بررسی واقعیت از نگاه شهیدصدر و ملاصدرا در پژوهش‌های فلسفی کلامی
کد خبر: 3936665
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۶

بررسی واقعیت از نگاه شهیدصدر و ملاصدرا در پژوهش‌های فلسفی کلامی

هشتاد و چهارمین شماره از  نشریه پژوهش‌های فلسفی کلامی به صاحب امتیازی دانشگاه قم به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا، در این شماره از نشریه پژوهش‌های فلسفی کلامی مقالاتی با عناوین «معمای تناسخ و راه‌ حل آن در نظریۀ استکمال نفس محمد بن زکریای رازی»، «رویارویی دنیل دنت و سم هریس در مسئله ارادۀ آزاد»، «نگرشی نوین به جایگاه شیء فی‌نفسه در کانت و هگل بر اساس مبانی متافیزیکی فیزیک کوانتوم دیوید بوهم»، «ارزیابی انتقادی علم غیرارزش‌بار بر پایه استدلال ریسک استقرایی»، «واقعیت از نگاه محمدباقر صدر و ملاصدرا» و «نگاه متفاوت برنارد ویلیامز به مسئولیت اخلاقی» منتشر شده است.

واقعیت از نگاه محمدباقر صدر و ملاصدرا

در چکیده مقاله «واقعیت از نگاه محمدباقر صدر و ملاصدرا» می‌‎خوانیم:‌ شناسایی واقعیت از نگاه صدرالمتألهین که تساوی واقع با وجود را امری بدیهی تلقی می‌کند، همان وجودشناسی است. اما شهید سید محمدباقر صدر با انکار بداهت این تساوی، سعی می‌کند با استناد به صدق قضایایی که مطابقی موجود در خارج ندارند، واقعیت را اعم از وجود نشان دهد. اگرچه این ادعا، در اندیشۀ اسلامی طرف‌دارانی چون معتزله را دارد، اما شهید صدر هم در انگیزۀ بیان این ادعا، هم در محتوای آن و هم در ادلۀ ارائه شده برای آن، از معتزلیان فاصله گرفته و دیدگاهی متقن عرضه کرده است. به‌هرحال نتیجۀ این اختلاف مبنایی میان صدر و صدرا، دو توصیف کاملاً متفاوت از عالم واقع است، اگرچه نسبت واقعیت با وجود، ماهیات، معقولات ثانی فلسفی، معدومات و مدرکات عقل عملی در این دو نگاه، قرابت‌های زیادی نیز با هم دارند. پژوهش حاضر با نگاهی تطبیقی، ابتدا عالم واقعِ صدری را در کنار وجودشناسی صدرایی، تبیین و ارزیابی کرده است، سپس نشان داده که این دو متفکر با وجود اختلافات مبنایی در بداهت برخی گزاره‌ها، روش مشابهی را در شناسایی واقعیت به کار بسته و در تعارض میان برهان و بداهت، هر دو جانب برهان را گرفته‌اند. در نهایت چرایی و چگونگی تجدیدنظر آن‌ها در گزاره‌هایی که بدیهی به نظر می‌رسیدند، تبیین شده و منشأ آن، تفاوت و مرز میان وجدان عدم و عدم وجدان، دانسته شده است.

معمای تناسخ در نظریۀ استکمال نفس زکریای رازی

در چکیده مقاله «معمای تناسخ و راه‌ حل آن در نظریۀ استکمال نفس محمد بن زکریای رازی» آمده است: محمد بن زکریای رازی‌‌‌‌  - فیلسوف دگر‌‌اندیش قرن سوم هجری -  همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. رازی نظریه‌ای در باب استکمال نفس دارد که او را به قائل شدن به «تناسخ» وادار کرده است‌‌‌‌‌، اما دیدگاه تناسخِ رازی به تعارض دو گزاره می‌انجامد: 1) عقلانیت مختص انسان است؛ 2) نفسِ انسان وارد بدن حیوان شده و در نهایت‌‌‌‌‌، به بدن انسان باز می‌گردد. این تعارض دو سؤال را در پی دارد: چگونه نفس در بدن انسان‌، دارای عقل و در بدن حیوان‌، فاقد عقل است؟ اگر نفسِ حیواناتْ فاقدِ عقل است‌‌‌‌‌، چگونه پس از مرگ بقا می‌یابد؟ برای حل این معما‌‌‌‌‌، ترزا آنه دروارت به سلسله مراتب عقلانیتْ در میان حیوانات قائل شده و پیتر آدامسون، ضمن نقد دیدگاه دروارت، انتساب تناسخ به رازی را مردود دانسته است. نگارندگان با گزارش و تحلیل انتقادی هر دو دیدگاه‌‌‌‌ و با استفاده از تحلیل توصیفی و انتقادی راه حل خود مبنی بر عدم اشتراط عقلانیت در بقای نفس را ارائه کرده و عقلانیت را حالتی غیر ذاتی برای نفس دانسته‌اند که تنها در بدن انسان تحصیل می‌شود. گرچه دیدگاه تناسخ با اشکالات فراوان مواجه است‌‌‌‌‌، اما این بررسی می‌تواند زمینه را برای پژوهش‌های بعدی دربارۀ بازنگری در ماهیت نفس هموار کند.

علاقه‌مندان برای مشاهده این مقالات می‌توانند به سایت نشریه پژوهش‌های فلسفی کلامی مراجعه کنند.

انتهای پیام
captcha