
به گزارش ایکنا،
فاطمه قلعهنویان، سرپرست
گروه مدیحهسرایی و همخوانی آفاق جزء نخستین کارشناسان قرآنی است که در نخستین دوره ارزیابی داوران همخوانی و همسرایی که سازمان اوقاف و امور خیریه برگزار کرد، در میان
۲۰۰ داوطلب مرحله نخست جزء ۱۶ نفر منتخب و در مرحله نهایی، تنها بانویی بود که توانست مدرک داوری در این رشته را به دست آورد.
وی سالهاست در عرصه حرفهای تواشیح و همخوانی بانوان دغدغهمندانه فعالیت میکند و با وجود تخصصی که در رشته صوت و لحن دارد، با توجه به مهجوریت حوزه تواشیح و همخوانی بانوان، دلسوزانه پیگیر مطالبات این حوزه است و تلاش میکند تا حق مطلب در مورد فعالیت بانوان فعال در این حوزه ادا شود. با طرح پرسشهایی با او در مورد
تواشیح بانوان، وضعیت موجود و شروط رسیدن به شرایط مطلوب، گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ توصیف شما از تواشیح و همخوانی چیست؟ نسبت میان تواشیح و همخوانی بانوان با تواشیح و همخوانی آقایان را چگونه ارزیابی میکنید؟
در اهمیت تواشیح و فعالیت گروههای تواشیح باید بگویم که این عرصه یکی از فاخرترین جلوههای هنر دینی و قرآنی است. تواشیح تنها یک اجرای صوتی نیست، بلکه یک تعامل عمیق میان صوت، معنا و تأثیرگذاری روانی بر شنونده است.
امروز جامعه بیش از هر زمان دیگری تشنه شنیدن صدای آمیخته به معرفت و احساس بانوان است. این یک وظیفه سنگین اما شریف است، باید با دانش فنی، تربیت صوتی مستمر و انتخاب محتوای مناسب، اثر ماندگاری بر دلها بگذاریم.
تواشیح در بخش آقایان از وجود اساتید حرفهای و متخصصی بهره میبرد ولی فقر و کمبود همیشه در مورد گروههای تواشیح بانوان احساس میشود. از آنجایی که سالیان طولانی است که در خدمت گروههای تواشیح هستم، هم از لحاظ تجربی و هم تئوریک اِشراف کاملی بر روی فعالیت گروهها دارم.
باید بگویم در سالیان اخیر گرایش بانوان به تشکیل گروههای تواشیح و همخوانی افزایش پیدا کرده اما با این حال آن جایگاه شایستهای که باید در جشنوارهها، مسابقات و رسانهها پیدا کنند به دست نیاوردهاند و چالشها و موانعی بوده و هست که بر سر راه آنها قرار دارد.
به تعبیر دیگر انگار در این سالها، این بانوان بودهاند که احساس وظیفه کرده و برای ادای وظیفه اجتماعی و فرهنگی خود به شکل خودجوش دست به تشکیل گروههای همخوانی و تواشیح زده و فعالیت کردهاند. به جرئت میتوانم بگویم که تک به تک بانوان گروههای تواشیح این قابلیت را دارا هستند تا در بهترین برنامههای بینالمللی اجرا داشته باشند، ولی همواره این قید شرعی را برای خودشان قائل شدهاند تا تنها در عرصهای این هنر دینی را به خرج دهند که هم به لحاظ شرعی و هم عرفی مورد تأیید باشد.
با این وجود ما نمیتوانیم این استعدادها را نادیده بگیریم، استعدادی که نزد بانوان در عرصه صوت و لحن و بیان و احساس و انتقال مفاهیم وجود دارد فوقالعاده است اما متأسفانه عدم حمایتهای ساختاری و کمبود فضاهای آموزشی تخصصی در این عرصه موجب شده بسیاری از این استعدادها، شکوفا نشوند.
