به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)، هجدهمین همایش ملی حکیم ملاصدرا با موضوع «فلسفه و صلح جهانی» صبح امروز، پنجشنبه، یکم خردادماه، با حضور و سخنرانی آیت الله سیدمحمد خامنهای، رضا داوریاردکانی، آیت الله سیدمصطفی محقق داماد، کریم مجتهدی و جمعی از اساتید و محققان حوزه فلسفه، کار خود را در محل مجموعه همایشهای آدینه آغاز کرد.
بنابر این گزارش، در ابتدای این همایش حسین کلباسیاشتری، دبیر علمی همایش، توضیحاتی درباره همایش ارائه داد و در ادامه آیت الله سیدمحمد خامنهای به ایراد سخنان خود با عنوان «فلسفه و صلح» پرداخت.
آیت الله خامنهای با اشاره به وجود دو موضع مبنی بر اصالت جنگ و اصالت صلح، توجه به معنای جنگ را برای دریافتن صلح لازم دانست و بیان کرد: تا جنگ نباشد، صلح معنا پیدا نمیکند و بنابراین جنگ یک نوع اصالت دارد و گویی وقوع آن مسلم است و بعد بشر باید به دنبال صلح باشد.
وی عامل این امر را براساس وجود دو بعد حیوانی و انسانی در درون انسان توضیح داد و بیان کرد: انسان دارای دو بعد نفس حیوانی و نفس انسانی است و نفس حیوانی با جنگ، ملازمه دارد مگر به صورت استثناء، کما اینکه نفس انسانی با صلح ملازمه دارد مگر به صورت استثناء. به همین خاطر شاید باید جنگی باشد تا صلحی در کار آید. وقتی به طبیعت حیوانی انسان که با حیوان مشترک است و شامل غرایز انسان نگاه میکنیم، میبینیم که تعارض منافع بین دو فرد از افراد حالت جنگ را پیش میآورد و هر که زور بیشتری داشته باشد گویی که حق با اوست. این اصل به لحاظ این خصیصه یک چیز طبیعی است، اما به لحاظ نفس انسانی مطلب برعکس است.
ایشان با اشاره به تعالیم قرآن در مورد وجود نفس لوامه در کنار نفس اماره، گفت: ما در قرآن داریم که اگر نفس امارهای است که انسان را امر میکند و به سمت چیزهایی سوق میدهد، نفس لوامهای هم است. البته علاوه بر آن ها نفس مطمئه هم است.
آیت الله خامنهای با اشاره به نظریات ملاصدرا، عنوان کرد: براساس آن چه که ملاصدرا نیز معتقد است فضیلتی که در بین افراط و تفریط قرار دارد یک اعتدال و میانهروی قراردادی نیست، بلکه یک قدرت و سلطهای است بر دو نیروی دیگر و آشتی دادن آن دو و صلح برقرار کردن بین آن دو. بنابر این در نفس انسانی، صلح اصل است و جنگ صحیح نیست و انسان همیشه باید به دنبال برقراری صلح و جلوگیری از جنگ باشد و فرجام عالم نیز از سوی خداوند بر یک عدل و صلح نهایی که با ظهور امام زمان(عج) برقرار خواهد شد، قرار گرفته است.
رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا با اشاره به وجود دو گونه برای صلح و جنگ، اظهار کرد: صلحی که عزیزانه و با عزت و با سرفرازی باشد صلح انسانی است، اما اگر صلحی بود که با سرکوفتگی و مغلوبیت باشد و صلح ذلیلانه باشد آن هم صلح است اما الهی نیست.
وی ادامه داد: براساس قرآن هم که نگاه کنیم نباید این گونه باشد که بگوئیم درست است حق با ماست اما بیایید آشتی کنیم؛ برعکس توصیه قرآن این است که نباید سست شوید و از روی سستی تقاضای تسلیم نکنید. بنابر این در برابر دشمن هر صلحی شایسته نیست کما این که هر جنگی هم بد نیست. ما یک جنگ طبیعی حیوانی داریم و یک جنگ هم هست که انسانی است و در قرآن تحسین شده است. این جنگ در واقع برای دفاع است و اگر نبود مقدسات از بین میرفت. بنابراین وقتی خطر هست نباید سستی کرد.
وی در ادامه به مبانی فلسفی و حکمی و دینی صلح پرداخت و گفت: یکی از عناصر فلسفه که برای صلح مایه میگذارد خود عقل است. همین عقل مایه اتصال صلح با فلسفه است. در واقع به دلیل این که فلسفه مسائل را با روش عقلانی بررسی میکند و عقل هم مانع جنگ است و مانع این است که فساد در زمین به وجود بیاید، فلسفه به صلح کمک میکند.
آیت الله خامنهای در مورد مبانی دینی صلح نیز با اشاره به مکلف بودن انسان، این تکلیف را مزیت او بر حیوان توصیف کرد و گفت: یکی از تکلیفهای انسان این است که دنیا را آباد کند و این یکی از مبانی دینی و قرآنی صلح است.
وی این مبنا را مشترک بین حکمت و دین دانست و در تشریح آن اظهار کرد: براساس فلسفه، انسان موجودی است که جزئی است از عالم و در فلسفه و عرفان انسان را عالم صغیر میگویند. بین این انسان و عالم یک نسبت طبیعی و جبری است و یک نسبت ارادی. در نسبت طبیعی تقابلی بین انسان و عالم نداریم و این ها هم جهت هستند و اساس عالم هم بر راحت و رفاه و سعادت دنیوی و اخروی و سلامت و امنیت است. در این جا مییابیم که خواسته عالم از بشر صلح است.
وی افزود: فلسفه هم به لحاظ لزوم تکامل انسان در عالم کبیر و به لحاظ اتحاد انسان و عالم کبیر، حکم به صلح میکند و انسان به لحاظ فلسفه مکلف به برقراری صلح است.
وی در مورد تعامل ارادی عالم و آدم نیز بیان کرد: تعبیر استعمار یا آبادسازی در قرآن اشاره به نحوه همین تعامل است؛ تعاملی که اساس و نتیجه آن صلح است. بنابر این حکمت و قرآن یک چیز را به بشر توصیه میکنند.
وی با اشاره مجدد به این مطلب که صلح هدف جهان است و با بیان این که اهداف عالم باید به نتیجه برسد، اظهار کرد: حرکت عالم تکاملی است و بعد از انهدام نیز دوری کاملتر را خواهد پیمود بنابراین دنیا هدف دارد و در این رسیدن به هدف، صلح زمینه زندگی آرام و رسیدن به کمال است و آن چه در نبود صلح است خرابی و فساد است.
آیت الله خامنهای در پایان با شاره به این مطلب که صلح همیشه یک مسئله خارجی نیست، خاطرنشان کرد: گاهی ما باید خودمان این صلح را با توجه به غرایز متضادی که داریم، در درون خودمان ایجاد کنیم.
وی ادامه داد: در درون انسان همیشه تعارضهایی است، اما انسان حکیم غرایز خود را با هم آشتی میدهد و غرایز حیوانی هر کدام در جای خود قرار میگیرد و غرایز انسانی یعنی خداخواهی و هماهنگی با عالم هم میآید و انسان در این تعادل و در این صلح در درون خود، به رشد میرسد و جامعه را به صلح میکشد و میتوان گفت به صلح با خود و صلح با خودی میرسد.
آیت الله خامنهای افزود: وقتی که جوامع بتوانند تزها و آنتیتزهای خود را آشتی بدهند و به سنتز برسانند و به یک صلح و به یک نظریه حکمت آمیز مبنی بر لزوم آرامش در جامعه برسند، این میتواند در دنیا سرایت پیدا کند و اینجاست که صلح بشری و صلح جهانی محقق میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: فلسفه و فیلسوف در این بین ساکت نیست و نه فقط در مورد خود یا جامعه خود، بلکه در قبال جامعه بشری باید به فکر صلح باشد. فیلسوف باید براساس این که دستگاه خلق الهی و دستگاه بزرگ آفرینش را به هدف خود برساند، کوشش کند و اشتباه است اگر فکر کنیم فلسفه با صلح کاری ندارد.