بهایی‌ها چاره‌ای جز جاسوسی برای موساد ندارند

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام و المسلمین عزالدین رضانژاد، استاد جامعه المصطفی(ص)، 28 تیرماه در نشست علمی «مناسبات بهائیت و صهیونیسم» که از سوی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد با بیان اینکه برخی معتقدند که رئیس فرقه شیخیه خودش را به جای مسلمان جا زده است تا جامعه اسلامی را منحرف و متفرق کند، گفت: بنده در چندسالی که بحث‌های بابیه و بهائیه و شیخیه را پیگیری می‌کنم سند معتبری را مبنی بر طرح دشمنان و استعمارگران برای تاسیس شیخیه و اینکه از ابتدا بر روی این فرقه کار کرده باشند نیافتم ولی در جریان بابیه و بهائیت نمونه‌های خوب و معتبر و مستندی مبنی بر همکاری این گروه‌ها با استعمارگران و به خصوص صهیونیست‌ها داریم.
 
وی درباره بحث واسطه فیض که در شیخیه مطرح است، افزود: آنچه ما به عنوان شیعه دوازده امامی در مورد واسطه فیض بودن ائمه(ع) قائل هستیم مرتبط با خود معصومین(ع) و در مورد خود ایشان است و اینطور نیست که کسی واسطه فیض بین امام معصوم(ع) و مردم باشد. شیخیه می‌گویند امام معصوم(ع) در این دنیا و در بین ما نیست و برای اینکه فیض به این عالم برسد نیاز به شیعه کامل و ناطق هفتم و واسطه فیض و یا به تعبیر شیخیه شیراز رکن رابعه داریم؛ پس این واسطه فیض غیر از فیض‌رسانی است که ائمه و فرشتگان واسطه فیض باشند.

استاد جامعه المصطفی(ص) با بیان اینکه در شیعه بحث نواب عام و نواب خاص در مورد نایبان  امام زمان(عج) در عصر غیبت وجود دارد، تصریح کرد: در بین شیخیه یک برداشت اشتباهی از اعتقادات شیعی صورت گرفت لذا سراغ کسانی چون شیخ الاوحد و سپس سیدکاظم رشتی رفتند و حالا هم سراغ مصادیق دیگری رفته‌اند که مثلا واسطه فیض باشند. البته شیخیه کرمان، رکن رابع را ولایت فقیه شیعه می‌دانند یعنی سیر تطور 200 ساله واسطه فیض امروز به این نقطه ختم می‌شود.

رضانژاد با بیان اینکه ما معتقدیم که امام معصوم(ع) و ملائکه واسطه فیض هستند، افزود: این‌ها برداشت اشتباهشان این است که این واسطه را به غیرمعصوم هم نسبت می‌دهند. ضمن اینکه این‌ها خودشان را اهل کشف می‌دانند لذا بعد از فوت سیدکاظم رشتی سراغ چله‌نشینی رفتند و از این رو به آنان کشفیه هم می‌گویند. اندیشه شیخیه نوعی سازگاری با تصوف و جریانات عرفانی دارد. 

ارتباط بهائیت و بابیت با بیگانگان

وی با اشاره به کتاب سازمان سیاسی بهائیت که توسط حمیدرضا اسماعیلی نوشته شده است، با بیان اینکه حتی بابیه و بهائیه هم به نوعی از جریان‌های صوفی و عرفانی قبل از خود متاثر بوده‌اند، اضافه کرد: فرقه بابیه و بهائیت قطعا مرتبط با بیگانگان بودند و بنده نقطه عطف دخالت بیگانگان در جریان بابیه را جریان انتقال علی محمد شیرازی از شیراز به تهران سپس به ماکو می‌دانم.

وی افزود: وقتی علمای شیراز از علی محمد شیرازی تبری جستند و به انتقاد از او پرداختند او به تهران فراخوان شد و وقتی به اصفهان رسید حاکم اصفهان یعنی منوچهر خان گرجی که از نیروهای نفوذی تزار روسیه در ایران بود به استقبال او رفت. از این رو می‌بینیم که حمایت دو ماهه منوچهرخان گرجی از این فرد تا زمان مرگ منوچهرخان ادامه داشت و حتی از امام جمعه اصفهان خواست که از علی محمد شیرازی تجلیل کند. 

رضانژاد افزود: این جریان را بنده نقطه عطف دخالت بیگانگان در فرقه ضاله بابیه می‌دانم و بعد از آن هم سفارت روسیه وارد این جریان شد و از بابیه حمایت کرد و حتی در جداکردن بخش‌هایی از سرزمین ایران از این فرقه سود بردند. در جریان اعدام باب، کنسولگری روسیه در تبریز نقاشی را فرستاد تا از جریان اعدام او نقاشی کند و منتشر کردند یا سفارت روسیه به حسینعلی نوری بعد از ترور نافرجام شاه پناه داد.

استاد جامعه‌المصطفی(ص) با بیان اینکه حمایت از سران بابیه و انتقال آنان به بغداد با حمایت روسیه انجام شد، گفت: حفاظت و حمایت انگلستان هم بعد از جنگ جهانی دوم از این گروه و بهائیت صورت گرفت و سران آنان را به رؤسای مناطق تحت نفوذ انگلستان در سرزمین فلسطین اشغالی به خصوص حیفا و عکا گماشتند. 

ارتباط بهائیت با انگلیس و صهیونیسم

وی اضافه کرد: بعد هم جریان عبدالبهاء و انگلیس در سرزمین عثمانی را داریم که به صورت کامل با هم دیگر مرتبط بودند و این ارتباط اثبات‌شده است. 

رضانژاد با بیان اینکه خطر فرقه ضاله بهائیت و بابیت از همان سال 1260 قمری که باب، ادعای بابیت کرد شروع شد، گفت: رهبران این فرقه در دوره قاجار از کشور اخراج شدند و در دهه 40 هم امام خمینی(ره) فرمودند که بهائیان، عمال اسرائیل هستند؛ البته در آن زمان حتی روحانیون هم متوجه این نکته امام نشدند و حتی در دهه‌های اخیر هم برخی روشنفکران بهائیان را یک جریان فکری می‌خوانند ولی بنده در سالیان متعدد تاکید کردم که این‌ها عمدتا جاسوس هستند و نمی‌توانند یک فرقه دینی باشند. 

استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: چند سال قبل نشستی را در دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار کردیم و در آن مقطع ظاهرا یک دانشجوی بهایی اخراج شده بود و از بنده برای توضیح در مورد این فرقه دعوت کردند و بنده نزدیک به سه ساعت در مورد بهائیان توضیح دادم و باز ادامه جلسه هم مخاطب داشت و ثابت کردم که بهائیون چاره‌ای ندارند جز اینکه جاسوس دشمنان باشند. 

وی در پایان افزود: براساس آئین خودشان ثابت کردم که جاسوس اسرائیل هستند و امکان ندارد کسی بهایی باشد و جاسوس صهیونیست‌ها نباشد یعنی اگر جاسوس نباشد بهایی نخواهد بود. ما برای این نوع سخنانمان مستنداتی از بین سخنان و مجلات و کتب خودشان و برخی مستندات تاریخی داریم و شعاری نیست.