به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، محمدجواد سلمانپور، رئیس دانشکده مطالعات تطبیقی قرآن کریم شیراز، وابسته به دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، در واکنش به مصاحبه معاون اسبق این دانشگاه، جوابیهای را در اختیار ایکنا قرار داده است که متن کامل این جوابیه در ادامه میآید:
بسمه تعالی
یکی از مدرسین دانشگاه علوم و معارف قران که به ناگزیر مدتی سرپرستی معاونت دانشجویی دانشگاه نیز بر عهده داشت در مصاحبه با ایکنا، مطالبی درباره دانشگاه ابراز داشته که وهمی و ایشان را از مختالین قرار داده است و اگرچه باید به هر سخن به اندازه وزنش پرداخت، اما چون حرف ایشان رسانهای گردیده است، به ناچار در فضای رسانه نکاتی درباره این حاشیهسازی که خلاف عرف خانواده بزرگ قرآنی این دانشگاه بوده است عرضه میگردد.
1- اگر خوشبینانه قضاوت کنیم که ایشان - به زعم خود قصد خیر داشته و حرفهایی بر زبان رانده تا مسئولین اوقاف یا دیگر دستگاهای متولی را به عنایت بیشتر به قرآن و دانشگاه تحریص نماید؛ در این خصوص باید گفت: تحریص دیگران به کاری خیر باید با سخن صدق و قول سدید باشد و الا نتیجه عکس دربرخواهد داشت. مسئولینی که محل خطاب ایشان هستند به ویژه عزیزان سازمان اوقاف، اکنون بیشترین عنایت و همت در خصوص قرآن و دانشگاه علوم و معارف قرآن دارند. نشانه آن، وجود دانشمندی مسلم و مجتهدی علامه در رأس این دانشگاه و دانشمندان و فرهیختگان دیگر در مدیریت این دانشگاه و دانشکدهها میباشد. برخورداری این دانشگاه به ویژه طی دو سال اخیر از اساتید دانشمند و عاشق قرآن که بدور از دغدغه استخدام یا رسمی شدن با همت والا در سه مقطع دکترا، کارشناسی ارشد و کارشناسی مشغول تعلیم و تربیت هستند نشان دیگری از عطف توجه به این دانشگاه است. هدایت موقوفات به سوی معارف قرآن در چند سال اخیر و معطوف نمودن توجه خیرین بزرگ کشور به سوی این دانشگاه و دانشکدهها و جایگاه بایسته دانشگاه و دانشکده در سازمان اوقاف و امورخیریه و ادارت کل اوقاف در استانها گویای وهم این مدرس میباشد. اما وجود برخی ضعفها متوجه برخی از اعضاء گسترده این خانواده در برخی دانشکده میباشد که در پی به آن اشاره میگردد.
2- تا آنجا که در جریان هستم فضای مدیریت دانشگاه و هیأت رئیسه آنقدر صمیمانه و نقدپذیر است که در راستای سخن معصوم(ع) که میفرماید: دو روز مسلمان نباید مساوی باشد، همواره محل بحث و گفتگو برای ارتقاء همه جانبه دانشگاه در سطح ملی و بین المللی بوده ومیباشد و همه افراد مانند اعضاء یک خانواده با یکدیگر در حال تعامل و گفتگو هستند، در عین حال هرگز به خود اجازه نمیدهند بر اساس سخنان نادرست و نسنجیده و غیر سدید در خارج از خانواده به دنبال ارتقاء دانشگاه بوده باشند.
3- اشتیاق وافر و رو به افزایش برخی مراجع تقلید، مسئولین کشوری، بزرگان استانها، نمایندگان مجلس، خیرین بزرگ و خوبان قرآنی اطراف کشور برای اخذ مجوز و ایجاد دانشکده قرآنی وابسته به این دانشگاه، بهترین گواه برای ارزیابی آثار ارزشمند این دانشگاه در کشور میباشد.
