صرف مخارج دانشگاه کنیم و در پایان بهترین فارغ التحصیلان خودمان را رایگان از کشور خارج کنیم تا در دانشگاهها و پژوهشگاههای خارجی فعالیت کنند.
باید به حدی از پژوهش در داخل کشور رسیده باشیم که پژوهشگر ایرانی در همین کشور جذب خدمت شود، جذب کارهای پژوهشی شود و این بتواند منجر به تولید علم و صدور تولیدات علمی از ایران به خارج شود. باید به دنبال این کار باشیم. حتما وزیر علوم به این مطالب اشراف دارد اما باید دید از چه طریقی میتواند به این اهداف برسد و مخصوصا از فرار مغزها و مهاجرتهای بیبازگشت جلوگیری کند. آن کشورها نیروی کار آماده به خدمت که هزینهاش را خانواده ایرانی داده جذب میکنند. طبیعتا این افراد در سیاستگذاری علمی آن کشور اثرگذاری ندارند و نهایتا پروژهای که کشورهای بیگانه براساس اولویت خودشان تصویب کردند انجام میدهند و در واقع یک عمله علمی و یک کارمند و کارگر علمی هستند. اینکه دانشجویان ما آنجا فعالیت کنند مایه افتخار نیست، افتخار زمانی است که همان کاری که آنجا موظفند انجام دهند را داخل کشور انجام دهند و ارتقای علمی برای کشور خودمان ایجاد کنند.
انتهای پیام