کد خبر: 4296814
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۱
نصرتیان اهور مطرح کرد:

تفاوت لطف در بیان حکم نماز و دروغ

دانشیار دانشگاه قرآن و حدیث فت: اگر شارع، وجوب حکم نماز را بیان نکند عقل به صورت مستقل نمی‌تواند وجوب نماز را درک کند لذا شارع باید لطف کرده و وجوب را بگوید اما شارع اگر بگوید دروغ گفتن حرام است، عقل می‌فهمد که دروغ، حرام است و اگر نگوید هم، عقل بدی دروغ را درک می‌کند. 

ارسال/تفاوت لطف خدا در بیان حکم نماز و دروغبه گزارش ایکنا، مهدی نصرتیان اهور، دانشیار دانشگاه قرآن و حدیث، ششم مردادماه در کرسی ترویجی «تحلیل انتقادی به قاعده لطف» که از سوی دانشگاه قرآن و حدیث برگزار شد، با بیان اینکه شش دیدگاه در این باره وجود دارد که لطف را مطلق واجب بدانیم یا آن را مقید کنیم، گفت: کسانی که لطف مقید را می‌پذیرند شش نظر بیان می‌کنند؛ دیدگاه اول آن است که ما فرق بین لطف تنجیزی و تعلیقی بگذاریم و بگوییم لطف تنجیزی واجب است و لطف تعلیقی واجب نیست. معمولاً لطف تنجیزی، لطفی است که متوقف بر شرط نیست ولی در لطف تعلیقی، متوقف بر شرط و نبودن مانع است یعنی اگر مانعی نباشد واجب است وگرنه چنین لطفی واجب نخواهد بود. 

نصرتیان اهور با بیان اینکه احتمال اول آن است که بگویند موضوع لطف، محقق شده ولی حکم محقق نشده است؛ این احتمال را ما نقض کرده‌ایم به این صورت که چون مهم‌ترین دلیل بر قاعده لطف، دلیل عقلی است و از منظر عقلی، موضوع نسبت به حکم نقش علت را ایفا می‌کند نمی‌توانیم تصور کنیم علت هست ولی معلول نیست یعنی عقل اگر موضوع را احراز کند، دلیل آن را هم احراز خواهد کرد. یعنی خود لطف هست ولی حکمش منتفی است مگر اینکه بگوییم موضوع منتفی است و چون لطف محقق نشده است وجوبی هم در کار نیست. 

دانشیار دانشگاه قرآن و حدیث با بیان اینکه اشکال این تحلیل آن است که وحدت مقسم رعایت نشده است، اظهار کرد: چون ما لطف را تقسیم می‌کنیم در حالی که لطف در کار نیست لذا این احتمال با ظاهر تقسیم سازگار نیست و اصل بر حفظ وحدت مقسم است. پس دیدگاه اول مورد پذیرش نیست. 

نصرتیان اهور با بیان اینکه دیدگاه دوم آن است که بین لطف مطلق و لطف مشروط فرق بگذاریم و اولی را واجب و دومی را واجب ندانیم، تصریح کرد: در اینجا این سؤال وجود دارد که لطف مطلق و مشروط چیست؟ می‌گویند لطف مطلق، لطفی است که فاعلش خداوند باشد و اگر فاعل خدا نباشد و مکلف بخواهد این لطف را انجام دهد و فاعل مباشر باشد، مشروط است. در نقد این دیدگاه هم چند احتمال وجود دارد؛ اول اینکه موضوع محقق است ولی عقل در حکم آن تردید کند؛ احتمال دیگر آن است که هر جا موضوع محقق است لطف مطلق است و هر جا که موضوع مشروط به تحقق است، اگر محقق شود واجب است و اگر نه واجب نیست. در فعل عباد مشروط به تحقق و در فعل خدا حتماً محقق است.

جایی که لطف مطلق مقبول است

استاد دانشگاه قرآن و حدیث اضافه کرد: احتمال سوم آن است که مطلق و مشروط را در مقام احراز و اثبات در مورد فعل الله بدانیم یعنی در فعل عباد چون نمی‌دانیم می‌خواهد انجام دهد یا ترک کند و تردید در تحقق داریم لذا می‌گوییم لطف مطلق قبول ولی لطف مشروط مورد پذیرش نیست. 

وی بیان کرد: دیدگاه سوم آن است که بین لطف متعارف و غیر متعارف فرق بگذاریم؛ لطف متعارف واجب است ولی غیر متعارف واجب نیست مثلاً ارسال رسل برای هدایت بشر متعارف و واجب است ولی اینکه در ذهن طرف تصرف شود که به گونه‌ای نیندیشد شیوه متعارف نیست؛ لطف هم اگر طبق روال عادی و متعارف باشد واجب است ولی اگر متعارف نیست واجب نخواهد بود. مرحوم خویی، نائینی و محقق سبزواری و دیگران چنین نظری دارند و می‌گویند ما قاعده لطف را در امور متعارف می‌پذیریم. 

نصرتیان اهور با بیان اینکه قاعده لطف با دلیل عقلی اثبات می‌شود، به دیدگاه چهارم اشاره کرد و گفت: در این دیدگاه بین لطف مقرب و محصل فرق گذاشته می‌شود؛ در لطف مقرب شرط نمی‌کنیم که نتیجه حاصل نخواهد شد و شرط آن است که ممکن است حاصل شود یا نشود ولی امر برای عبد برای انجام و اطاعت آمادگی بیشتری دارد و چون چنین فرقی نگذاشته‌ایم، نقض غرض و احتمال نقض غرض هم محال است لذا اینکه لطف مقرب را واجب ندانیم مساوی احتمال نقض غرض است و این پذیرفتنی نیست. 

وی با بیان دیدگاه پنجم تفاوت بین لطف واقعی و لطف تخیلی است، افزود: یعنی ما لطف را می‌پذیریم و البته در لطف واقعی واجب است نه لطف تخیلی؛ شارحان این دو لطف را به لطف محصل و مقرب برمی‌گرداند؛ در لطف مقرب ممکن است گاهی مقتضی موجود باشد و گاهی نباشد. 

نصرتیان اهوری با اشاره به دیدگاه ششم، اضافه کرد: تقسیم لطف به لطف در مستقلات عقلیه و لطف در غیر مستقلا عقلیه دیدگاه ششم است؛ جایی که عقل مستقلا می‌فهمد لطف واجب نیست و مستحب است ولی جایی که غیرمستقلات عقلیه است لطف واجب است زیرا اگر رخ ندهد عقل به تنهایی توان فهم مسئله را ندارد. البته به نظر بنده این نظریه هم مشکل دارد از جمله اینکه اگر شارع وجوب حکم نماز را بیان نکند عقل به صورت مستقل نمی‌تواند وجوب نماز را درک کند لذا شارع باید لطف کرده و وجوب را بگوید اما شارع اگر بگوید دروغ گفتن حرام است، عقل می‌فهمد که دروغ، حرام است و اگر نگوید هم بدی دروغ را درک می‌کند. 

دانشیار دانشگاه قرآن و حدیث در خاتمه تأکید کرد: از شش ادله بحث شده هیچکدام با تقییدات سازگار نیست مگر اینکه از مبنا دست بکشیم و بگوییم لطف، اساساً واجب نیست ولی کسی که لطف بالجمله را بپذیرد، باید بالجمله هم بپذیرد و همه اقسام لطف را واجب بداند. 

 
انتهای پیام
captcha