شخصیت پیامبر اسلام(ص) در طول تاریخ همواره کانون توجه اندیشمندان و پژوهشگران بوده است. اما در جهان امروز، بهویژه در عرصه رسانههای بینالمللی، روایتهای متناقض و گاه تحریفشدهای از سیره آن حضرت ارائه میشود؛ روایتهایی که یا با غرضورزی و نگاه استعماری شکل میگیرند یا از سر ناآگاهی، چهرهای ناقص و نادرست از پیامبر رحمت و مهربانی نشان میدهند. در چنین فضایی، اهمیت بازنمایی صحیح و مستند از شخصیت پیامبر اعظم بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
ایکنا برای واکاوی این موضوع مهم، پای صحبتهای هادی وکیلی، استاد تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد نشسته است. او که نویسنده کتاب «رحمت حکیمانه» بوده و سالهاست در حوزه تاریخ اسلام، سیره پیامبر اکرم(ص) و نقد نگاههای غربی به اسلام پژوهش میکند، در این گفتوگو به ابعاد مختلف تحریفهای رسانهای و دانشگاهی غرب درباره پیامبر اسلام پرداخته و بر ضرورت روایت صحیح و علمی سیره نبوی در فضای امروز تأکید کرده است.
این گفتوگو فرصتی است تا نگاهی دقیقتر و عمیقتر به چالشهای تصویرسازی رسانهای از اسلام داشته باشیم و دریابیم که چگونه میتوان با تکیه بر منابع اصیل و روایتهای درست، حقیقت چهره پیامبر رحمت را به جهان معرفی کرد.
ایکنا - کتاب «رحمت حکیمانه» با چه هدف و محوری نگاشته شده است؟
در این کتاب بهطور گسترده به بازخوانی پرونده شبهات تاریخی و دینی پیرامون موضوع خشونت در اسلام پرداختهام. در این اثر مفصل تأکید شده که پیامبر عظیمالشأن ما دارای شخصیتی جامع و چندبعدی بوده است. اصل اساسی در سیره پیامبر(ص) بر پایه رحمت و مهربانی استوار است؛ اما این رحمت، نه یک رحمت عاطفی و غیرمنطقی، بلکه رحمت حکیمانه و متعادل بوده است. رحمت پیامبر، ترکیبی از عطوفت عمیق و در عین حال تدبیر و حکمت بود که با شرایط مختلف جامعه و مقتضیات زمان سازگار بوده است.
همچنین در کتاب «رحمت حکیمانه» به این نکته مهم پرداخته شده است که گاهی اوقات، برای حفظ نظم، عدالت و امنیت اجتماعی، نیاز به بکارگیری خشونتهای حداقلی، مشروع، موجه و عاقلانه وجود دارد. همانطور که در همه نظامهای سیاسی و جوامع بشری وجود دارد، داشتن یک قوه قضاییه مقتدر و نیروی انتظامی کارآمد برای برقراری امنیت و عدالت ضروری است، این اصل در مورد پیامبر بزرگوار ما نیز صدق میکند.
ایکنا ـ چه عواملی باعث میشود روایتهای منفی یا تحریف شده از پیامبر بیشتر در رسانههای جهانی دیده شود؟
یکی از مسائل بسیار مهم در تحلیل شخصیت و سیره پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی(ص)، بهویژه در زمینههای رسانهای و ارتباطی، مواجههای است که جهان غیرمسلمان، بهخصوص دنیای غرب با ایشان دارند. متأسفانه در این فضا، با دو آسیب عمده در نحوه بازنمایی شخصیت و زندگی پیامبر روبهرو هستیم.
نخست، نگاه مغرضانه و غیرعلمی برخی از نویسندگان و پژوهشگران غربی است. هرچند آنان گاهی با واژگان به ظاهر علمی و رویکردهای آکادمیک به بررسی سیره پیامبر میپردازند، اما پیشفرضهای غلط و ذهنیتهای از پیشداشتهشان باعث میشود تحلیلهای آنان نهتنها نادرست، بلکه مخرب و گمراهکننده باشد. هدف نهایی این دسته، اغلب نه شناخت حقیقت، بلکه ارائه چهرهای منفی و تحریفشده از اسلام و پیامبر اسلام است؛ چهرهای که بتوان از آن برای ایجاد فضای تبلیغاتی علیه اسلام بهره گرفت و مانع گسترش و پذیرش آن در جوامع غربی شد.
