پرورش روحیه پژوهشگری و تفکر نقادانه در دانشآموزان، یکی از ضروریترین رسالتهای نظامهای آموزشی امروز است. در جهانی که حجم اطلاعات با سرعتی سرسامآور در حال افزایش است، دیگر کافی نیست دانشآموزان فقط انباشتهای از دادههای حفظ شده را حمل کنند. آنچه آنها را برای چالشهای فردا آماده میکند، توانایی پرسیدن سؤالات صحیح، جستوجوی مستقل برای یافتن پاسخ و ارزیابی منطقی و عاری از تعصب اطلاعات است، کسی که در آینده هم نقاد و هم نقدپذیر مطلوبی باشد.
این مهارتها، دانشآموز را از یک دریافتکننده منفعل دانش، به کاوشگر فعال و خلاق تبدیل میکند. روحیه پژوهشگری به آنها میآموزد که چگونه کنجکاوی خود را هدایت کرده، به دنبال کشف ناشناختهها بروند و از مسیر حل مسئله لذت ببرند. در کنار آن، تفکر نقادانه، لنز تحلیلگری است که به آنها کمک میکند به جای پذیرش کورکورانه، آن را با معیارهای استدلال، شواهد و انسجام منطقی بسنجند.
تقویت این دو، نه تنها مسیر یادگیری را عمیقتر و ماندگارتر میکند، بلکه سنگ بنای شهروندی آگاه و مسئول در جامعه را نیز میگذارد. دانشآموزی که میپرسد و بررسی و قضاوت میکند، در آینده میتواند تصمیمهای عاقلانهتری در زندگی شخصی و اجتماعی خود بگیرد، در برابر شایعات و اطلاعات نادرست مقاومت کند و با خلاقیت در راستای بهبود دنیای پیرامون خود گام بردارد. بنابراین، سرمایهگذاری بر این مهارتها، در واقع سرمایهگذاری بر آیندهای روشنتر و پرورش نسلهایی توانمندتر است.
هفته پژوهش فرصتی است تا به این مهم بپردازیم و بایستههای دستیابی به این هدف مهم، یعنی تربیت و پرورش دانشآموزانی با تفکر نقادانه و روحیه پژوهشگری را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. ایکنا در این زمینه با محسن ایمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در رشته فلسفه تعلیم به گفتوگو نشسته است که مشروح آن را در ادامه میخوانیم.
این دو ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. معلم در فرآیند تدریس میتواند نقش یک منتقد را ایفا کند و دانشآموزان را به نقد و بررسی ترغیب کند. اگر به تحقیقات بنگریم، هر تغییری که قرار است ایجاد شود نیازمند نقد پیشینه است؛ یعنی باید مشخص کرد چه کاری انجام نشده و چه نقصی در کارهای گذشته وجود دارد تا بر آن اساس کار جدیدی ارائه شود. این روند، خود مستلزم نوآوری و خلاقیت در پژوهش است.
نکته دیگر این است که نباید هر سخنی را بیچون و چرا پذیرفت، بلکه باید آن را بررسی کرد و در صورت صحت، پذیرفت. قرآن کریم نیز در آیهای میفرماید: الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ؛ این آیه نشان میدهد که بندگان برتر کسانی هستند که سخنان مختلف را میشنوند و بهترین آنها را برمیگزینند.
اگر روش تدریس مبتنی بر بحث، گفتوگو، پرسشگری و نقد باشد، میتواند دانشآموزان نقاد و پژوهشگر پرورش دهد. برای مثال، رویکرد «فلسفه برای کودکان» که توسط برخی فلاسفه مطرح شده، تأکید زیادی بر پرورش تفکر نقاد دارد. زمانی که معلم یا دانشآموزی نظری را مطرح میکند و دیگران آن را به بوته نقد میکشند، در عمل، فرهنگ نقد و بررسی را تمرین میکنند. نقد سازنده نیز فقط به بیان نقاط ضعف محدود نمیشود، بلکه به نقاط قوت نیز اشاره دارد. اگر نقد فقط با بیان جنبههای منفی آغاز شود، ممکن است باعث ناراحتی طرف مقابل شود. همانطور که استاد فقید، شریعتی، میگفت: «اگر میخواهید از کسی نقد کنید، باید فضای مناسب آن را فراهم کنید».
