
به گزارش ایکنا،
احمد ربانیخواه، استادیار علوم قرآن و حدیث و نهجالبلاغه دانشگاه پیام نور هشتم فروردین ماه در نشست علمی
«تحلیل خطبه جهادیه امیرمؤمنان(ع)» با بیان اینکه زبانشناسی به عنوان یک دانش، امر جدیدی در صد ساله اخیر است و در مطالعات اسلامی هم پرکاربرد است، گفت: خطبه جهادیه در زمان صدور از سوی امیرمؤمنان(ع) خطبهای واقعی و اثرگذار بر مخاطب بوده است؛ در فرهنگ عربی از دیرباز خطابه وجود داشته است و اعراب شیفته این کار بودند. خطبهها از لحاظ زبانشناسی ذخائر سر بلغات و حکمت هستند و در حوزه جنگ و دفاع هم مهم بودند.
وی با بیان اینکه پیامبر(ص) هم عمدتا خطبههایی را برای تحریک و تحریض مردم برای جهاد داشتند، افزود: خطبهها عمدتا در صدر اسلام با حمد و ثنای الهی همراه بود و در دوره بعد از پیامبر(ص) هم خطب عمدتا برگرفته از مضامین قرآن و صلوات بر پیامبر(ص) بوده است.
ربانیخواه با اشاره به جایگاه خطبه جهادیه با بیان اینکه خطبهخوانی از ارکان جنگها و غزوات بوده است و به تعبیر علی(ع)، ما امیران سخن هستیم و شاخههای درخت سخنوری به سوی ما دراز شده است، گفت: حتی قبل از تالیف نهجالبلاغه، جاحظ در مورد این حکمت نهجالبلاغه گفت: قیمت کل امری ما یحسنه؛ اگر نهجالبلاغه جز همین یک جمله را نداشت نیکوترین سخن و کافی بود.
استادیار علوم قرآن و حدیث و نهجالبلاغه دانشگاه پیام نور، تصریح کرد: رویارویی حضرت علی(ع) با مردم کوفه بسیار دلنشین است ضمن اینکه بررسی فضای صدور سخنان حضرت هم در فهم آن نقش مهمی دارد. البته در کنار این مطلب باید اشاره شود که 12 منبع قبل از نهجالبلاغه مانند معانی الاخبار و تبیین و البیان و ... خطبه جهادیه را اختلاف اندکی از همدیگر آوردهاند.
ربانیخواه اضافه کرد: اما مخاطبان این سخن که از قرائن بیرونی در فهم مراد متکلم و نویسنده است باید بررسی شود؛ خطبه جهادیه در آخرین سال زندگی ایشان ایراد شد است و اگر این شرایط زمانی و اقلیمی مقارن با صدور این سخنان را مطلع باشیم، مدلولات نهفته در این عبارات بهتر شناسایی خواهد شد؛ در این سال سه جنگ دوره حضرت(ع) تمام شده است و معاویه برای ایجاد خوف و رعب بین یاران حضرت(ع) چند حرکت و هجمه به کوفه دارد که در کتاب الغارات بیان شده است. از جمله حمله نعمان بن بشیر، حمله به تیما، حمله ضحاک و لشکرکشی معاویه تا نزدیکی دجله. معاویه فردی را به عنوان امیرالحاج به مکه فرستاد که باعث درگیریهایی هم شد.
وی افزود: معاویه در سال 40 هجری سپاهی چندهزار نفری را در ماه رمضان گسیل کرد و چون سربازان امام در مرخصی بودند لذا شهرها را به راحتی فتح کردند و در چنین حالی حضرت علی(ع) در مورد جهاد و لزوم دفع دشمن این خطبه را ایراد فرمودند.
بیمانندی خطبه در فصاحت و بلاغت
ربانیخواه با بیان اینکه با ایراد این خطبه خیلیها آماده شدند که سپاه معاویه را از منطقه عراق بیرون کنند، گفت: چند روز بعد از ایراد این خطبه، حضرت علی(ع) به دست ابن ملجم در نماز ضربت خوردند و شهید شدند و طبیعتا معاویه بر اوضاع مسلط شد؛ ابن ابی الحدید میگوید این خطبه در فصاحت و بلاغت مانند ندارد و فقط خطبه جهادیه پیامبر(ص) را به عنوان مشابه ذکر میکند.
استادیار علوم قرآن و حدیث و نهجالبلاغه دانشگاه پیام نور، تصریح کرد: کوفه به دلیل اینکه شهر چند ملیتی بود تاثیر حضرت بر مردم بیشتر بود لذا ایشان این شهر را برای پایتخت انتخاب فرمودند. ایشان در خطبه 107 از مردم کوفه ستایش کرده است ولی بیشتر سخنان ایشان گلایه است و مردم کوفه را مردمی سست عنصر و عهدشکن معرفی کرده است؛ کسانی که امام فرموده است بر روی شما نمیتوان حساب باز کرد؛ افراد کوتهفکر و غوطهور در رذایل و جماعتی غیرقابل اعتماد و خوار و زبون در برابر دشمن.
ربانیخواه با بیان اینکه در این خطبه حضرت(ع)، آثار پر برکت جهاد در پنج جمله پر معنا بیان گردیده و سپس آثار شوم ترک جهاد، در هفت جمله دیگر تشریح شده است، گفت: در نخستین جمله درباره اهمیّت جهاد می فرماید: پس از ستایش پروردگار، جهاد دری از درهای بهشت است، «أمّا بعد، فإنّ الجهاد باب من أبواب الجنّه.» گفت: هربرت پاول گرایس از فلاسفه انگلیسی زبان در قرن بیستم مجموعهای گفتار در زبانشناسی دارد. او معتقد است که همه گفتوگوها در ذیل اصل مشارکت صورت میگیرد که دربرگیرنده چند اصل دیگر است؛ اصول او از نظر او اصل کمیت است یعنی گوینده باید کمیت خاصی در چارچوب موضوع به مخاطب منتقل کند یعنی در انتقال پیام نه چیزی باید کم و نه باید اضافه و غیرضروری باشد.
زشتی فریب در سخن گفتن
وی ادامه داد: اصل دیگر، کیفیت است یعنی گوینده نباید به قصد فریب و اغوا و بیان مطالب غیرمستدل و مستند تلاش کند مخاطب را به چیزی که مدنظر دارد بکشاند. دروغ نگفتن از لوازم اصلی کیفیت است. امیرمؤمنان(ع) در اولین گفتار بعد از حکومت یعنی در خطبه 16 فرمودند که گردنم را گرو حرفم میگذارم و خودم ضامن سخنی هستم که میگویم و به خدا سر سوزنی حقایق را کتمان نمیکنم.
وی افزود: اصل دیگر حرف زدن در چارچوب است و عدم طرح یکسری حواشی که در این خطبه تمام اصول ارتباط رعایت شده است و سراسر در موضوع جهاد است و به حاشیه نرفتهاند چنانچه خطبه متقین هم تماما درباره تقوا است. اصل دیگر هم اصل وضعیت است یعنی فرد با صراحت و اختصار و منظم و شفاف و بدون پردهپوشی و ابهام سخن بگوید و حضرت علی(ع) در این خطبه دقیقا این مسائل زبانشناسی را رعایت فرمودند. ایشان در ابتدای بحث فرمودند: «أمّا بعد، فإنّ الجهاد باب من أبواب الجنّه.» یعنی مخاطب از ابتدا میفهمد که حضرت قرار است در مورد چه موضوعی سخن بگویند.
وی ادامه داد: حضرت این تعابیر را بدون فریب و اغوا مطرح کردند و سخنانشان جهت تشویق مردم به جهاد بوده است تا راحتی و امنیت برای مردم رقم بخورد. ایشان فرمودند جهاد دری از درهای بهشت و ویژه خاصان است گویی امام با برائت استهلال تلاش برای بسیج همگانی جهاد دارد. امام(ع) با تکیه بر آیه سوره نساء: فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً؛ به گونهای مردم را بدون فریب به جهاد دعوت فرمودند.
ربانیخواه با بیان اینکه امام در جملات بعد به توضیح این مطلب پرداختند که در حقیقت دادن اطلاعات کافی و کمیت متناسب برای بحث است، افزود: ایشان برای تبیین جهاد از واژگان لباس و جنه و ... بهره بردند؛ فتحه اللّه لخاصّه أولیائه، و هو لباس التّقوی و درع اللّه الحصینه، و جنّته الوثیقه، فمن ترکه رغبه عنه ألبسه اللّه ثوب الذّلّ، و شمله البلاء، و دیّث بالصّغار و القماءه، و ضرب علی قلبه بالأسهاب، و أدیل الحقّ منه بتضییع الجهاد، و سیم الخسف، و منع النّصف. حضرت تلاش کردند با این تعبیر این ایه را به اذهان متبادر کنند: لباس التقوی ذلک خیر.
انتهای پیام