برای مثال آنان برخی مفاهیم بنیادین اسلامی مانند جهاد را بهصورت تحریفشده و با معادلهایی خشن و منفی بازنمایی میکنند. جهاد در سیره پیامبر اکرم(ص) نهتنها امری دفاعی و عقلانی بوده، بلکه در پاسخ به تهاجمات دشمنان اسلام و در جهت دفاع از جان، ایمان و آزادی مسلمانان انجام میشده است. اما این گروه، با نادیده گرفتن زمینههای تاریخی و اهداف اخلاقی جهاد، آن را بهشکل اقدامات غارتگرانه و خشونتآمیز به تصویر میکشند. ایشان تنها در مواردی به جنگ دست زدند که دشمنان با تمام قوا به سرزمین اسلام و کیان مسلمانان حملهور شدند و چارهای جز دفاع باقی نمانده بود.
بنابراین، شناخت صحیح سیره پیامبر و دفاع علمی و منصفانه از شخصیت ایشان، بهویژه در عرصه رسانههای بینالمللی، امری ضروری و حیاتی است. تنها از طریق روایت دقیق، منصفانه و مستند از زندگی پیامبر میتوان با این موج تحریف و سیاهنمایی مقابله کرد و چهره واقعی پیامبر رحمت را به جهانیان نشان داد.
قرآن کریم نیز بهصراحت تأکید میکند که آغازگر درگیریها و جنگها مسلمانان نبودهاند. آیاتی همچون: «وَهُم بَدَؤُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» (توبه: ۱۳) بهروشنی نشان میدهد که دشمنان اسلام، آغازگر دشمنی و حمله بودهاند، نه پیامبر و مسلمانان. نمونه آشکار این مسئله، جنگ بدر است که نخستین نبرد بزرگ مسلمانان با مشرکان بود و با تحریک و هجمه آشکار کفار مکه شکل گرفت. در تمام جنگهایی که پس از آن نیز رخ داد، مسلمانان تنها در مقام دفاع از دین، جان و سرزمین خود وارد عمل شدند.
برخی جریانهای غربی، آگاهانه یا ناآگاهانه، با نادیده گرفتن این پیشزمینههای تاریخی و الهی، به تحریف چهره اسلام و پیامبر اسلام (ص) میپردازند. این جریانها در نگاه خود گاه به سراغ احکام فقهی خاصی مانند قصاص یا دیگر احکام حقوقی اسلام میروند و آنها را بدون در نظر گرفتن بستر فرهنگی، تاریخی و فلسفیشان، بهعنوان مصادیقی از خشونت معرفی میکنند. در ظاهر، ادعا میکنند در حال تحلیل سیره پیامبرند، اما در حقیقت، هدفشان تخریب شخصیت ایشان و تضعیف مشروعیت اسلام است. در اینجا نقش رسانه بهوضوح آشکار میشود؛ رسانههایی که در خدمت استعمار نوین غرب و جریانهای انحرافی فکری درآمدهاند و تلاش میکنند از طریق انتشار تحلیلهای تحریفشده، تصویری منفی و مخدوش از اسلام و پیامآور آن ارائه دهند.
از سوی دیگر، نوعی بازنمایی نادرست نیز وجود دارد که الزاماً توأم با غرض و سوءنیت نیست، اما همچنان دارای خطای رسانهای جدی است. در بسیاری از کتابها، آثار رسانهای یا محتوای فضای مجازی، تصویری از پیامبر اسلام(ص) ارائه میشود که در ظاهر مثبت به نظر میرسد، اما با واقعیت شخصیت ایشان فاصله زیادی دارد. برای نمونه، برخی متفکران غربی دین را صرفاً پدیدهای معنوی، فردی و محدود به امور اخروی میدانند. از این منظر، آنها اسلام را تنها در حد یک دین «معنویتگرا» تحسین میکنند؛ دینی که هیچ ارتباطی با عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی ندارد.
در نگاه این دسته، پیامبر اسلام صرفاً معلمی اخلاقی است که آمده تا مردم را به مراقبه و معنویت سوق دهد، بیآنکه درگیر ساخت تمدن، عدالت اجتماعی، مدیریت جامعه، تربیت انسان و تحقق حکومت الهی شود. این تصویر در حالی ارائه میشود که پیامبر اسلام نهتنها مروج اخلاق و معنویت بود، بلکه بنیانگذار تمدنی بزرگ، رهبر سیاسی و اجتماعی، مدیر جامعه اسلامی و مبارز در برابر ظلم و فساد نیز بود.
ایکنا - رسانهها در بازنمایی سیره پیامبر(ص) باید چگونه عمل کنند؟
باز هم به اهمیت رسانه و روایت صحیح بازمیگردیم؛ رسالتی که بر دوش اندیشمندان، مبلغان، رسانهگران متعهد و متفکران مسلمان است تا چهره واقعی، متعادل و کامل پیامبر اسلام را به جهانیان نشان دهند.