روشهای تدریس فعال مانند پرسش و پاسخ، بحث گروهی و مشارکتی، این فرصت را به دانشآموزان میدهد که بیشتر خود را نشان و تواناییهایشان را بروز دهند. همچنین، اگر معلم خود اهل پژوهش باشد و دانشآموزان را در پروژههای پژوهشی مشارکت دهد، هم روش پژوهش را به آنها میآموزد و هم کیفیت کارهای پژوهشی ارتقا مییابد. فروغی بسطامی در شعری سروده است: «خدادان با خداخوان فرق دارد / که انسان تا به حیوان فرق دارد / محقق را مقلد کی توان گفت / که دانا تا به نادان فرق دارد»
در مورد نقش کتاب درسی به عنوان اصلیترین رسانه آموزشی، اگر محتوای آن مبتنی بر یافتههای پژوهشی باشد و پرسشهای چالشی در انتهای هر فصل ارائه کند، میتواند انگیزه پژوهش و جستوگو را در دانشآموزان ایجاد کند. در دانشگاه نیز گفته میشود که «پژوهش مقدمه آموزش است»؛ یعنی یافتههای پژوهشی میتوانند به غنای آموزش کمک کنند. سقراط نیز جمله معروفی دارد: «زندگی بررسینشده، ارزش زیستن ندارد.» محتوای مستند و متقن، باعث میشود افراد در بیان نظرات خود نیز بر پایه پژوهش استناد کنند و گفتارشان اعتبار بیشتری یابد. حتی با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی، میتوان از ظرفیت آن در جهت تسهیل و تعمیق فرآیند پژوهش بهره برد.
نکته مهمی که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، آموزش اخلاق حرفهای به استادان، معلمان و دانشآموزان است. آنها باید بدانند که هر کاری که انجام میدهند، باید ویژه، باکیفیت و قابل عرضه باشد. همانطور که قدیمیها میگفتند: «بار کج به منزل نمیرسد». اگر فردی مرتکب تخلفی شود، مثلاً مالکیت فکری دیگران را رعایت نکند یا مطالب دیگران را به نام خود ارائه دهد، نه تنها رفتار پسندیدهای نیست، بلکه ممکن است با ادعا و شکایت صاحب اثر مواجه شود.
بنابراین، باید تلاش کنیم محتوایی تولید کنیم که حاصل دقت، صحت و تلاش خودمان باشد. بهتر است فرد چیزی ننویسد تا اینکه دست به سرقت علمی بزند. در مسائل علمی، باید وقت گذاشت، تلاش کرد و کوشید تا محتوا به گونهای نباشد که صرفاً بازنشر کار دیگران باشد. همانطور که در استفاده از اموال دیگران رعایت حقوق آنان ضروری است، در پژوهش نیز باید با ذکر منبع و استناد به آثار دیگران، از حقوق صاحبان اندیشه محافظت کنیم.
در گذشته، افراد برای رسیدن به جایگاه علمی، ساعات طولانی با چراغ مطالعه میکردند و زحمت بسیاری متحمل میشدند. امروز نیز باید روش صحیح پژوهش را به دانشآموزان آموزش داد. هرچه معلم هوشیارتر و مسلطتر باشد، دانشآموزان کمتر از راههای نادرست مانند استفاده نابجا از هوش مصنوعی بهره میگیرند. اگر معلمی تسلط کافی داشته باشد، میتواند تشخیص دهد که محتوای ارائه شده توسط دانشآموز، فراتر از سطح درک اوست و احتمالاً کار خودش نیست. در چنین مواردی، میتوان از دانشآموز خواست تا مفهوم مطلب را توضیح دهد. اگر او نتواند این کار را انجام دهد، مشخص میشود که احتمالاً از منبع دیگری استفاده کرده است. اما اگر معلم این مسئله را نادیده بگیرد، دانشآموز ممکن است بارها از این روش نادرست استفاده کند. بنابراین، هوشیاری معلم در شناسایی استفاده نادرست از هوش مصنوعی بسیار اهمیت دارد.
فردی که پژوهش میکند، باید روش علمی را دنبال کند؛ یعنی ابتدا با یک موقعیت مسئلهدار مواجه شود، سپس مسئله را تبیین کند، اطلاعات مربوطه را گردآوری کرده و فرضیههایی ارائه دهد، آنها را بررسی کند و در نهایت به نتیجهای برسد. چنین فردی سخنان خود را مبتنی بر تحقیق و پژوهش بیان میکند و به همین دلیل، گفتههایش از اعتبار و پذیرش بیشتری برخوردار خواهد بود. این امر میتواند باعث درخشش علمی او شود. همانطور که پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: «فضل عالم بر عابد، مانند برتری ماه شب چهارده بر دیگر ستارگان است».
در مواجهه با پدیدههای اجتماعی، بسیاری از افراد فاقد ظرفیت نقد و نقدپذیری هستند و این مسئله را میتوان در رفتارهایی مانند خشونت در رانندگی و سطوح مختلف جامعه مشاهده کرد. اگر روحیه نقد و نقدپذیری در مدارس نهادینه شود و به دانشآموزان آموزش داده شود، میتوان امیدوار بود که در آیندهای نهچندان دور آثار مثبت آن را در جامعه شاهد باشیم. پژوهش در حوزه اجتماعی نیز نباید تکعلتی باشد؛ بلکه فرد باید اهل مطالعه و تأمل باشد تا بتواند تفسیر صحیح و عاقلانهای از پدیدهها ارائه دهد. چنین نگاهی میتواند روحیه پژوهشگری را در فرد تداوم بخشد و او را در انجام پژوهشهای مؤثر یاری کند.
انتهای پیام