
به گزارش ایکنا، نخستین نشست از سلسله نشستهای «محبت و معرفت» به همت انجمن علمی دانشجویی ادیان و عرفان دانشگاه تهران با همکاری آکادمی اخلاقپژوهی روشمند، عصر امروز 20 فروردین ماه برگزار شد.
منوچهر صدوقیسها، استاد پیشکسوت فلسفه در سخنانی با موضوع «
حب الهی» گفت: اساس خلقت عشق است. قرآن کریم میفرماید
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ» یعنی ای اهل ایمان هر کس از شما از دینش برگردد خدا به زودی گروهی را میآورد که آنان را دوست دارد و آنان هم خدا را دوست دارند.
«یحبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ» همان عشق است و دین بدون عشق، دین نیست. امام صادق(ع) نیز در این راستا فرمودند که آیا دین غیر از عشق است؟ این حرف استفهام انکاری دارد.
وی ادامه داد: هیچکسی در طول تاریخ غیرخدا را نپرستیده است و نخواهد پرستید؛ به صورت تکوینی پرستش غیر خدا غیرممکن است؛ ستایش و پرستیدن مخصوص خدا است حتی آنکه بتپرستی کرده با اینکه نادرست است اما او نیز در حال پرستش خدا بوده زیرا او گمراه بوده که فکر کرده خداوند بت است. اصل بر پرستیدن است ولی به قدری محدود بوده که فقط بت را دیده است اما هدف بتپرست، پرستش خدا بوده است.
عشق و ایمان نزد خدا
صدوقیسها افزود: ما انتظارمان از خدا مجازات خوب و بد و بهشت و جهنم است ولی قرآن اینگونه نیست؛ البته منکر مجازات نیستیم؛ خداوند در قرآن میفرماید «وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ»؛ خدا ایمان را معشوق شما کرد یعنی ایمان شما هم عشق است و شما باید عاشق باشید. خداوند در جای دیگر میفرماید «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ»؛ قطعاً تو نمیتوانی هر که را خودت دوست داری هدایت کنی، بلکه خدا هر که را بخواهد هدایت میکند؛ مگر میشود کسی را که دوست نداشت هدایت کرد؟
وی اظهار کرد: خداوند در قرآن میفرماید: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ»؛ یعنی اگر خدا را دوست دارید پس او را اطاعت کنید و در جای دیگر میفرماید «وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» یعنی خوبی کن و خداوند نیکوکاران را دوست دارد در اینجا دوست داشتن خدا مشروط بر مسلمانان بودن نیست بلکه خداوند نیکوکاران را فارغ از هر دین و آئینی دوست دارد.
«رفتن» یا «برده شدن» به سوی خدا؟
این استاد فلسفه افزود: اهل معرفت اصطلاحی دارند به نام سلوک محبی و سلوک محبوبی؛ رفتن به سوی خداوند تعالی به تصریح قرآن کریم دو گونه است؛ انسان ذاتاً حق پرست است اما به دلایل مختلفی از این مسیر دور میشود بنابراین سیر الی الله باید باشد. رفتن به سوی خدا همان سلوک است که درباره حضرت ابراهیم(ع) در قرآن آمده است که میفرماید من به سوی خدا میروم و در مقابل «رفتن»، «بردن» نیز وجود دارد که خداوند بنده خود را میبرد مانند این آیه که میفرماید: «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ».
وی با بیان اینکه وقتی ما از رکوع بلند میشویم میگوییم «سمع الله لمن حمده» به معنای این است که حق تعالی سخن حمد شما شنیده است گفت: گاهی میگوییم انشاءالله خداوند سخن ما را بشنود اما در اینجا میگوییم خداوند سخن ما را شنیده است؛ وقتی بنده محبوب و معشوق خدا شود چشم، گوش، دست و پای او برای خدا میشود. انسان میتواند در نوافل یعنی خوبیهایی که واجب نیست را برای خود واجب کند و حتی در مباحاتی که انجام میدهد قصد قربه الی الله کند.
رفتار عاشقانه با دشمنان از سوی مؤمنان دینِ عشق
وی تصریح کرد: انسان مؤمن به خدا و متدین به دینِ عشق به جایی میرسد که به حکم نص قرآن کریم با دشمنان خود نیز عاشقانه رفتار میکند؛ خداوند در سوره مبارکه توبه میفرماید: «وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ»؛ یعنی اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آنگاه او را به پناهگاهش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که نمیدانند و به دلیل نادانی این کار را میکنند؛ آیا این غیر از عشق است؟
وی با بیان اینکه حرفهای پیامبر(ص) سه قسم بیشتر نیست، افزود: قسم اول سخنی است که هم معنا و هم لفظ از سوی خدا اما از زبان پیامبر(ص) صادر شده است که همان قرآن است بعد از آن حدیث است که هم لفظ و معنا از سوی پیامبر(ص) صادر شده است و قسم سوم حدیث قدسی است که از نظر مفهوم وحی است اما لفظ از سوی پیامبر(ص) است. حدیث شریفی به نام «تموز» وجود دارد که پیامبر(ص) از کوچهای رد میشدند که صدای چند کودک آمد و دیدند مادری در حال پخت نان است و کودکان در حال بازی هستند؛ مادر از پیامبر(ص) پرسید منی که مادر این کودکان هستم آیا میتوانم این کودکان را به آتش بیندازم؟ پیامبر(ص) فرمودند خیر، چنین چیزی ممکن نیست... و آن مادر از پیامبر(ص) پرسید پس خدا چطور میتواند بندگان خود را به آتش بیندازد؟ و پیامبر(ص) به گریه افتادند.
بهشت و جهنم؛ وعده است یا وعید؟
صدوقیسها در پایان اضافه کرد: سؤالی پیش میآید که قرآن از مجازات و بهشت و جهنم پر است و این حدیث هم وجود دارد آیا این حرف میتواند درست باشد یا خیر؟ باید گفت که ما یک وعد و یک وعید داریم؛ وعده به معنای قراری برای انجام کار خوب است و وعید به معنای وعده بد و ترساننده است. اگر پدری به فرزند خود وعده خوب دهد و آن را انجام ندهد، مردم درباره او بد خواهند گفت اما اگر وعید دهد که در صورت انجام کاری او را کتک خواهد زد و تنبیه خواهد کرد در صورت انجام آن کار اگر پدر تنبیه نکند و به وعید خود عمل نکند همه او را تشویق خواهند کرد؛ یعنی وعده خوبی دادی اگر انجام ندهی همه بد خواهند گفت و اگر وعده بدی دادی و انجام ندهی همه ثنا خواهند گفت.
انتهای پیام