در نقطهی مقابل این جریانهای تحریفگر، رسانههای ما، بهویژه رسانههای اسلامی و انقلابی، باید رسالت اصلی خود را در تبیین صحیح و عمیق سیرهی پیامبر اکرم (ص) تعریف کنند؛ آنهم بدون آنکه خود را اسیر موجسازیها، حاشیهسازیها یا جریانسازیهای رسانهای غرب کنند. وظیفه ما واکنش صرف به شبهات و حملات آنها نیست، بلکه باید با اعتماد به حقیقت نورانی سیره پیامبر(ص)، تصویری جامع، دقیق و غیرتحریفشده از ایشان ارائه دهیم.
نکته کلیدی این است که ما نباید برای جلب توجه یا تطبیق با ذائقههای غربی، به دستکاری یا تعدیل سیره پیامبر(ص) دست بزنیم. این سیره، چنان سرشار از رحمت، حکمت، عقلانیت و زیبایی است که اگر همانگونه که هست، با زبانی روشن و منطقی به دنیا عرضه شود، خودبهخود دلها را جذب میکند و بر جانها مینشیند.
باید تسلیم دین باشیم، نه آنکه بخواهیم دین را تسلیم خواستهها و ترجیحات خود کنیم. تحریف، حذف یا کاستن از آموزههای دینی برای خوشایند افکار عمومی غرب، نهتنها خیانت به حقیقت است، بلکه کارآمدی و جاذبه اصیل اسلام را نیز از بین میبرد. پس بهترین راه، معرفی متعادل، مستدل و آرام اسلام و پیامبر اکرم(ص) به جهان است. باید ابعاد مختلف شخصیت پیامبر(ص) را اعم از جنبههای فردی، خانوادگی، عبادی، اجتماعی، اعتقادی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی با دقت و صداقت تبیین کنیم. همچنین باید سیره فردی و اجتماعی ایشان و نیز سنتهای اسلامی برآمده از وحی را در بستر تاریخی و مفهومی آنها به شکلی منطقی و قابلفهم برای افکار عمومی جهانیان معرفی کنیم.
متأسفانه امروز شاهد هستیم که برخی از رسانهها دچار نوعی خودباختگی فرهنگی و رسانهای شدهاند و گمان میکنند باید پیامبر اکرم(ص) را به گونهای معرفی کنند که مورد پسند و خوشایند غربیها باشد. غربیها ممکن است الگوهایی را بپسندند که لزوماً سالم، الهی و پاک نیستند؛ اما ما به جای آنکه به تقلید از این الگوها بپردازیم و پیامبر را آنگونه که آنها میخواهند معرفی کنیم، بهتر است خودمان آموزگار باشیم و به جهان بیاموزیم پیامبر واقعی کیست، چه ویژگیهایی دارد و چگونه میتوان انسانها را به الگوهای برتر الهی نزدیک کرد.
این رویکرد در فضای مجازی، برخلاف تصور ما، بسیار بیشتر مورد استقبال غربیها قرار میگیرد. معمولاً فکر میکنیم اگر تصویری از زن ارائه کنیم که از منظر غربیها پذیرفتنی باشد، مثلاً تصویری فمنیستی و مطابق سلیقه آنها، موفقتر خواهیم بود؛ اما حقیقت این است که این تصاویر برای غربیها تکراری و ملالآور شدهاند. شما هرچقدر هم فیلم فمنیستی بسازید، هیچگاه نمیتوانید به عمق فیلمهای مطرح و داستانسرایی هالیوود درباره فمنیسم برسید. اما اگر به جای آن، زن در اسلام ناب را به جهان معرفی کنیم، زنانی چون حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب کبری(س) را بهعنوان الگوهای واقعی، قدرتمند، عاقل، فداکار و الهی به جهان بشناسانیم، قطعاً این الگوهای ناب بیشتر دلها را جذب خواهد کرد؛ بهویژه نسل جوان و جویای حقیقت در دنیای امروز.
بنابراین، باور من این است که ما نیازمند اعتماد به نفس رسانهای و فرهنگی هستیم. باید به نسل جوان خود، به رسانههایمان و به ویژه به پلتفرمهای پرطرفداری چون اینستاگرام، تیکتاک و سایر فضای مجازی این اعتماد به نفس را بدهیم که بدون ترس و با استحکام، تصویر واقعی اسلام و پیامبر(ص) را معرفی کنند.
گفتوگو از فاطمه برزویی
انتهای پیام