برجسته‌شدن بنیادگرایی سناریوی غرب است/ راهکار مقابله با تکفیر
کد خبر: 3229770
تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۱
نجف‌علی غلامی:

برجسته‌شدن بنیادگرایی سناریوی غرب است/ راهکار مقابله با تکفیر

گروه اندیشه: نویسنده کتاب «بنیادگرایی» معتقد است که برجسته‌شدن بنیادگرایان اسلامی محصول سناریوی غرب بوده و راه حل مقابله با جریان تکفیری عقل‌گرایی است.


حجت‌الاسلام‌والمسلمین نجف‌علی غلامی، نویسنده کتاب «بنیادگرایی» در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، در پاسخ به این پرسش که کتاب شما چه حرف جدیدی در خصوص مسئله بنیاد‌گرایی مطرح کرده است، گفت: به عنوان مقدمه، بنیاد‌گرایی اصطلاحاتی است که توسط غربی‌ها وارد ادبیات جهان اسلام شده و به معنای بازگشت به سنت‌ها و گذشته بوده و البته با برداشت مسلمانان متفاوت است.

غلامی ادامه داد: برداشت غربی‌ها از این مفهوم بعد منفی دارد و با حمل بنیادگرایی به جریان‌های اسلام‌گرا، کل مسلمانان را خشونت‌طلب، متصلب، تروریست و متعصب معرفی می‌کند.

وی برای بنیادگرایی دو ویژگی ساختاری و رفتاری مطرح کرد و گفت: ویژگی‌های بنیادگرایی ساختاری هویت‌گرایی، تضاد با مدرنیته و نگاه ایدئولوژیک به دین و ویژگی‌های رفتاری این گروه عمل‌گرایی و جهادگرایی مطرح می‌شود.

نویسنده کتاب بنیادگرایی، افزود: در کنار این جریان اسلام‌گرایان، یا اسلام سیاسی، رادیکالیسم اسلامی و سنت‌گرایان وجود دارند، اما غربی‌ها بنیادگرایی را که با پیشرفت مخالفند و خشونت طلب هستند به کل جریانات اسلامی تسری می‌دهند.

غلامی تصریح کرد: من کوشش کرده‌ام اثبات کنم، چنین نسبتی اشتباه است. ما قبول داریم جریاناتی افراطی در جهان اسلام مانند گروه القاعده و امروزه داعش وجود دارد، اما باید واکاوی شود که این جریانات چند درصد جهان اسلام را تشکیل می‌دهند. جهان اسلام از مصر، اندونزی، ترکیه، ایران، شاخ آفریقا و خاورمیانه تشکیل یافته و این جریان‌ها حتی در کشورهای خودشان هم با مخالفت‌های جدی مواجه هستند. حمل یک جریان اقلیت به اکثریت کاملا اشتباه است. از سوی دیگر من کوشش کرده‌ام تا اثبات کنم در مکاتب یهود و مسیحیت جریان‌های افراطی و خشونت وجود دارد. سؤال اینجاست که چرا مسیحیت و یهودیت خشونت‌طلب خوانده نمی‌شوند. این یک تهمت به اسلام است که بنیادگرایی را حمل به کل اسلام کنیم.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا با اشاره به بنیادگرایی اسلامی وجود بنیادگرایی مسیحی و یهودی نفی می‌شود، گفت: بینادگرایی به معنای خشونت‌طلبی، تعصب و افراطی‌گری در مسیحیت و یهودیت هم وجود دارد و ما در هر سه شکل آن را محکوم می‌کنیم، اما سؤال اینجاست که غرب آمده و گروه‌های افراطی اسلامی را برجسته کرده است، تا کل جهان اسلام را در بر بگیرد.

غلامی تصریح کرد: بخشی از جهان اسلام مانند ایران به دموکراسی قائل هستند. افتخار انقلاب اسلامی ایران این است که سی و پنج روز پس از پیروزی رفراندوم قانون اساسی برگزار کرده است و طی این سی و چهار سال، سی و چهار انتخاب داشته است و چنین نظامی را نمی‌توان خشونت‌طلب، متعصب و مدافع تروریسم معرفی کرد.

نویسنده کتاب بنیادگرایی در پاسخ به این سؤال که چه چیزی باعث شده است تا جریانات تکفیری گسترش یابند، گفت: متأسفانه بزرگ‌شدن این جریانات محصول رسانه‌های غربی است. آمریکایی‌ها در زمان جنگ سرد رقیبی سنتی به نام شوروی داشتند و اهداف جنگ‌طلبانه خود را به راحتی دنبال می‌کردند، به دنبال تحریک مردم با بهانه جنگ با شوروی بودند. با سقوط کمونیست آن‌ها با فقدان دشمن مواجه شدند.

غلامی ادامه داد: اسامه بن‌لادن تحصیل کرده آمریکاست و از طرف آمریکا با شوروی در افغانستان جنگیده است و خود آمریکا او را به عنوان گروه بنیادگرای اسلامی تقویت کرده و در جهان نمایان می‌کند. در حقیقت اینکه می‌بینیم گروه‌های اسلامی، مسیحی و یهودی منزوی بوده و نامی از آن‌ها برده نمی‌شود، اما در کنارش گروه‌های بنیادگرا برجسته بوده و مطرح هستند، محصول یک سناریوی از پیش نوشته شده و مبتنی بر تئوری جنگ تمدن‌های هانتیگتون است و در راستای ایجاد اسلام‌هراسی مطرح می‌شود. بسیاری معتقدند یازده سپتامبر نیز محصول کار جنگ‌طلبان آمریکایی است.

وی در خصوص علت جذابیت تکفیری‌ها، گفت: این مسئله از دو بعد قابل تحلیل است. دشمنان به دنبال تقویت گروه‌های تکفیری هستند و از سوی دیگر کشورهای اسلامی دچار توسعه نامتوازن می‌باشند. درگیری اصول مدرنیته و ارزش‌های اسلامی بحران هویت در جهان اسلام را ایجاد کرده است. متأسفانه به خاطر خلأیی که ایجاد شده جوانان به این گروه‌ها رغبت نشان می‌دهند. مسلمانان باید با آسیب‌شناسی عملکرد خود مانع از جذب جوانان به این گروه‌ها شوند.

غلامی در پاسخ به این پرسسش که آیا می‌توان نقطه مقابل گروه‌های تکفیری را عقل‌گرایی خواند، گفت: طبیعتا این طور است. سابقه گروه‌های تکفیری به فقه حنبلی برمی‌گردد که ظاهرگرا، مخالف عقل، نص‌گرا و اصولا تفکر و تعقل در ادله را منع می‌کنند و برداشتی کاملا ظاهر‌بینانه از قرآن و تفسیر دارند. ایشان معتقد به روایات هستند و ریشه این تفکر سلبی که در وهابیت، داعش، القاعده و گروه‌هایی که در آفریقا و خاورمیانه رواج یافته، در ضدیت با عقل است. این جریان با مظاهر جهان جدید نیز مشکل دارد و حدود پنجاه سال قبل بسیاری از وهابی‌ها با مظاهری مانند میکروفن مخالفت می‌کردند و اگر ما بتوانیم با اسلام‌گرایانی که اکثریت جهان اسلامی از اندونزی، مالزی، ترکیه و مصر را شامل می‌شوند؛ ارتباطی داشته باشیم و زمینه عقل‌گرایی را گسترش دهیم، زمینه رشد این جریانات کاهش می‌یاید.

captcha