امید ایزانلو، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با ایکنا، با اشاره به سابقه تاریخی سیاستهای معروف به جراحی اقتصادی در کشور گفت: داستان جهانیسازی قیمتها در اقتصاد ایران، از دولت اصلاحات آغاز شد؛ جایی که این سیاست بر مبنای نسخههای صندوق بینالمللی پول، قانون شد اما اجرای تمامعیار آن، بهسبب مخالفتهای کارشناسانه و مقاومت مجلس وقت، متوقف ماند.
وی افزود: این توقف اما دوام نداشت. با روی کار آمدن دولتی که شعار عدالت میداد، همان طرح متوقفشده، اینبار در لباس «جراحی اقتصادی» و با ادعای کمک به طبقات محروم، وارد فاز اجرایی شد؛ جراحیای که نه بر بطن رانت و فساد، بلکه مستقیماً بر استخوانهای نحیف معیشت مردم فرود آمد.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به شروع آزادسازی قیمتها گفت: اولین تیغ این جراحی، حذف یارانههای پنهان و جعلی با توصیه حبیب فتینی، کارشناس صندوق بینالمللی پول بود. در ظاهر قرار بود قیمتها واقعی شوند و دولت از بار سنگین پرداختهای بیهدف رها شود اما در واقع، نظام حمایتی نیمبند موجود از بین رفت و مردم با موجی از آزادسازی بیضابطه قیمتها مواجه شدند. از انرژی و نان گرفته تا دارو و آموزش، همه چیز ناگهان در معرض قیمتگذاریِ «بازار آزاد» قرار گرفت، بدون آنکه زیرساختی برای جبران آسیب آن طراحی شده باشد.
وی با بیان اینکه سلطه دلار بر اقتصاد ایران نگرانکننده است، اظهار کرد: عمق فاجعه وقتی بیشتر شد که اقتصاد ایران عملاً به گروگان دلار درآمد؛ با دست خودمان به «سرباز آمریکا» در ایران، یعنی دلار، قدرت دادیم تا فرماندهی قیمتها را در داخل کشور به دست گیرد. حتی کالاهایی که با انفال مردم و منابع داخلی تولید میشدند - از فرآوردههای نفتی تا سیمان و فولاد - نیز با نوسانات دلار گران شدند؛ بهصورت رسمی و قانونی. این یعنی سلطه یک ارز خارجی بر قیمتهای داخلی، و آنهم در اقتصادی که داعیه استقلال دارد.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: تا پیش از این، تنها دولت از رشد نرخ ارز سود میبرد اما با گسترش خصوصیسازیهای شبهدولتی، حالا مجموعهای از نهادهای اقتصادی، از شرکتهای خصولتی گرفته تا بازیگران بخش خصوصی وابسته، در زمره ذینفعان مستقیم افزایش قیمت دلار قرار گرفتند. طبیعی است که وقتی گروههای قدرتمند از گرانی نفع میبرند، دیگر نه انگیزهای برای مهار تورم باقی میماند و نه امیدی به اصلاح ساختاری واقعی.
وی تصریح کرد: با این حال، هربار که تورم سر برآورد و سفرهها کوچکتر شد، پاسخ یکسانی شنیدهایم: «این درد، لازمه درمان است» اما حقیقت این است که این جراحیها هرگز از سر درمان نبوده، بلکه بیشتر شبیه بریدن اندامهای سالم برای پوشاندن زخمهای ناشی از فساد و سوءتدبیر بوده است.
ایزانلو تأکید کرد: اقتصاد اسلامی راه دیگری پیشنهاد میدهد. راهی که در آن عدالت، حمایت از محرومان و سلطهناپذیری اصل است نه آنکه معیشت مردم را تابع بازارهای جهانی کنیم نه آنکه انفال مردم را با دلار قیمتگذاری کنیم و نه آنکه با حذفهای کور، اعتماد عمومی را قربانی ثباتسازی صوری کنیم.
وی افزود: اگر قرار است جراحی صورت گیرد، باید ابتدا تومورهای رانت، فساد و انحصار از پیکر اقتصاد ایران خارج شود؛ نه آنکه تیغ اصلاح فقط بر گلوی مردم گذاشته شود.
این تحلیلگر اقتصادی در ادامه گفت: اقتصاد ایران دیگر رمقی برای جراحیهای پیاپی ندارد. این بدن نحیف که سالهاست از سوءتغذیه سیاستهای اشتباه، تب مزمن نوسانات ارزی و شکستگی در ستون عدالت رنج میبرد، دیگر تحمل تیغهای تیز تصمیمگیریهای شتابزده را ندارد.
وی اظهار کرد: هر بار به بهانه «اصلاح»، چاقویی تازه بر تن این بیمارِ بیحس فرود میآید؛ بدون نسخه دقیق، بدون تشخیص درست و گاهی حتی بدون اینکه بدانند دقیقاً کجای بدن را میبرند! خونریزی ادامه دارد، زخمها عمیقتر میشوند و در نهایت، فقط چند آمار بخیهکاریشده برای ارائه در کنفرانسها باقی میماند.
ایزانلو در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: و اما صحنه خالی از تماشاگر نیست. همیشه در اطراف این زخم باز، گروهی از «علاقهمندان به اقتصاد خونگرم» حضور دارند؛ همان زالوهای اقتصادی که با اشتهایی وصفناپذیر مشغول ارتزاقاند. اسمشان در گزارشها محترمانهتر است: «نهادهای خصولتی»، «ذینفعان بازار آزاد» یا «کارآفرینانِ رانتپذیر» اما کارشان مشخص است: خون اقتصاد را میمکند، رشد نمیدهند!
وی در پایان گفت: اگر واقعاً نیت درمان است، باید چاقو را زمین گذاشت، تب را پایین آورد و به جای جراحی، سراغ توانبخشی رفت. این بیمار، به جای جراحی نمایشی، به عدالت، شفافیت و استراحت نهادی نیاز دارد. به نسخهای از جنس درونزایی، نه دیکتههای بیرونی. به اقتصادی که با مردم باشد، نه علیه آنها.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام