رازگشایی آیات و روایات از حقیقت شب قدر
کد خبر: 4132916
تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۹
مجید معارف بیان کرد:

رازگشایی آیات و روایات از حقیقت شب قدر

استاد دانشگاه تهران با اشاره به آیاتی که در قرآن به صراحت و اشاره به شب قدر مربوط می‌شود، یکی از مهمترین روایات اهل بیت(ع) درباره حقیقت شب قدر را بازگو کرد.

به گزارش ایکنا، نشست «حقیقت لیله‌القدر و دعا در ماه رمضان» با سخنرانی مجید معارف، استاد دانشگاه تهران شب گذشته 20 فروردین‌ماه در دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

درباره لیله القدر اشاراتی در قرآن کریم داریم و بیشتر از آن در روایات شیعه و اهل سنت مطالبی آمده است. در سوره بقره به اجمال می‌فرماید: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ» که به نزول قرآن در ماه رمضان اشاره می‌کند. برای اینکه مشخص شود قرآن در یک شب نازل شده یا شب‌های مختلف در ابتدای سوره دخان می‌فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ» برای اینکه این لیله مبارکه را از اجمال خارج کند یک سوره اختصاصی به نام سوره قدر نازل کرده است که می‌فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ». این آیه جایگاه لیله القدر را نشان می‌دهد که به تنهایی ارزشش از هزار ماه بیشتر است. بعد می‌فرماید در این شب ملائکه در رفت‌وآمد هستند.

مرکز نزول ملائکه در شب قدر «انسان» است

به نظر می‌آید مجموعه آیاتی که به صراحت یا اشاره از لیله القدر خبر می‌دهد محدود به همین سه مورد باشد. آیه دیگری هم در این زمینه وجود دارد که به آن کمتر توجه می‌شود و آن آیه دوم سوره نحل است: «يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ». این آیه خیلی شبیه آیه‌ای است که در سوره قدر آمده است. آیه می‌فرماید ملائکه را بر آن کسی از بندگانش که می‌خواهد، نازل می‌کند. این آیه نسبت به تمام آیاتی که خواندیم دارای این نکته اضافه است که ملاکه در معیت روح به این جهان نازل می‌شوند و مرکز نزولشان انسان است. ملائکه به طبیعت بی‌جان نازل نمی‌شوند و ایستگاه نزولشان انسان است.

تا اینجا جایگاه قرآنی لیله القدر را توضیح دادم. البته ما می‌توانیم در قرآن با سوالاتی روبرو باشیم از جمله اینکه لیله القدر کدام شب از ماه رمضان است. یکی از محققان گفته اگر بخواهیم از علم اعداد و حروف استفاده کنیم جایی که می‌گوید «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» مجموعه حروف 23 حرف است، آیه «وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ» 19 حرف است، آیه «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» 21 حرف است و این اشاره‌ای است به اینکه لیله القدر را میان این سه شب جست‌وجو کنید. این حرف چندان دقیق نیست چون طبق شمارش من آیه اول 22 حرف دارد، آیه دوم 19 حرف و آیه سوم 20 حرف دارد.

ما برای اینکه با لیله القدر بیشتر آشنا شویم باید سراغ روایات برویم. من دو منبع در این زمینه معرفی می‌کنم. منبع اول کتاب فروع کافی است. در کتاب الصیام، مرحوم کلینی بابی با عنوان لیله القدر قرار داده است و 12 حدیث درباره لیله القدر نقل کرده است. افزون بر این علامه مجلسی در جلد 94 بحار الانوار اولین بابی که طراحی می‌کند درباره لیله القدر است. در این باب 61 حدیث می‌بینیم. اکثر این روایات از سایر منابع استخراج شده است چون روش علامه در بحار این است که در درجه اول سراغ سایر منابع حدیثی شیعه غیر از کتب اربعه می‌رود.

مهمترین حدیث درباره لیله القدر

درباره لیالی قدر در روایات یک حدیث اساسی و محوری داریم و سایر روایاتی که در این زمینه وارد شده به حواشی لیله القدر اشاره می‌کند. این حدیث محوری، حدیث هشتم از 12 حدیث کافی است. اسحاق بن عمران از امام صادق(ع) نقل می‌کند: «محمد بن يحيى، عن محمد بن أحمد، عن محمد بن عيسى، عن أبي عبد الله المؤمن عن إسحاق بن عمار قال: سمعته يقول: و ناس يسألونه يقولون: الأرزاق تقسم ليلة النصف من شعبان، قال: فقال: لا والله ما ذاك إلا في ليلة تسع عشرة من شهر رمضان و إحدى و عشرين وثلاث و عشرين فإن في ليلة تسع عشرة يلتقى الجمعان وفي ليلة إحدى وعشرين يفرق كل أمر حكيم وفي ليلة ثلاث و عشرين يمضى ما أراد الله عز وجل من ذلك و هي ليلة القدر التي قال الله عز وجل: خير من ألف شهر، قال: قلت: ما معنى قوله: يلتقى الجمعان؟ قال: يجمع الله فيها ما أراد [من] تقديمه وتأخيره وإرادته و قضائه، قال: قلت: فما معنى يمضيه في ثلاث وعشرين؟ قال: إنه يفرقه في ليلة إحدى وعشرين [إمضاؤه] ويكون له فيه البداء فإذا كانت ليلة ثلاث وعشرين إمضاء فيكون من المحتوم الذي لا يبدو له فيه تبارك و تعالى».

