به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مهدی خیاطزاده؛ عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران، 22 آبان ماه در نشست علمی «نقش استعاره در تبیین چیستی اعتبارات عملی از دیدگاه علامه طباطبایی» با بیان اینکه نظریات اعتباریات نظریه نوپایی است و مرحوم علامه تصریح دارد که از پیشینیان مطلب خاصی به ما نرسیده است، گفت: طبیعتا بحث جدید و نو ابهاماتی هم دارد؛ اعتباریات هم بحثی پردامنه است که کار هم زیاد در مورد آن شده است ولی همچنان حق آن ادا نشده است.
وی افزود: ایشان نظریه اعتباریات را بیش از 90 سال قبل در نجف اشراف به صورت مکتوب در رساله ترکیب و بعد در رساله اعتباریات ارائه فرمودند که هر دو هم در یک سال یعنی محرم و شعبان سال 1348 قمری منتشر شد؛ علامه ابتدا آن را در رساله اعتباریات مرقوم فرمودند که جزء ابداعات و پروژههای فلسفی مخصوص ایشان است.
عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران، اظهار کرد: ایشان در حاشیه کفایه و تفسیر البیان و المیزان و بدایه و نهایه و برخی آثار دیگر از جمله حاشیه اسفار هم بحث اعتبارات را بیان کرده است.
خیاطزاده با بیان اینکه در این بحث ایشان مفاهیم را به ماهوی و اعتباری تقسیم کرده و مفاهیم اعتباری را هم به اعتبارات عقلی و عقلائی تقسیم فرمودند، اظهار کرد: در بدایه و نهایه با صراحت گفته است که اعتبار مشترک لفظی بین چندمعناست و اعتبار عملی معنایی متفاوت از معقولان ثانی فلسفی دارد.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه همزمان با طرح مسئله اعتباریات از سوی علامه بحث استعاره در فلسفه زبان در غرب هم مورد توجه قرار میگیرد، تصریح کرد: آثاری در غرب منتشر شد که نشان میدهد چقدر به فهم علامه در مفهوم استعاره نزدیک شدهاند و حتی یکی از اندیشمندان عرب، یک کار تطبیقی کرده و در قالب کتاب استعاره در نقد ادبی جدید آن را منتشر کرد. او نظریه جابجایی و تعاملی و ... را آورده و در نهایت تطبیقاتی هم از بلاغیون عربزبان آورده است.
خیاطزاده تاکید کرد: البته همچنان در این دوره نوعی بینظمی را در آثار غرب و مسلمین در مورد استعاره شاهد هستیم و آن عدم تفکیک میان اقسام مختلف استعاره است و شاید اولین بار علامه چنین تقسیم و تفکیک را به درستی انجام داده است.
وی افزود: به صورت خاص مراد ما از اعتباریات عملی همان مفاهیم و تصورات و تصدیقاتی است که انسان برای انجام فعل ارادی خود آن را تولید کرده و برای نیازهای عملی از آن بهره میبرد؛ مرحوم علامه در تعریف اعتباریات دارد«اعطاء حد شی او حکمه شیء آخر بتصور الوهم و فعله» یعنی آن قوهای در انسان که اعتباریات را تولید میکند قوه واهمه است و اگر موجودی ساحت وهمانی نداشته باشد اعتباریات هم ندارد. کار وهم هم این است که تعریف و حکم شیء را بر چیزی منطبق میکند مثلا حکم جریان برای آب را به ناودان نسبت میدهد.
خیاطزاده با بیان اینکه بر این اساس دو نوع اعتباریات داریم یکی اعتباراتی که در آن حد و تعریف چیزی را ره چیز دیگری نسبت میدهیم و دیگری حکم چیزی را به چیز دیگری نسبت میدهیم، گفت: علامه میگوید وقتی مفهومی تولید میشود یک ضابطهای دارد یعنی اینطور نیست که ذهن انسان مفهومی را بدون ضابطه تولید کند و مفهوم برگرفته از مصداق حقیقی است و ضابطه دارد زیرا اگر ضابطه نداشته باشد میتواند بر هر چیزی تطبیق کند.
عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران افزود: ایشان فرموده است اعتباریات، تصدیقات و تصورات مجازی هستند که قطعا باید منشا حقیقی داشته باشند لذا باید به یک تصدیق یا مصداق حقیقی برگردند همانطور که اگر ناودان، آب نداشته باشد تطبیق پیشگفته هم نادرست است. باید یک مصداق حقیقی داشته باشیم و این مصداق هم تصدیقات و تصورات اعتباری را تولید کند و اینها هم در ظرف ذهن و وهم انسان است؛ علامه معتقد است که منشا این تولید هم همان استعاره ادبی یعنی تشبیه و تناسب است.
وی با بیان اینکه اعتبارات گرچه استعاره هستند ولی کارکرد آن متفاوت از استعارههای ادبی است، اضافه کرد: در استعارههای ادبی مثلا لفظ اسد برای انسان شجاع به کار برده میشود و در اینجا غرض به کارگیری صنعت ادبی است ولی در استعاره در اعتباریات غرض ادبی ندارد بلکه قصد داریم امور خود را با آن تنظیم کنیم و به کمالاتی برسیم؛ در جلد هشتم المیزان هم این بحث مطرح شده را فرموده است و تاکید دارد که رسیدن به یکسری اغراض هدف ما از این بحث است. از منظر علامه، در حیوان هم این نوع وهم وجود دارد.
عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه علامه منشا اعتباریات عملی را دو ویژگی میداند، اضافه کرد: اول اینکه طبیعت انسان دو جنبه دارد یکی اندیشه و دیگری طبیعت و این دو ساحت اقتضاء میکند کمالات ثانی را از طریق علم بشناسد و از طریق عمل به دست بیاورد و دیگری اصل استخدام است چون میخواهد افراد دیگر را برای پیشبرد کارهای خود به خدمت بگیرد.
خیاطزاده با اشاره به بحث مجاز در سخنان علامه، گفت: ما سه گونه مجاز داریم؛ اول مجاز عقلی مانند اعتبار ماهیت که به وهم نسبت میدهیم و مانند شعر غرض کاربردی هم ندارد؛ دوم مجاز عقلایی که اعتبارات عملی و تولیداتی برای سر و سامان دادن به حیات انسان در طبیعت و جامعه است و سوم مجاز ادبی. بحث علامه در مورد مجاز، فلسفی است و البته این بحث کاملا جدا از بحث ادبی مجاز هم نیست.
انتهای پیام