به گزارش خبرنگار ایکنا، چهلویکمین رویداد «کافه محفل» با موضوع «پایایی و استمرار کسبوکارهای نوپا با رویکرد اسلامی» عصر چهارشنبه، 25 تیر با سخنرانی امیرحسین اسدی، کارشناس و مشاور حوزه کسبوکار و کارآفرین نمونه کشوری و سمیه قربانی، از اعضای سازمان تجاریسازی فناوری و اقتصاد دانشبنیان جهاددانشگاهی به همت مرکز رشد واحدهای فناور هنرهای قرآنی در محل سازمان تجاریسازی فناوری و اقتصاد دانشبنیان جهاددانشگاهی برگزار شد.
امیرحسین اسدی در ابتدای سخنان خود با طرح این سوال که «آیا جنگ لزوماً مخرب است؟» گفت: برخلاف تصور رایج، جنگ در بسیاری از نقاط دنیا منشأ درآمد و شکوفایی برخی کسبوکارها بوده است. برخی از دلالان و صاحبان صنایع در دل جنگ ثروتمندتر شدهاند. گاهی تاریخ نشان داده است که ویرانی یک کشور آغاز رشد صنعتی آن بوده است.
وی افزود: ما باید نگاه خود را به جنگ تغییر دهیم. ایران از سال ۱۳۶۸ تا امروز، بیش از سه دهه در امنیت نسبتاً پایدار بوده اما با شروع یک بحران کوتاهمدت، شوک سنگینی به فضای اقتصادی وارد شد. این نشان میدهد که بسیاری از ما فراموش کردهایم کشور درگیر جنگ هشتسالهای بوده که مردم و کسبوکارها همزمان در حال فعالیت بودهاند.
اسدی با اشاره به ناپایداری برخی کسبوکارها گفت: اخیراً دیدیم که در یکی از جلسات پس از جنگ، اعلام شد کسبوکارها توان پرداخت حقوق نداشتند. من آنجا گفتم کسبوکاری که حتی ۱۲ روز نتواند دوام بیاورد و حقوق پرداخت کند، اصولاً کسبوکار نیست. مگر نمیگوییم هر کسبوکار باید به اندازه یک ماه ذخیره استراتژیک داشته باشد؟ اگر ۱۲ روز تابآوری ندارد، با یک بحران واقعیتر چه خواهد کرد؟!
این مشاور کسبوکار ادامه داد: بعضیها میگویند در بحران چه میشود کرد؟ من میگویم شوک مثل دزدی است که به خانه شما میآید. یک نفر ممکن است تا آخر عمر در شوک بماند، یکی دیگر بهسرعت درمان میشود. کسبوکاری که در بحران بماند، اگر در ۱۰ روز تکان نخورد، باید برود. چون اصلاً ساختار آن غلط بوده است.
اسدی در ادامه با لحنی جدی گفت: من با کارخانههایی صحبت کردم که در همین شرایط بحران به اندازه یک سال فروش داشتند. یکی از آنها گفت در ۲۰ روز اخیر، سودی معادل کل سال داشتهام. پس چرا بعضیها سقوط کردند؟ زیرا نگاهشان به بحران نادرست بود. در همین بحران فروش مشاوره روانشناسی آنلاین ۲۴۰ درصد افزایش یافته است.
وی با اشاره به تأثیر فضای روانی جامعه بر رفتار مصرفکننده گفت: در شرایط جنگ، مصرف مردم بهسمت کالاهای آرامشبخش، مواد غذایی و حتی سرگرمی میرود. مثلاً در همان ایام فروش گلاب، عرقیات گیاهی و محصولات سنتی افزایش یافت. من به یکی از دوستان تولیدکننده گفتم معجونی طراحی کند که آرامشبخش باشد و روی آن بنویسد: «در راستای حمایت از ایرانیان، صبح یک قاشق به فرزندان خود بدهید». این یعنی تغییر مدل کسبوکار با توجه به نیاز روانی جامعه.