اگر بخواهم به لحاظ زیرساختی صحبت کنم باید بگویم که چالش نبود زیرساختهای آموزشی برای بانوان در زمینه صداسازی، تقویت صوت، هماهنگی گروهی و فنون اجرای صحیح، مقولات مهمی است که باید بر روی آن سرمایهگذاری شود؛ اما واقعیت این است که ما همچنان در مرحله کشف استعدادها و ظرفیت بانوان متوقف ماندهایم و سالیان سال است که تنها بیان میکنیم بانوان باید بیایند خودشان را ثابت کنند، غافل از اینکه این ثابت شدن سالهاست اتفاق افتاده اما هیچ وقت به مرحله تثبیت نرسیدهاند.
ایکنا ـ اینکه میگویید زیرساختها و حمایتهای ساختاری برای اجرای گروههای تواشیح بانوان فراهم نیست، دقیقاً منظورتان چه مواردی است؟
بسیاری از گروههای تواشیح بانوان صرفاً برای اجرای آثاری آماده و از پیش تنظیم شده هدایت میشوند، این در حالی است که تواشیح به عنوان یک هنر زنده نیازمند خلاقیت و بازآفرینی و تنظیمات نوینی است که باید این خلاقیت متناسب با جنس و محدوده صوتی بانوان صورت گیرد.
از جمله مشکلات اساسی در حوزه تواشیح بانوان که با آن روبرو هستیم این است که متخصص در بخش هارمونی ویژه جنس و محدوده صوتی بانوان نداریم و لذا در تمامی اجراهای تواشیحِ بانوان یا آهنگساز آقا است و یا اجرای آنها برگرفته از آثاری است که برای گروههای تواشیح آقایان و در محدوده صوتی و در بازه طلایی و گامهای مناسب مردانه ساخته و تنظیم شده است. در چنین شرایطی هنگامی که بانوان بدون تنظیمات مجدد و تخصصی هارمونی اثر را اجرا میکنند، قطعاً نتیجه کار عدم تعادل و افت شدید زیبایی شنیداری را به دنبال خواهد داشت.
یکی از موضوعات چالشبرانگیز گروههای تواشیح بانوان، محدود بودن بسترهای اجرا برای آنهاست، این امر موجب عقب ماندن جدی گروههای تواشیح بانوان میشود. وجود نگاههای محدودکننده و نبود فرصتهای رسمی که باید برای اجرای بانوان ترتیب داده شود، از جمله اصلیترین عوامل جاماندگی گروههای تواشیح بانوان است.
هر ساله شاهد هستیم که گروههای نخست همخوانی و همسرایی مسابقات سراسری آقایان به حج تمتع و سفرهای تبلیغی اعزام میشوند، گوارای وجودشان! اما چرا باید این مقوله و این اعزامها برای گروههای بانوان قفل باشد و نگاه محدودکنندهای نسبت به آنها وجود داشته باشد؟ مگر نیمی از ظرفیت حج را بانوان تشکیل نمیدهند؟
اگر هر یک از اعضای گروه تواشیح را یک هنرمند بدانیم، باید بپذیریم که هنرِ هنرمند تا به منصه ظهور نرسد و مورد تشویق قرار نگیرد ماندگار نخواهد شد. هیچ کدام از اعضای گروه تواشیح بدون ارتباط زنده و مستقیم با مخاطب و فضای اجرا که در آن مورد تشویق مخاطبان قرار میگیرند، قادر به رشد و شکوفایی فردی و جمعی نخواهند بود. فرصت مناسب اجرا بر روی صحنه فارغ از خود اجرا، فرصتی برای محک زدن تواناییها محسوب میشود تا به این وسیله عضو گروه تواشیح نقاط ضعف خود را شناخته و به ارتقای سطح خود بیاندیشند، مدیریت اضطراب صحنه را یاد گرفته و از بازخوردهایی که دریافت میکند اعتماد به نفس خود را تقویت کرده و روزبهروز بر کیفیت کار خود بیفزاید.
