این روزها حواشی به وجود آمده پیرامون سریالهایی چون «تاسیان»، «آبان» و... نشاندهنده این امر است که یک هجمه اساسی پیرامون وضعیت فرهنگی این کشور آغاز شده اما عواملی که برای پیشگیری چنین هجمههایی باید وجود داشته باشند چندان مناسب نیست.
همین مسئله سبب شد قوه قضاییه خود نسبت به موضوع ورود داشته و جلوی برخی آثار را بگیرد.
پیرامون وضعیت حاکم بر شبکه نمایش خانگی ایکنا با ابوذر منتظرقائم، نویسنده و کارشناس فضای مجازی گفتوگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا – برخی از تولیداتی که این روزها از پلتفرمها پخش میشود چندان با آموزههای بومی و دینی کشورمان همخوانی دارد. بهترین مثال در این میان سریالهایی نظیر «تاسیان» یا «آبان» هستند. در «تاسیان» شرب خمر و دیگر رفتارهای غیر اخلاقی به راحتی پخش میشود یا اینکه در «آبان» اتفاقی رخ میدهد که بههیچوجه با فرهنگ بومی ما همخوانی ندارد. پیرامون دلایل رواج این دست تولیدات در شبکه نمایش خانگی توضیح دهید.
در فروپاشی اتحاد جماهیر شوری در دهه 70 الگویی مورد توجه قرار گرفت که رهبر معظم انقلاب در دهه 70 نسبت به تکرار آن در داخل کشور تذکرات لازم را دادند. در این الگو، تعارض بین ارزشهای عمومی و ارزشهای حاکمیت برنامه اصلی جریان برانداز است. در شوروی براندازی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و رسانهای مورد نظر قرار گرفت بدون اینکه جنبههای اقتصادی در آن جایگاهی داشته باشد. دکتر واعظی، کتابی به نام «اصلاحات و فروپاشی» دارد که توسط انتشارات سروش منتشر شده است. در این کتاب اظهار نظرهای صاحبنظران شوروی سابق آورده شده که روی یک نکته تأکید داشتند آنهم اینکه در آن مقطع، شورای نظارتی روی دستگاههای نظارتی نداشتند و همین امر باعث شد مردم شوروی تصور کنند برای تغییر سبک زندگی حتماً نیاز به تغییر سبک حکومت است.
بعد از فروپاشی شوروی از آقای گورباچف (آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوری) که در دانشگاههای آمریکا تدریس میکرد سؤال شد. شما در کجا اشتباه کردید و به کدام هشدار توجه نکردید که سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی به فروپاشی ختم شد؟ او بعد از کمی تأمل گفت؛ مکدونالد. مردم مسکو برای خوردن اندکی مکدونالد مسیر طولانی 17 کیلومتری را میپیمودند. این امر نشان از تغییر سبک زندگی مردم داشت. سبک زندگی که در نهایت با ایدئولوژی نظام کمونیستی مغایرت پیدا کرد و فروپاشی این نظام را در پی داشت.
جالب است بدانید در دهه ۹۰ رادیویی تحت عنوان آزادی از یوگسلاوی با زبان روسی پخش میشد در این شبکه رادیویی تعارضات فرهنگی دامن زده میشد. امروز نیز همان رادیو با عنوان رادیو فردا در حال پخش است که با زبان فارسی تلاش میکند تعارضاتی در جامعه ایرانی پیش آورد. دایره این جنگ رسانهای هماکنون گستردهتر شده است و به فضای مجازی تأمین پیدا کرده و بخشی از آن را در پلتفرمهای داخلی شاهد هستیم درصورتیکه قبلاً از طریق پیامرسانهای خارجی رویکرد براندازی دنبال میشد. این امر نشان میدهد این هجمه باید به صورت بسیار جدیتر مورد توجه قرار گیرد.
امروز بدترین محتواها از طریق شبکه نمایش خانگی و ویدیوهایی برخط به نمایش در میآیند. این امر نشان میدهد توسعهای که در فناوری اطلاعات پیدا کردیم متناسب با پیوستهای مورد نیاز نبوده است. در برنامه پنج ساله توسعه لحاظ شده بود هر توسعه فناوری باید با پیوست فرهنگی همراه باشد. متأسفانه شالودهشکنی، توسط نهادهای حاکمیتی دولت دنبال میشود. امروز هیچیک از قوانین کشور (برنامه توسعه و قانون مجازات) برای مسئولان کشور احترام ندارد.
امروز مصوبات مجلس توسط شورای نگهبان تصویب میشود اما رئیسجمهور و رئیس مجلس عدم ابلاغ آنها را به بهانههای مختلف دنبال میکنند حتی قانونی که قبلاً تصویب شده و شورای نگهبان هم آن را تائید کرده است اجرا نمیشود. برای مثال به منع استفاده از افراد دو تابعیتی اشاره میکنم. جالب است پیرامون این قانون در خبرها آمده که رئیس قوه قضاییه با این قانون موافقت ندارد. برخی مسئولان و معاونان اتاق خود را به دفتر تشخیص مصلحت تبدیل کردهاند و نسبت به قوانین کشور دست به انتخابهای گزینشی بر اساس تشخیص خودشان میزنند درحالیکه تشخیص مصلحت نظام صرفاً در اختیار رهبری است.