4- بر اساس رصدی که از فارغ التحصیلان این دانشگاه به عمل میآید؛ بیش از 80 % آنها طی دوالی چهار سال مشغول کار میشوند و یا بلافاصله پس از فراغت از تحصیلات تکمیلی در دانشگاهای دیگر موفق به ادمه تحصیل میشوند و از آنجا که درصد فارغ التحصیلان مؤنث میباشند، بیست درصد دیگر به عنوان خانهدار به مقام مقدس همسری و مادری قرآنی میرسند. به طور متوسط 40% آنان در همان سال فارع التحصیلی موفق به ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر میگردند. لذا این دانشگاه در اعداد مراکز مولد لیسانس و فوقلیسان بیکار نیست و خروجی اصیل آن سدید است.
-اگر میزان درهمریختگی و طلاق خانوادگی در ازدواجهای دانشجوئی 2% است ازدواج دانشجوئی و ازدواج فارغ التحصیلان این دانشگاه زیر 02% است چون خانوادهای قرآنی را تشکیل میدهند.
-فارغ التحصیلان شاغل این دانشگاه از همان ابتدا مورد اعتماد تواناترند و به سرعت ارتقاء شغل یافته و در مناسب کاری کلیدی به کار گمارده میشوند. این حکایت اندکی از خروجی این دانشگاه است.
5- اساسنامه این دانشگاه یکی از جامعترین، قویترین و قدیمترین اساسنامه دانشگاهها در حوزه قرآن است که به کرات الگوبرداری شده است و در تاریخ 1/9/1374 تصویب و به امضای1-سید مصطفی میر سلیم، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت 2-سید محمد رضا هاشمی گلپایگانی، وزیر فرهنگ و آموزش عالی وقت 3- سید مهدی امامی جمارانی، نماینده ولی فقیه و رییس سازمان اوقاف و امور خیریه وقت 4-محمد علی نظام زاده، نماینده ولی فقیه و قائم مقام سازمان اوقاف و امور خیریه وقت 5- نصرالله چمران، مشاور سازمان اوقاف و امور خیریه وقت رسیده است و بر اساس آن، دانشکدههای متعددی با هیئت امنای وزین در استانها و شهرهای متعددی تشکیل گردید. بدیهی است که با گذشت 19 سال از عمر آن و تحولات کشور و عرصه بین الملل و منویات رهبری و تحولات رو به پیشرفت این دانشگاه ممکن است نیاز به اصلاح داشته باشد که طبق پیشبینی همان اساسنامه امکان آن فراهم است. بنابراین ادعای عدم وجود اساسنامه در این دانشگاه کذب است.
6- پژوهش در این دانشگاه در سالهای اخیر به ویژه درسال گذشته از یک جهش فوق العاده برخوردار بوده است که درطی عمر این دانشگاه سابقه نداشته است و مدرس مزبور آنچه راجع به پژوهش در دانشگاه گفتهاند، بیشتر گزارش همان یک سالی است که دانشگاه مبتلا به معاونت ایشان بوده است؛ یک سالی که تمام هم و غم مدیریت سابق دانشگاه معطوف به جمع کردن آشفتگی ناشی از مدیریت ایشان در امور دانشجوئی شد و از پژوهش و آموزش باز ماند. انتشار 15 تألیف وزین علمی که غالبا کتاب درسی است و حاوی نوآوری در معارف قرآنی است توسط دانشگاهی که از ابتدای تأسیس کتابی منتشر نکرده است، مدیریت همایش بینالمللی پژوهشهای قرآنی با چندین پیش همایش کاملا تخصصی با مشارکت سایر دانشگاههای معتبر و آمادگی دانشگاه برای تأمین تمام مراحل تحقیقات علمی و نافع در حوزه قرآن برای تمام اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی خود، بدون هیچ گونه محدودیت همراه با مشوقهای شایسته؛ سه شاخص و سه عنصر بسیار پرمعنا در محیط علمی دانشگاهی است که بر اهل دانش و خرد پوشیده نیست. اما ضعف برخی از مدرسین در نداشتن پژوهش و نوآوری علمی ریشه در فقدان جوهره پژوهش یا ضعف همت تحقیق و ناشی از عدم پشتکار یا وجود دغدغههای غیر علمی آنان دارد که امری کاملا شخصی است. وجود اقلی این گونه مدرسین در بدنه آموزش عالی کشور ما ناشی از گسترش ناگهانی دانشگاهها بود و با ورود دانشجویان دکترای دانشمند و فرهیخته جوان که طی سالهای اخیر تربیت شدهاند، عرصه بر اینگونه مدرسین تنگ و تنگتر خواهد شد. البته نقطه آرمانی پژوهش این دانشگاه مانند نقطه آرمانی پژوهش در نظام جمهوری اسلامی بسیار بلند مرتبه است و هر لحظه همت و تلاش مضاعف نسبت به لحظه قبل میطلبد و این اقتضای تمام مراکز علمی و دانشگاهی است و دانشگاه علوم و معارف قرآن نیز از این اقتضا مستثنی نیست.
7- اساسا تمام اساتید دانشمند در معارف قرآنی در این دانشگاه فارغ از دغدغه رسمی شدن یا استخدام هستند، زیرا در عین حالی که تمام دانشگاههای مادر و معتبر، خواهان جذب آنان هستند عشق وافر به قرآن دارند و فضای این دانشگاه را آماده تربیت و هرگونه فعالیتهای پژوهشی یافتهاند و شاهد توفیقات روزافزون خروجیهای آن هستند، با آرامشی ناشی از برکت قرآن مشغول انجام وظیفهاند و دقیقا به همین علل است که در هر بار فراخوان جذب استاد توسط این دانشگاه دهها برابر نیاز متقاضی استخدام در ثبتنام میکنند که در دو سال اخیر روندی رو به تزاید داشته است. نکته مهمتر، استخدام رسمی اعضاء هیئتعلمی است که شرایط لازم پژوهشی و علمی را فراهم نمودهاند میباشند و اگر مدرسی تا کنون نتوانسته است پس از سالیان متمادی استخدام رسمی شود به ناتوانی وی در فراهم آوردن حداقلهای لازم وزارت آموزش عالی دارد و ربطی به عدم توجه مسئولان وزارت علوم و فنآوری یا سازمان اوقاف و امور خیریه ندارد. بله اگر پایبندی و پافشاری مدیریت سازمان اوقاف و دانشگاه بر معیارهای وزارت علوم برای استحدام قطعی اساتید مد نظر این مدرس بوده است نه تنها مذموم نیست، بلکه حسن به حساب می آید که البته چنین است.
در پایان تذکر این نکته ضروری است که بر اساس آموزهای قرآنی، اساتید دانشگاه به ویژه معلمین قرآنی به خصوص در سخن اهل سداد، صدق و صواب باشند و در ابتلا به حرف برای حرف از رمی سخن اجتناب ورزند. به خصوص اگر عضو یک خانواده و قصد معرفی در باره خانواده خود و سایر اعضاء آن دارند رعایت امانت نمایند تا مبادا موجب سوء استفاده قرار گیرد و در قسمتی موجب آشفتگی گردد، همان آشفتگی که در دوران معاونت دانشجوئی یک ساله به خاطر سخنان غیر سدید و نابجا در بین دانشجویان به کرات تجربه شد. و توسط فرصت طلبها مورد سوء استفاده قرار میگرفت.
دکتر محمدجواد سلمانپور
رئیس دانشکده مطالعات تطبیقی قرآن کریم شیراز
نوشته های استاد گرامی جناب آقای سلمان پور در انقاد صحبت ذکر شده با شناخت بنده از دانشکده شیراز جای تأمل دارد. و از ایشان خواهشمندم توضیحات لازم را بیان فرمایند. آیا نیروهای به کار گرفته شده در دانشکده شیراز واقعا بر اساس صلاحیت می باشد؟ آیا این دانشکده واقعا مرکزی برای استخدام هم شهری ها و خویشاوندان رئیس آن نیست؟ جز اساتید جذب شده در سال های اخیر با مدرک دکتری که انصافا صلاحیت لازم را داشته اند دیگر کارکنان دانشگاه از واحد قرآن و سایت و آموزش و معاوت مالی و ....(که اغلب دارای مدرک لیسانس می باشند) نیز به حق انتخاب گشته اند و یا صرفا مورد تایید ریاست دانشکده می باشند.
توجه به نکات مذکور ما را به این نکته واقف می سازد که بیانات معاون محترم اسبق حداقل در برخی دانشگاه ها با واقعیت موجود سازگار است.