ایکنا ـ فقدان چنین بسترهایی چه عواقبی به دنبال داشته است؟ برای رفع این نقیصه چه باید کرد؟
نتیجه آن میشود که گروههای تواشیح بانوان صرفاً برای مسابقات تشکیل شده و یکی دو سال عمر کرده و چون اقبالی به آنها نمیشود سر خورده شده و اعضای آن متفرق میشوند. ما میتوانیم برای اینکه این رکود فنی و محتوایی را برطرف سازیم، صحنه و برنامههایی را برای آنها تعریف کنیم. به نظر میرسد وقت آن رسیده که نهادهای فرهنگی و قرآنی با نگاهی عادلانه و در چارچوب ارزشها این بستر را فراهم کنند. آقایان مسئول باید بستر را در عرصه قرآنی به شکلی برابر برای بانوان فراهم کنند؛ تجربه نشان داده است که هر کجا به بانوان فرصت اجرا و بروز استعداد داده شود نتایج درخشانی حاصل آمده و سلب چنین فرصتی یعنی محروم کردن نیمی از جامعه از فضایی فنی و حرفهای که به پیشرفت کمی و کیفی فعالیت بانوان در گروههای تواشیح منجر میشود.
از منظر شرعی برخی خرده میگیرند و شبهه میکنند که چطور میشود به گروههای بانوان در فضای اجتماع مجال داد، این در حالی است که اکثر قریب به اتفاق مراجع تقلید همخوانی جمعی بانوان را بلامانع دانسته چنانچه در مواردی بانوان در محضر مقام معظم رهبری بارها و بارها اجرا داشتهاند.
ایکنا ـ تا چه اندازه بها دادن به بانوان در تشکیل و اجرای گروههای تواشیح و همخوانی را لازم میدانید؟
اکنون شرایط جامعه به شکلی است که مستلزم آن است تا بانوان بیایند و حرفهای خودشان را بازگو کنند. بها دادن و شنیدن صدای بانوان به عنوان مادران جامعه در وهله اول خانوادهای را با خود همراه میکند و در مرحله بعدی جامعهای را به معارف و ارزشهای قرآنی و معنوی سوق میدهد. حاکم شدن این نگاه محدودکننده سبب سرخوردگی میشود و نوعی بسته شدن فضای فرهنگی و اجتماعی را در بردارد و لذا باید صدای بانوان در بستر جامعه طنینانداز شود.
لطافت و ظرافتی که جنس صدای زنانه دارد موجب میشود تا تأثیر بسزای آن را عمیقتر در جامعه ببینیم. تصور کنید که بنا باشد صدای یک مادر فلسطینی در فقدان کودک خردسالش به گوش جهانیان رسیده و اثرگذار باشد، فراهم نبودن عرصه فعالیت برای بانوان و همچنان قائل بودن به فضای مردانه در اجرای گروهی آیا قادر خواهد بود، احساس و عواطف را آنگونه که باید و شاید در مخاطب برانگیزد؟! قطعاً اینگونه نیست.
ایکنا ـ درخواست شما برای خروج از این وضعیت و بهبود شرایط فعالیت گروههای تواشیح بانوان چیست؟
بنده به عنوان یکی از فعالان این حوزه از مسئولان درخواست جدی دارم که در محافل و همایشهایی در سراسر کشور، نگاهی منصفانه به گروههای تواشیح بانوان داشته باشند، در غیر این صورت تنها مجال عرضاندام آنها مسابقات خواهد بود که عموماً نیز از سوی سازمان اوقاف ترتیب داده میشود. نکته جالب توجه این است که حتی در عرصه مسابقات نیز بر اساس شیوهنامه تدوین یافته، اعضای گروههای نخست، مجال و فرصت شرکت دوباره در ادوار آتی مسابقات را ندارند در حالی که هر کدام از اعضای یک گروه برتر تواشیح با انبوهی از تجربهای که در مسابقات کسب کرده حالا قادر خواهند بود در بین همکاران، دوستان و شاگردان خود، موفق به تشکیل گروههای جدید برای شرکت در ادوار آتی مسابقات شوند و همین باعث رونق مسابقات خواهد شد، اما با این شیوهنامههایی که همچنان در مسابقات در حال اجراست، چه در قسمت آقایان و چه در قسمت بانوان این فرصت را از اعضای گروههای فعال و برتر تواشیح سلب میکند.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که در هفتههای گذشته و پس از سالها شاهد اصلاح بندهای آئیننامهای مسابقات قرآنی کشور در هتل ارم تهران بودیم، در همه زمینهها و رشتهها شاهد بودیم که مطالبی بیان شد، اما دریغ از اینکه با تشکیل تشکل یا کارگروهی، شیوهنامه و بندهای آئیننامه داوری رشته همخوانی و همسرایی مطرح شود و شرایطی برای اصلاح آنها نیز فراهم آید. البته جای تشکر و قدردانی دارد که از زمان روی کارآمدن جناب مجیدیمهر به عنوان مسئول اصلی
مسابقات قرآن اوقاف شاهد بازگشت رشته تواشیح بانوان در مسابقات هستیم، اما همانطور که گفتم صرف این حضور کافی نیست و قوانین نیاز به بازنگری دارد.
ایکنا ـ اگر بخواهید به عنوان یک اقدام زیربنایی در زمینه اصلاح امور مربوط به فعالیت گروههای تواشیح بانوان و فروغ هر چه بیشتر و بهتر آنها در عرصه فعالیت حرفهای به راهکاری اشاره کنید؛ آن چیست؟
در وهله اول باید مسئولان برگزاری مسابقات قرآن اقداماتی مؤثر انجام دهند و مثلاً همانگونه که برای بسیاری از رشتهها در مراحل مختلف مسابقات سراسری کارگاههایی برای ارتقا و رفع نواقص و ایرادات متسابقان برگزار میکنند تا با آمادگی بهتر و بیشتر به مرحله نهایی راه پیدا کنند، این امر باید برای گروههای تواشیح آقایان و بانوان انجام شود که متأسفانه خلأ آن احساس میشود.
به هر حال در خلال برگزاری این کارگاهها، ارتقا و پختگی اعضای گروههای تواشیح روزبهروز بیشتر میشود و آنها با آمادگی بهتر در عرصه رقابتها شرکت میکنند که این امر باعث میشود بهتر و مؤثرتر دیده شوند و زمینه برای فعالیت مؤثر و مستمر آنها در عرصه محافل و مجالسی که به آن دعوت میشوند، فراهم شود.
به این منظور و برای ایجاد فرصت برابر و عادلانه میان گروههای تواشیح آقایان و بانوان به نظر میرسد تأسیس یک آکادمی تخصصی همخوانی و همسرایی از سوی یکی از نهادهای قرآنی راهکار مؤثری باشد، به شکلی که گروهها در آن به فعالیت پرداخته و آموزش ببینند و به شکل مستمر در فعالیتهای حرفهای و آموزشی شرکت کنند تا به این وسیله با کشف استعدادها و افزایش ظرفیت پذیرش این گروهها در سطح عموم جامعه، زمینه برای فعالیت آنها عاری از هرگونه نگاه تعصبی و سلبی، فراهم شود.
نیاز به اصلاح نگرش عمومی جامعه نسبت به فعالیت گروههای تواشیح بانوان همپا و برابر با فعالیت گروههای تواشیح آقایان داریم؛ هر چند که در جریان مسابقات در قسمت آقایان و بانوان شرایط برابر است و حتی در اهدای جایزه به نفرات و گروههای برتر خانم و آقا نیز تبعیضی وجود ندارد، اما همچنان نگاه بسته و محدودکننده که به ویژه در شهرستانها حاکم است، نیاز به اصلاح دارد.
ما همچنان در زمینه محتوای اشعار و متنی که گروههای تواشیح مبادرت به تولید و اجرای آن دارند با ضعفهای فراوانی روبرو هستیم؛ با تشکیل ساختاری همچون آکادمی که به آن اشاره کردم میتوانیم با جذب متخصصانی این امر را نیز اصلاح کنیم، مضاف بر اینکه در قالب چنین ساختاری کارشناسان داوری نیز با تسلط بر موارد تکنیکی و فنی مبتنی بر بندهای آئیننامه داوری، قضاوت عادلانه و منصفانهای خواهند داشت و داوری آنها از شکل نوعاً سلیقهای فاصله خواهد گرفت.
انتهای پیام