برخی از مسئولان مدعی میشوند شورای عالی امنیت ملی موضوعی را تصویب کرده است درصورتیکه نه تنها شورای عالی امنیت ملی موضوعی را تصویب نکرده بلکه حتی اگر این اتفاق رخ داده باشد باید به تصویب مقام معظم رهبری برسد. این مسئله نشان میدهد جریان براندازی در جای جای نظام دارای نفوذ بوده و در حال براندازی در داخل ساختار حاکمیتی دولت است.
نبود پیوستهای فرهنگی، حقوقی، قضایی، امنیتی، اقتصادی و... باعث شده فضای مجازی شبکه ملی اطلاعات در خدمت تعهدات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بیگانه قرار میگیرد. برای همین هم میبینیم محصولات شبکه نمایش خانگی با رویکرد معارض دیده میشود. این امر بدین دلیل به وجود آمده که ما توسعه متوازن با پیوستهای فرهنگی را دنبال نکردهایم. مسئولان باید نسبت به این موضوعات هوشیار باشند زیرا عقبنشینیهای بیمورد فروپاشی ساختاری حاکمیت ما را به دنبال خواهد داشت.
فروپاشی دو نوع است
دو نوع فروپاشی و براندازی ممکن است. اول براندازی خشن. دشمن از عدم تحقق این رویکرد اطمینان حاصل پیدا کرده است. براندازی دوم، بدون خشونت است که بر اساس تغییر رفتار خواص نظام شکل میگیرد. نباید بگذاریم چنین اتفاقی رخ دهد چون این مسئله فرقی با براندازی خشن ندارد. بیتوجهی به این موضوع به براندازی نظام ختم خواهد شد پس باید نسبت به این موضوع باید هوشیاری کامل داشت و اولین قدم نیز برای این هوشیاری جهاد تبیین است.
ایکنا – اتفاقی که این روزها در پلتفرمها رخ میدهد را به خوبی ریشهیابی کردید. میخواهیم در ادامه به موضوع ساترا و عملکرد این نهاد نظارتی داشته باشیم. این مرکز بعد از پخش تذکرات خود را میدهد اما وقتی اثری پخش شد دیگر چه فایدهای دارد که این اعتراضها انجام شود؟ در حقیقت مشهود است که ساترا قدرت اجرایی لازم را ندارد. نظر شما چیست؟
نگاه ساترا به موضوع تولیدات شبکه نمایش خانگی شکل حداقلی دارد درحالیکه باید رویکرد حداکثری داشته باشد زیرا ساترا بر اساس اختیاراتی که دارد متولی اصلی این موضوع است پس اگر محصولی نامناسب در شبکه نمایش خانگی پخش میشود ساترا باید این اختیار را داشته باشد از پخش آنها به لحاظ فنی جلوگیری کند اما قدرت اجرایی ندارد. البته قوه قضائیه ضامن اجرای قوانین کشور است چراکه اگر قانون را جایی اجرا نکند قوه قضاییه باید جلوی آن را بگیرد.
نظارتهای ساترا باید شکل پیشینی داشته باشد یعنی هر محصول فرهنگی قبل از پخش باید توسط ساترا تائید شده، سپس پخش شود. ساترا همچنین باید نظارت خود را بر محتوای آثار پیامرسانها گسترش دهد اما آن چیزی که ما امروز میبینیم ساترا محدود به شبکههای رقیب خود شده است. این رویکرد شکلی کامل و درست از نظارت نیست.
ایکنا – با وضعیت موجود و توضیحاتی که دادید آینده پیش روی پلتفرمها چگونه قابل ارزیابی است؟ آیا برخوردهای قهری قوه قضائیه نتیجهبخش خواهد بود یا اینکه وضعیت شکلی ناخوشایندتر به خود خواهد گرفت؟
گردش مالی وسیع شبکه نمایش خانگی طمع همه افرادی را که بخواهند مسیرهای ناسالم را دنبال کنند برانگیخته است برای همین از ده سال پیش صاحبان قدرتی که مسائل منفی را دنبال میکنند به سمت شبکه نمایش خانگی سوق پیدا کردهاند. برخوردهای قوه قضائیه اگر متناسب با مصالح کشور ادامهدار باشد حتماً مؤثر است زیرا هیچ سرمایهگذاری علاقه ندارد سرمایه او جایی هزینه شود که با برخورد شدید حاکمیتی مواجه خواهد شد. پس قوه قضاییه میتواند اثرگذار باشد اما حرف این است که ساترا باید به گونهای عمل کند که قبل از انتشار از پخش آثار نامناسب جلوگیری به عمل آید وگرنه اگر اجازه دهیم جنایت فرهنگی رخ دهد آسیبهای وارد شده، قابل جبران نیست.
ورود نهادهای امنیتی به حوزه نمایش
پیشنهاد من این است که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور باید فعالیت خود را روی عقبههای پشت پرده و ربط آن را برای براندازی کشور بیابند. در این دست اتفاقات حتماً سفارتهای خارجی درگیر بوده و از طریق ارتباط با سلبریتیها یا حتی مفسدین اقتصادی، سیاستهای خود را دنبال میکنند.
در خاتمه باید تأکید کنم ما باید متوجه شویم زیرساخت را برای محتوا میخواستیم نه زیر ساخت را صرفاً برای زیر ساخت، پس اگر قرار باشد شبکه ملی اطلاعات صرفاً ابزاری برای پیام را با سرعت بیشتر در اختیار مردم قرار گیرد هیچگاه سیاستهای نظام حاصل نخواهد شد چون نظارت باید روی پیام هم ادامه داشته باشد. در کل این رفتاری که ما در شبکه ملی اطلاعات دنبال میکنیم در هیچ جای دنیا سابقه ندارد.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام