به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین سیداسدالله یزدانپناه؛ استاد حکمت و فلسفه حوزه علمیه، شامگاه هشتم مردادماه در نشست علمی «شهود در فلسفه تناقض یا ناسازگاری» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی دفتر کرمانشاه، انجمن علمی فلسفه دانشگاه رازی، مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه طباطبایی و مؤسسه آموزشی _ فرهنگی زمام برگزار شد با بیان اینکه فلسفه یک کار عقلانی و برهانی است و تا استدلال عقلی نباشد نمیتوان آن را عقلانی دانست، گفت: در اندیشه سهرودی، روش فلسفه، اشراقی است یعنی فلسفه او اشراقی و شهودی است ولی روش مشایی، روش بحثی است و از طریق برهان و استدلال و کار عقلی که قابل عرضه به همه است مباحث پیش میرود.
یزدانپناه بیان کرد: روش شهودی حتی شهود برآمده از ارتباط حضوری اتصالی با عوالم ماوراء از طریق قلب هم در زمره آن است و میگوید کسی که از این برخوردار است نوعی الوهیت و ربانیتی دارد و به جانب الهی وصل شده است.
وی با بیان اینکه سهروردی میگوید باحث تا مشاهده آیات ملکوت نکند ناقص است، اظهار کرد: یعنی حکیم و فیلسوفی که فقط به کار عقلی بپردازد و مشاهده حقایق علمی نکرده باشد در کار فلسفی خود ناقص است و در کنار آن هم تعبیری دارد و فرموده است: اسم الحکیم لا یطلق الا علی من له مشاهده للامور العلیه و ذوق مع الاشیاء؛ حکیم به کسی گفته نمیشود مگر اینکه حقایق ماوراء را شهود کند. ما شهود قلبی، عقلی و حسی داریم و او معتقد است که حکیم کسی است که تاله و شهود قلبی دارد یعنی باید روش اشراقی را طی کنیم.
یزدانپناه با بیان اینکه وقتی فلسفه روش برهانی و عقلی است چگونه میتواند روش اشراقی هم باشد، تصریح کرد: در اینجا باید گفت معنای سخن شیخ اشراق این نیست که من بحث فلسفی و عقلی ندارم ولی باید در کنار آن شهود هم وجود داشته باشد. اینکه به صدرا میگویند صدرالمتالهین چون او شهود و مکاشفه هم در کنار فلسفی دارد.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: یک بحث این است که آیا میتوان از شهود عارفان بهره برد؟ بحث دیگر اینکه آیا شهود خود فیلسوف به درد کار فلسفی او میخورد و آیا شهود هم بحث فلسفی محسوب میشود؟ شیخ اشراق و صدرا معتقدند که نه تنها بین شهود و فلسفه امکان سازگاری وجود دارد بلکه باید باشد زیرا به حکمت و فلسفه بهتری منتهی خواهد شد.
وی با بیان اینکه با حس و تجربه نمیتوان ماوراء را حس کرد، اضافه کرد: شهود مانند عقل که حجیت ذاتی دارد حجیت ذاتی دارد ولی برخی توجه ندارند که شهود، حجیت ذاتی دارد. اساسا از نظر منطقی آن چه ما با محسوسات میبینیم جزء بدیهیات و یقینیات پایه است مانند دیوار و دفتر سفید. شیخ اشراق به این موار د حسی هم عنوان شهود حسی میدهد؛ مشاهده باطن هم مواردی مانند درد دندان و بیماری و ... است. ریشه تجربیات هم حس ظاهر بعلاوه عقل است. متواترات هم گزارشاتی است که دیگران از شهود حسی خود میکنند مثلا زائران حج همگی سخن از مکه و کعبه میگویند لذا متواترات و تجربیات ریشه در مشاهدات دارد.
یزدانپناه با بیان اینکه شهود قلبی عارفان قویترین شهود است به خصوص حقالیقین، اظهار کرد: عقل هم ما را به واقع آن طور که هست میرساند بنابراین عقل و شهود از یک جهت هم افق هستند و هم ما را به واقع میرسانند. شیخ اشراق میگوید اتفاقا شما وقتی کار شهودی را کنار کار عقلی بگذارید قوتی که عقل شما پیدا میکند بیشتر است.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: شیخ اشراق در مجموعه مصنفات در جلد دوم کار سلوک و سلوک را توضیح داده است و اینکه سلوک موجب فکر لطیف میشود یعنی عقل فیلسوف با شهود خودش راقی میشود و وقتی عقل برتر شد لطیفتر و دقیقتر مسائل را حل میکند و کار فلسفی بحثی او قویتر خواهد شد و پیچیدگی عوالم ماوراء بهتر برای او دریافته خواهد شد لذا از فکر لطیف استفاده کرده است.
و ی ادامه داد: شهود رسیدن به واقع عنقُرب است و عقل رسیدن به واقع عنبَعد است؛ البته نیازمند فکر لطیف است و بایستگی دارد تا فیلسوف راه شهود را طی کند. برای برهان و استدلال، تصور صحیح نیمی از کار است؛ ابن سینا تصور صحیحی از برخی مسائل نداشته است لذا در بحث مثل ایراداتی طرح کرده است.
یزدانپناه با بیان اینکه سهروردی میگوید من مثل افلاطونی و عالم مثال را با تجربه یافتم، اظهار کرد: او میگوید من دریای با عظمتی را در عالم مثال میبینیم ولی طبق بیان مشاء گفته میشود در این عالم مغز و قسمت جلوی مغز جا میگیرد یا استدلال کرده است که من در خواب حقایقی میبینم که اگر بپرسند این طرف است یا آن طرف میگویم جهت ندارد و چنین چیزی که جهت ندارد، مادی نیست؛ این فیلسوف چیزی را شهود کرده و آن را وارد عالم عقل میکند بنابراین تصور صحیح و هدایت عقل از جمله خواص کار شهودی است و همین موضوع فلسفه را خیلی جلوتر میبرد.
استاد حکمت و فلسفه مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در پایان تصریح کرد: فیلسوف اگر شهود داشته باشد عقل هم قویتر و کار عقلی لطیفتر خواهد شد. عوالم آنقدر پیچیده است که با این عقل مادی قابل درک نیست لذا روش اشراقی روش بایسته فلسفی است.
انتهای پیام