عدل و عدالت از بنیادیترین و برجستهترین مفاهیم در منظومه معرفتی دین اسلام است که جایگاهی محوری در تمام ابعاد اعتقادی، فقهی و اخلاقی دارد. عدالت نه تنها به عنوان یک فضیلت اخلاقی والا مورد تأکید است بلکه روح حاکم بر همه تعالیم دینی و اجتماعی شمرده میشود.
نگاه حضرت علی(ع) به عنوان مظهر عدل و پیشوای عدالتمحور، تجلی عینی این مفهوم است. آن حضرت نه تنها در گفتار بلکه در کردار و سیره عملی خود، عدالت را محور حکومت و قوام جامعه میدانستند. عدالت در اندیشه علوی صرفاً یک آرمان اخلاقی نیست بلکه ضرورتی است که بقای جامعه انسانی به آن وابسته است از این رو فهم صحیح جایگاه عدالت در منظومه معرفتی اسلام و نقش آن در نظام اعتقادی و اجتماعی، گامی مهم در مسیر اقامه قسط و عدل در جامعه انسانی به شمار میرود.
خبرگزاری ایکنا به مناسبت ماه رمضان درسگفتاری با عنوان «عدالت نامه» تولید کرده است و سیدحمید خویی، پژوهشگر نهجالبلاغه در این درسگفتار به تبیین جایگاه عدالت در معارف دین و نگاه امیرالمؤمنین(ع) میپردازد.
در ادامه فیلم و متن قسمت هشتم این درسگفتار با عنوان «مساوات در نگاه علی(ع) فراتر از حقوق انسانی است» پیش روی شماست.
در قسمت قبلی راجع به مساوات به عنوان یکی از معانی مهم و اساسی عدل و عدالت سخن گفتیم؛ امیرالمؤمنین(ع) بر این نکته اصرار فراوان داشتند که نگاه حاکم به مردم باید مبتنی بر مساوات مطلق باشد و لذا به همه کارگزاران خود سفارش میکردند که وقتی در جمع مردم نشستهاید؛ «وآسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ» یعنی نگاهت و لبخندت را باید به طور مساوی بین مردم تقسیم کنی؛ مبادا توانمندی و نامآوری را بیشتر تحویل بگیرید و ناتوان و ناشناسی را مورد جفا و بیمهری قرار بدهید تا مبادا که توانگران جامعه طمع بورزند که بتوانند از این ارتباط با تو بهرهبرداری و ویژهخواری کنند و ناتوانان و مستمندان و اقشار زیردست جامعه از اینکه بتوانند به تو پناه ببرند تا حقشان را از زورمندان بگیری ناامید شوی. این تعبیر را امیرالمؤمنین(ع) مرتب تکرار میکنند و در چند جای نهجالبلاغه به چشم میخورد «وَآسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ» در تعامل با مردم باید کاملاً مساوات رو رعایت کنید.
همه مردم در پیشگاه حاکم از منظر اقامه حق برابرند و هیچکس نسبت به دیگری برتری ندارد. هیچکس نباید در نگاه امیرالمؤمنین(ع) عنوان خاص و خواص پیدا کند. دایره عدالتمحوری امیرالمؤمنین(ع) از انسان فراتر رفته و حتی حیوانات و زمین را شامل میشود. در یکی از دستورهایی که برای مأمورهای جمعآوری مالیات نوشتهاند و در بخشنامههای نهجالبلاغه آمده است، امام(ع) مینویسد وقتی حیواناتی که مردم به عنوان زکات پرداخت میکنند را جمعآوری میکنی که آنها را سمت ما بیاوری، مبادا از یک حیوان بیشتر از حیوان دیگر سواری بگیری، مبادا بر دوش یک حیوان بیشتر از حیوان دیگر باری بنهی، مبادا یک حیوان را بیشتر از حیوان دیگر خسته کنی.
امیرالمؤمنین(ع) بیش از یک صفحه سفارش راجع به عدالت ورزی با حیوانات کردهاند که مبادا حیوانات را از راه خشک و کم آب و علف بیاوری و تشنگی و گرسنگی به آنها بدهی. وقتی حیوانات به محل آبشخور رسیدند به آنها زمان کافی بده تا کاملاً سیراب شوند. امروز دیگران مدعی دفاع از حقوق حیوانات هستند در حالی که ۱۴۰۰ سال پیش امیرالمؤمنین(ع) مواردی از عدالتورزی با حیوان را مطرح میکند که امروز بشر حتی به گرد آن هم نمیرسد؛ چه بشر تمدن غرب و چه بشر شرق.
حضرت به کارگزارشان سفارش میکنند که مبادا بچه شتری را از مادرش جدا کنی؛ مبادا شتر مریضی را از صاحبش بگیری؛ چون صاحبش بیشتر به آن علاقه دارد و بیشتر به آن رسیدگی میکند. مبادا شتر پاشکستهای را بگیری که نتواند با بقیه شترها همراهی کند و در راه رفتن رنج بکشد و زجر ببیند.
همه وجود امیرالمؤمنین(ع) و سیاست و نگاه ایشان مبتنی بر اصل مساوات در اجرای قانون و مساوات در پرداخت از بیتالمال است. امام(ع) در نامهای به یکی از اصحابشان نوشته بودند «فَلْيَكُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَكَ فِي الْحَقِّ سَوَاءً» باید مردم در اقامه حق در پیش چشم تو کاملاً برابر باشند؛ «فَإِنَّهُ لَيْسَ فِي الْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ الْعَدْلِ» که هیچ وقت ظلم و جور نمیتواند جای عدل را پر کند.
ابن ابی الحدید نوشته است که امیرالمؤمنین(ع) به مردم میفرمودند؛ شما بندگان خدا هستید و مال، مال خداست که باید بین شما به تساوی و برابری تقسیم شود و همونطور که در عرایض پیشین گفتم همین نگاه عدالت محور امیرالمؤمنین(ع) باعث شد که خیلیها از او دور شوند.
در روزهای آغازین حکومت امیرالمؤمنین(ع) به ایشان سفارش میکردند که باید دم اشراف، اعیان، نامآوران و خواص را دید تا کنارتان بمانند؛ امام(ع) فرمود «والله أَتَأْمُرُونِی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ» آیا از من میخواهید که من به قیمت ستمورزی پایههای حکومت خود را تثبیت کنم؟ به خدا تا جان در بدن دارم و شب و روز در پی هم میآیند و ستارهها طلوع و غروب میکنند چنان نخواهم کرد. اگر مال، مال شخصی من بود به طور مساوی بین مردم تقسیم میکردم چه برسد به اینکه مال، مال خداست و باید آن را به طور برابر بین بندگان خدا تقسیم کنم.
انتهای پیام