امیرعلی ابوالفتح، کارشناس ارشد مسائل آمریکا، در گفتوگو با ایکنا، به ارزیابی سیاست نامهنگاری ترامپ و چگونگی ارسال پاسخ ایران از طریق عمان پرداخت و گفت: ترامپ حتی پیش از دور اول ریاست جمهوری، میگفت توافقی که در دوره اوباما بین ایران و آمریکا انجام گرفته، توافق مناسبی نیست و اصطلاحاً سر آمریکا کلاه رفته است و ایرانیها در این توافق برنده شدند. ترامپ میگفت «من بهترین کسی هستم که میتوانم معامله کنم» لذا از برجام بیرون آمد تا توافق بهتری را بدست بیاورد که در آن زمان ایران، اقدامی که ترامپ میخواست انجام دهد را نپذیرفت و سپس قدمهای بعدی را برداشت.
بیشتر بخوانید:
وی ادامه داد: هنگامی که ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری نیز پیروز شد باز هم همین حرف را زد و دائما میگفت میخواهم با ایران مذاکره کنم. در نهایت همین ترامپ که از مذاکره مستقیم با ایران خارج شد اکنون درخواست مذاکره با ایران را دارد. در این راستا نیز نامهای خطاب به مقام معظم رهبری نوشت و ارسال کرد و جواب نامه را نیز دریافت کرد. براساس این نامه ایران هم برای مذاکرات «غیر مستقیم» اعلام آمادگی کرد. بنابراین ترامپ در قدم اول برای از سرگرفتن مذاکرات پیشقدم شد و ایران هم موافقت کرد.
ابوالفتح با تأکید بر اینکه ممکن است آمریکاییها در ادامه مسیر، فشارهایی را برای تغییر مذاکرات از غیرمستقیم به مستقیم وارد کنند، اظهار کرد: احتمال این اتفاق وجود دارد اما شروع مذاکرات غیر مستقیم است و طبق اعلام مقامات رسمی در عمان برگزار میشود.
وی درباره اینکه آمریکا به گونهای وانمود میکند که بیش از ایران علاقهمند به مذاکره است، پیرامون نحوه مدیریت این وضعیت از سوی ایران گفت: اگر ایران هنوز پاسخ نامه ترامپ را نداده بود میشد این مسئله را مطرح کرد که آمریکاییها خود را طرفدار مذاکره و ایران را مخالف مذاکره نشان میدهند اما اکنون که ایران مذاکره را پذیرفته این مسئله موضوعیت ندارد، هر چند شکل مذاکره مقداری با اما و اگر روبرو است.
کارشناس ارشد مسائل آمریکا با تأکید بر اینکه ایران اصل مذاکره را پذیرفته است، بیان کرد: ایران دو مسئله را در مذاکره دنبال میکند؛ یکی اینکه پیرامون موضوعات هستهای باشد و دیگر اینکه غیر مستقیم باشد. آمریکاییها اصل مذاکره را قبول دارند و خودشان آن را پیشنهاد دادند اما حرف آمریکاییها این است که مذاکرات تمام موضوعات را در بر بگیرد؛ یعنی مسائل موشکی، هستهای و منطقهای و دیگر اینکه ترجیح آمریکاییها بر مذاکره مستقیم است. قطعاً این موضوعات زمانبر است. باید رایزنیهایی باید صورت بگیرد و با میانجیها و یا واسطهها، این صحبتها دائم رد و بدل شود تا به یک نقطه مشترک برسند که آنجا مذاکرات غیرمستقیم یا مستقیم شروع شود.
وی با تأکید بر اینکه بالاخره هر توافقی انجام گیرد در پایان باید گفتوگوی مستقیم انجام شود، چنانکه برجام نیز همینگونه بود، تصریح کرد: در برجام، اول نامهنگاری صورت گرفت. بعد مذاکرات با میانجیگری عمان بود، سپس مذاکرات مستقیم پنهانی قرار شد و در نهایت گروه 5+1 در جریان قرار گرفت و مذاکرات به شکل مستقیم انجام گرفت و روزها، هفتهها و ساعتهای طولانی، طرفین رودرروی هم مذاکره کردند. اکنون نیز قطعا همینگونه است. ابتدا مذاکرات غیرمستقیم است اما بالاخره از جایی به بعد این مذاکرات غیر مستقیم باید به مذاکرات مستقیم تبدیل شود.