اسدی تأکید کرد: جنگ یا تحریم به خودی خود فاجعه نیست، بلکه عدم آمادگی ما فاجعه است. هر استارتآپ، هر مرکز رشد و هر مجموعه کسبوکار باید برای شش سناریو برنامه داشته باشد. این شش سناریو عبارتاند از: ۱) وقوع جنگ، ۲) عدم وقوع جنگ و ادامه برزخ، ۳) تشدید تحریمها، ۴) ثبات اقتصادی نسبی، ۵) فروپاشی ساختار حکمرانی، ۶) پیروزی کامل منطقهای ایران.
وی با اشاره به درسهایی که از شوکهای اخیر میتوان گرفت، اظهار کرد: در دو هفته ابتدایی بحران، بعضی کسبوکارها تعطیل شدند اما بعضی دیگر، حتی با قطع تلگرام و اختلال شبکهها، بلافاصله به بله و ایتا منتقل شدند. ما از روز دوم شروع به تولید محتوا و پخش مقالات در شبکههای اجتماعی کردیم.
اسدی تصریح کرد: نظام ارزی کشور دچار ناترازی شد. قیمت دلار نه به خاطر جنگ، بلکه به خاطر رفتار روانی مردم و تبدیل منابع به ارز بالا رفت. در جنگ واقعی، مشکل تأمین مالی و مواد اولیه واقعی خواهد شد. پس چرا از حالا پیشبینی نکنیم؟ چرا برای تبدیل داراییهای غیرنقد به داراییهای با نقدشوندگی بالا برنامه نداشته باشیم؟
کارآفرین نمونه کشوری افزود: بانکها ممکن است در جنگ از کار بیفتند. پمپ بنزینها کارت قبول نمیکردند. پس بخشی از منابع باید بهصورت نقد یا شبهنقد نگهداری شود. اینها برنامهریزیهایی است که کسبوکارهای آیندهنگر باید انجام دهند.
اسدی با انتقاد از فضای مدیریتی برخی کسبوکارها و نهادهای حمایتی گفت: ما باید آموزش تحلیلگری، تصمیمسازی و مدیریت سناریو را در اولویت قرار دهیم. مراکز رشد باید برای کسبوکارهای نوپا الگو طراحی کنند، نه فقط فضای استیجاری بدهند.
وی گفت: ما در جامعهای زندگی میکنیم که عادت کردهایم با بحران کنار بیاییم اما یاد نگرفتهایم از تهدید فرصت بسازیم. دهه محرم امسال به جامعه کمک کرد تا با سوگواری و فضای معنوی از تنش جنگ فاصله بگیرد. حالا وقت آن است که با جشنوارههای فرهنگی، فضای نشاط، همدلی و آرامش را تقویت کنیم.
این کارشناس حوزه کسب و کار پیشنهاد کرد: جشنوارههای خلاقانه مانند شب شعر، جشنواره داستان، بازیهای گروهی و گفتوگوهای خانوادگی در حوزه منابع انسانی و سلامت روان برگزار شود. کسبوکارهای اسلامی، قرآنی و فرهنگی باید پرچمدار نشاط اجتماعی باشند، چون جامعه به تخلیه روانی نیاز دارد.
اسدی در پایان تأکید کرد: کارآفرین نباید منتظر باشد دولت منابع تزریق کند. اگر امروز با دیروز یکی است، یعنی مرده است. کسبوکار باید مدام تغییر کند. در جنگ هشتساله هم مردم کار میکردند. ما نیز باید امروز خود را برای هر سناریو آماده کنیم. اگر قرار است جنگ نشود اما تحریم شدیدتر شود، باز هم باید از امروز آماده باشیم.