یک اندیشه‌ای وجود داشت که نیمه شعبان از شب‌های محتمل القدر است و ارزاق در آن شب تقسیم می‌شود. امام می‌فرمایند تقسیم ارزاق ربطی به ماه شعبان ندارد و به شب 19 و 21 و 23 مربوط می‌شود. روابط این سه شب به این صورت است که در شب 19 امور مختلف و متقابل با هم مواجه می‌شوند. در شب 21 هر تقدیر محکم و امر مشخص و قاطعی از امور ناپایدار جدا می‌شود. در شب 23 هر کاری که متعلق اراده و مشیت الهی قرار بگیرد امضا می‌شود و این همان مفاد آیه قرآن است که می‌فرماید: «خير من ألف شهر». راوی از امام سوال می‌کند معنای «يلتقى الجمعان» چیست؟ امام می‌فرمایند خداوند در شب 21 اموری که می‌توانند جلو بیفتند، عقب بیفتند، متعلق اراده واقع شوند، متعلق اراده واقع نشوند یکجا جمع می‌کند. راوی می‌پرسد معنای اینکه شب 23 کارها امضا می‌شود چیست؟ حضرت می‌فرمایند اصل امضا در شب 21 واقع می‌شود ولی در فاصله 21 تا 23 خود خداوند قانون بدأ را اعمال می‌کند. بدأ یعنی چه؟ یعن اینکه خداوند در این فاصله یک چیزهایی را از کتاب مقدرات حذف می‌کند و یک چیزهایی به آن اضافه می‌کند. وقتی شب 23 آمد این مقدرات امضاشده که تا آن زمان امکان اصلاح دارد به امور حتمی و غیر قابل تقدیر تبدیل می‌شود.

اینکه امام در روایت قبل فرمود «فإن في ليلة تسع عشرة يلتقى الجمعان» به این معنا است که موت در تقابل با حیات است، خیر در تقابل با شر است، وسعت روزی در تقابل با تنگنای روزی است، سلامتی در تقابل با بیماری است. بنابراین معنای یلتقی الجمعان یعنی تقدیرهای متقابل که در طول یک سال در پیش روی ما است.

با توجه به این حدیث که یک حدیث کلیدی است ما سه شب داریم؛ 19، 21 و 23. در روایات دیگر برای این شب‌ها نامگذاری‌ شده است. مثلا در روایت شماره 9 می‌خوانیم: «عن زرارة قال: قال أبو عبد الله(ع) التقدير في ليلة تسع عشرة والابرام في ليلة إحدى و عشرين والامضاء في ليلة ثلاث و عشرين.» در یکی از این سه شب مقدرات تعیین می‌شود، در شب دوم مقدرات به سمت قطعیت می‌رود و در شب سوم مقدرات به سمت اجرا می‌رود. گویی هر چه ما به سمت اواخر می‌رویم قضیه حساس‌تر می‌شود.

در برخی روایات هست که وقتی برخی اصحاب خدمت ائمه می‌رسیدند که چه شبی اعمال لیله القدر را به جا بیاوریم ائمه از شب 19 حرفی نمی‌زدند: «سألته عن ليلة القدر فقال: التمسها [في] ليلة إحدى وعشرين أو ليلة ثلاث و عشرين» چرا اینطور است؟ من می‌خواهم نکته فقه الحدیثی آن را به این صورت توضیح دهم که شب 19 ادامه طبیعی وضعیت زندگانی من در سال گذشته است. مثلا در طول سال گذشته من موقعیتی به هم زدم و بر اساس آن خدماتی دارم، ظرفیتی دارم، استعدادهایی دارم، نقشه‌هایی کشیدم. در شب 19 تمام آن مقدرات بر اساس وضعیت من، استعدادهای من، تلاش‌های من جاری و ساری است. این تقدیری است که پشتوانه آن وضعیت کنونی من است. چه احیا به جا بیاورم و چه نیاورم این وضعیت برای من موجود است. شب 19 ادامه زندگانی قبلی من است مگر اینکه خودم نسبت به برخی عملکردهای سال گذشته‌ام دلگیر باشم و بخواهم تجدید نظر کنم ولی حتی اگر از این معنا غافل شوم تقدیراتی بر اساس روند جاری زندگانی من برایم در نظر گرفته می‌شود.

اگر قرار باشد تحولی در برنامه‌های من اتفاق بیفتد شب 21 معنادار است. از آن بالاتر شب 23 است که در آن این قطعیت افزایش پیدا می‌کند و تغییر ناپذیر می‌شود. اگر من تحولی در خودم ایجاد کنم سرنوشت جدید رقم می‌خورد و معنای بدا همین است. به همین دلیل در برخی روایات بحثی از شب 19 نیست.

انتهای پیام
captcha