به گزارش ایکنا، کتاب «مطالعات حدیثی و زبانشناسی تاریخی» نوشته محمدحسن احمدی، عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران، به عنوان اثر شایسته تحسین گروه تاریخ در بیستویکمین همایش کتاب سال حوزه شد. به منظور بررسی بیشتر این کتاب با مؤلف به گفتوگو پرداختیم.
وی با اشاره به مهمترین علت تألیف این کتاب بیان کرد: مهمترین علتی که باعث شد این کتاب نوشته شود این بود که مباحث تاریخ حدیث، تاریخ قرآن و تاریخ تفسیر که به آنها الهیات تاریخی میگویم، به شدت متأثر از نگاه خاورشناسان است و عملاً در روشهای پرداخت به این مباحث در زمین خاورشناسان بازی میکنیم.
احمدی افزود: متأسفانه خیلی از این متون در دسترس دانشجویان مقاطع مختلف قرار دارد و عمده رسالت این کتاب این است که با توجه به تأثیرپذیری زیادی که داشتهایم، بیاییم و فضای جدیدی را در الهیات تاریخی تعریف کنیم و یک فضای جدیدی را خلق کنیم. در این کتاب اصولی ارائه کردهام که اگر بخواهیم با مطالعات تاریخی به صورت روشمند مواجه شویم، باید چه روشهایی را استخدام کنیم. بنابراین، بیشترین انگیزه برای تألیف کتاب پرداختن به بحث روش بوده است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: الهیات تاریخی اسلامی، اساساً متولد شده در مهد خاورشناسی و بیتوجه به ساختار اسلامی است. در این رویکرد، تاریخ حدیث بهسان تاریخ تفسیر و تاریخ قرآن، از دیدگاهها و پیشفرضهای خاورشناسان اثر پذیرفته است. در عین اینکه به این آسیب توجه داشتهام، به دنبال ارائه راهحلهایی برای برونرفت از این فضای آسیبزا نیز بودهام و نگاه من صرفاً نقضی نبوده، بلکه نگاه حلی نیز بوده است. بر این اساس، چهارده اصل ارائه دادهام که باید به این چهارده اصل در مواجهه با این روشها توجه کنیم.
وی بیان کرد: این اصول چهاردهگانه را در سه فصل کلی تنظیم کردهام و برخی از این اصول نیز عبارت از تمایز حدیث از فقه، رابطه متممی نقل شفاهی نسبت به نقل نوشتاری، تمایز ارزشگذاری از نقل، لزوم تحلیل جعل در ساختار، ماهیت استقرائی واسطهای کتاب و لزوم احراز مقام بیان هستند تا اینکه به اصول سیزدهم و چهاردهم میرسیم. این اصول کاملاً بدیعی هستند و نام آنها نیز اصل مسئلگی و تواتر انعکاسی است.
احمدی تصریح کرد: بنیان اصل مسئلگی که یک کرسی نیز بر اساس آن در دانشگاه تهران در نظر گرفته شد، این است که در مواجهه با گزارشهای تاریخی باید فراتر از مقام بیان گزارشهای تاریخی و به تعبیری به انعکاس گزارشهای تاریخی در بستر نزول توجه کنیم. وقتی صحبت از سبب و اسباب نزول میشود، ذهن آماده ما به این سمت میرود که میخواهیم در مورد کارکردهای اسباب نزول در فهم آیات و یا کارکرد سبب ورود در فهم روایات صحبت کنیم، ولی ما دنبال این نیستیم، بلکه دقیقاً نقطه مقابل این را هدفگیری کردهایم؛ یعنی میخواهیم ببینیم این گزارش و حدیثی که در این دوره تاریخی صادر میشود، چه انعکاسی از فضای صدور خودش داشته است و این انعکاس را خیلی اوقات از طریق نگارشهای دیگر میتوانیم استقصا کنیم و گاهی نیز از طریق آن گزارش میتوانیم به این انعکاسها دسترسی یابیم.
وی افزود: دو نتیجه مهم این تحلیل که روش تحلیل انعکاسی است، یکی بحث مسئلگی و دیگری تواتر است که به آن تواتر انعکاسی میگویم. برای نمونه گزارش معروفی در تاریخ حدیث وجود دارد که از آن به عنوان یکی از دلایل اثبات کتابت حدیث یاد میشود که پیامبر(ص) فرمودند برای ابوشاة بنویسید. در این مورد باید ببینیم که سطح مسئلگی و سطح تواتر ناپیدای این گزارش چیست. اتفاقاً دقت در این گزارش، نتایج خوبی به ما میدهد، چه اینکه ابوشاة از نظر حافظه دچار ضعف بوده است و علت این دستور نیز همین ضعف در حافظه بوده است.
احمدی تصریح کرد: مسئله مهم این است که آیا میتوانیم با استناد به این روایت ثابت کنیم که یکی از دلایل کتابت حدیث همین گزاره بوده است؟ به نظر میرسد، اصرار ما بر استدلال به این سطح از گزارش، یک استدلالی است که در سطح مسئلگی گزارش صورت گرفته است و این نوع استدلال به هر میزان که تقویت شود، به همان میزان آسیبپذیری این استدلال را بالاتر میبرد. در حقیقت باید توجه کنیم که گزارشگر در نقل گزارش خود، تأکیدش به جنبه مسئلگی متن است و عدم توجه گزارشگر به جنبههای متواتر، به معنای نبودن آن پدیده در آن زمان نیست. این بحث را از بحثی که در دانش ریاضیات به عنوان نقاط عطف داریم که موجب یک مسئلگی میشود، وام گرفتهام و از آن استفاده کردهام که یک راه حل خوبی است.
وی ابراز کرد: این کتاب سه فصل دارد؛ فصل اول با عنوان حدیث و ساختار حدیثی است که در مورد ویژگیهای ساختار حدیثی است و ذیل آن، پنج اصل را مطرح کردهام. فصل دوم با نام اصول تاریخی استدلال است که حدود هشت اصل را در اینجا بحث کردهایم و فصل سوم با نام حدیث و تحلیل انعکاسی است که دو اصل مسئلگی و تواتر انعکاسی را مطرح کردهایم.
احمدی گفت: این کتاب قابلیت این را دارد که فضای مطالعات حدیثی ما را یک گام به جلوتر ببرد. مطمئن هستم که مطالب کتاب، اعتماد خواننده را از ابتدا تا انتهای متن کتاب ثابت نگاه میدارد. به مخاطب این کتاب اطمینان میدهم که از مطالعه این کتاب احساس نشاطی وافر کند. ضمن اینکه از خواننده میخواهم که در مطالعه این کتاب صبوری کند و کتاب را فقط به تورق نگذارد و اطمینان دارم که همراهی معقول و منطقی با متن میتواند بستر افقهای جدیدتری باشد که فضای مطالعات قرآنی و حدیث ما، امروزه به شدت به آن نیازمند است. این کتاب زوایای جدیدی را در فضای الهیات تاریخی ایجاد و راهحلهای خوبی را ارائه کرده است.
انتهای پیام