در ادامه این نشست؛ سمیه قربانی، از اعضای سازمان تجاریسازی فناوری و اقتصاد دانشبنیان جهاددانشگاهی، با اشاره به اهمیت شناسایی و بهرهبرداری از فرصتها در دل بحرانها، گفت: اگر فرصت را از کارآفرینی بگیریم، اساساً مفهوم کارآفرینی از بین میرود. کارآفرین کسی است که حتی در شرایط بحرانی بتواند فرصت بسازد و از آن بهرهبرداری کند.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از کسبوکارها در بحران اخیر، از جمله جنگ اخیر، نتوانستند تابآوری لازم را از خود نشان دهند، افزود: متأسفانه نهتنها کسبوکارهای نوپا، بلکه حتی برخی ساختارهای دولتی نیز هیچگونه برنامهریزی برای مواجهه با این شرایط نداشتند. در حوزههای کلیدی مانند صنعت نفت نیز، که نقطه حساس کشور محسوب میشود، شاهد نبود سناریوهای از پیشطراحیشده بودیم؛ درحالیکه باید نهادهای دولتی برای شرایط اضطراری، دهها پروتکل آماده اجرا داشته باشند.
قربانی با تأکید بر لزوم آمادهسازی کسبوکارها برای سناریوهای مختلف از جمله دورکاری، ادامه داد: باید نحوه ارتباط درونسازمانی در شرایط خاص مشخص باشد. بهعنوان مثال، شاید لازم باشد سلسلهمراتب سنتی حذف شود و چارت سازمانی مسطحتری در زمان بحران اجرایی گردد. همچنین لازم است کسبوکارها از هماکنون پلتفرمهای مناسب دورکاری مانند «میزیتو» را انتخاب کرده و برای انتقال سریع فرایندها به محیطهای آنلاین برنامهریزی داشته باشند.
وی با اشاره به ضرورت مستندسازی دانش سازمانی، گفت: یکی از خطرات مهم برای استارتآپها، اتکای بیش از حد به افراد کلیدی است. اگر بههر دلیلی—از مهاجرت تا شهادت در جنگ—فردی از چرخه کاری خارج شود و مدیریت دانش سازمانی صورت نگرفته باشد، کل کسبوکار ممکن است از کار بیفتد. بنابراین مستندسازی فرایندها، تهیه نسخههای پشتیبان فنی و ذخیرهسازی امن دادهها یک ضرورت است.
قربانی در ادامه افزود: از واحدهای تحقیق و توسعه نیز باید فراتر از توسعه محصول انتظار داشت. این واحدها میتوانند روی مدلهای درآمدی، شیوههای توزیع، و کانالهای ارتباطی با مشتری نیز کار کنند. یکی از موارد مهم در این حوزه، حفظ ارتباط با مشتریان در زمان بحران است. ارسال یک پیام ساده حاوی ابراز همدلی در روزهای جنگ میتواند اثرگذاری قابلتوجهی در بازگشت مشتری و افزایش وفاداری او داشته باشد.
وی با بیان تجربهای موفق در جهاد دانشگاهی الزهرا، اظهار کرد: حدود سه روز پس از شروع جنگ، با همکاری شبکه منتورها، تولید ویدیوهای دو دقیقهای مشاورهای ویژه صاحبان کسبوکار آغاز شد. این ویدیوها با محوریت راهکارهای بقا و استمرار فعالیت در شرایط بحرانی تولید شدند و بازخورد بسیار خوبی از سوی مخاطبان گرفتند.
قربانی در پایان با اشاره به نقش تجربهزیسته و بینش شخصی در تولید نظریه در حوزه کارآفرینی، تأکید کرد: ما سالهاست تحصیلات دانشگاهی داشتهایم، کتاب خواندهایم و آموزش دیدهایم. اکنون زمان آن رسیده که بهعنوان افراد باتجربه، خودمان نظریهپرداز باشیم. نمیتوانیم منتظر باشیم که نظریهپردازان غربی برای شرایط خاص ما نظریه صادر کنند. امروز وظیفه ماست که بر اساس تجربه زیسته خود و دانش بومی، برای مواجهه با بحرانهای آینده سناریو و نظریه تدوین کنیم.
گفتنی است؛ در جریان این نشست برخی از صاحبان کسب و کار دغدغهها و نظرات خود را پیرامون شرایط کسب و کارها در مقاطع بحرانی بیان کردند.
انتهای پیام