ابوالفتح با بیان اینکه نظام هنگامی که تصمیم بگیرد، آن را انجام میدهد، ابراز کرد: اکنون شواهد و قرائن اینگونه است که اگر روند مذاکرات غیر مستقیم، خوب جلو برود و چشمانداز رسیدن به توافق وجود داشته باشد، براساس سابقهای که ما از جمهوری اسلامی داریم بالاخره در یک مقطعی با مذاکرات مستقیم موافقت میکند. پس هنگامی که نظام به این جمعبندی برسد این کار را انجام خواهد داد. حالا این اعتراضات، فشارها و سایر موارد بر سر جای خود است اما هنگامی که نظام به آن تصمیم برسد آن را عملیاتی خواهد کرد.
این کارشناس ارشد مسائل آمریکا با تأکید بر اینکه همین الان نیز در حال مذاکره هستیم، گفت: مذاکره فقط این نیست که دو نفر از نمایندگان دو کشور در یک اتاق، پشت میز بنشینند و با هم حرف بزنند. توئیت کردن، سخنرانی کردن، خط و نشان کشیدن، تهدید کردن و پیامهای شادباش برای همدیگر فرستادن؛ همه اینها بخشی از مذاکره است.
وی تصریح کرد: در عصر جدید و قرن 21، ابزارهای مذاکره خیلی متنوع شده است حتی توئیتر یک ابزار مذاکره است. بنابراین معتقدم همین الان ما در حال مذاکره هستیم. حتی بعد از انقلاب و پس از اینکه روابط دیپلماتیک هم قطع شد، ایران و آمریکا در حال مذاکره بودند. اصلا فلسفه وجودی دفتر حافظ منافع آمریکا در تهران برای همین است، یعنی هیچ گاه مذاکره قطع نشده است اما زمانهای بسیار طولانی مذاکرات غیرمستقیم بوده و زمانهای کوتاهتری مذاکرات مستقیم بوده است و اکنون نیز همین طور است.
ابوالفتح با تأکید بر اینکه اصلا شیوه مذاکره مهم نیست، افزود: مهم رسیدن به توافق و آن هم توافقی است که منافع ملی ایران را تأمین کند. اگر این مذاکرات غیر مستقیم بود فبها المراد و اگر مستقیم نیز بود یعنی تابویی نیست. در این 45 سال بارها ایران و آمریکا مذاکرات مستقیم بر سر افغانستان، بوسنی، عراق و سایر موارد داشتند. مذاکرات مستقیم چیزی نیست اگر شرایط اقتضا کند، مستقیم انجام میشود و اگر شرایط اقتضا نکند غیر مستقیم انجام میشود. زمانی که مثلا رهبر معظم انقلاب میفرمایند مذاکرات مستقیم، مذاکره شرافتمندانه نیست در آن لحظه این موضوع را میفرمایند و براساس شرایطی است که طرف آمریکایی صحبت میکند اما اگر طرف مقابل تغییر رویه داد یا نشانهای از تغییر رویه برای او وجود داشته باشد اولا مذاکره غیر مستقیم، بعد تبدیل به مذاکره مستقیم میشود.
این کارشناس ارشد مسائل آمریکا در پاسخ به این سؤال که چه میزان تهدیدات جنگ نظامی آمریکا علیه ایران جدی است یا میتوان آن را نوعی سیاست هویج و چماق دانست، افزود: از فردای پیروزی انقلاب اسلامی همیشه تهدید حمله نظامی آمریکا وجود داشته است؛ عملیات طبس و بعد جنگ عراق و حمایت آمریکا از آن و لذا این حرف جدیدی نیست. زیرا یکی از ابزارهای مذاکراتی نشان دادن نمایش قدرت است.
وی تصریح کرد: در واقع هر یک از طرفین با یک ادبیات خاص صحبت میکنند. آنها ناوها و هواپیماهای خود را به منطقه میآورند و ایران نیز مانور برگزار میکند و از انواع موشکها رونمایی میکند و پهپادها را به نمایش میگذارد. همه اینها برای این است که در پای میز مذاکره با قدرت ظاهر شوند تا بیشترین امتیاز را بگیرند اما در عین حال، احتمال جنگ منتفی نیست یعنی نباید تصور کنیم که مطلقا بین ایران و آمریکا جنگ صورت نمیگیرد.
ابوالفتح در پایان با بیان اینکه طی ماههای اخیر، احتمال درگیری نظامی افزایش پیدا کرده اما قطعی نیست، گفت: نه جنگ قطعی است، نه عدم جنگ. به عبارتی در یک وضعیت خاکستری قرار داریم که از طیف و وضعیت عدم جنگ به طیف و وضعیت وقوع جنگ نزدیک میشویم اما در نهایت همه این خط و نشان کشیدنها میتواند به یک توافق منجر شود.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام