کد خبر: 1443457
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۱
سیدمحمد قائم‌مقامی:

مرتجعین متوحش و مدعیان تجدد در مقابل جریان حق ائتلاف کرده‌اند/ علامت اسارت دین

گروه اندیشه: به گفته قائم‌مقامی، در مقابل جریان حق، شاهد ائتلافی بین دو جریان هستیم که یکی دعوی تجدد، مدرنیته و سکولاریسم را دارد و دیگری جریانی به غایت ارتجاعی و وحشی در قالب جریان تکفیری‌ها است.

حجت‌الاسلام و المسلمین سیدمحمد قائم‌مقامی، متخصص علوم و معارف اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، به بیان نکاتی در خصوص جریانات منطقه و شکل‌گیری گروه‌های افراطی پرداخت و بر مبنای یک تلقی از تأثیر انقلاب اسلامی بر تاریخ جهان، تحلیلی از موجودیت گروه‌های افراطی اسلامی، به ویژه داعش، و افق پیش روی این گروه‌ها ارائه کرد.

مسیر جدیدی در تاریخ جهان با وقوع انقلاب اسلامی
قائم مقامی با بیان این که به اعتقاد ما بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران سیر کاملاً جدیدی در تاریخ عمومی جهان اتفاق می‌افتد، اظهار کرد: ما معتقدیم که تاریخ همیشه با دین همراه بوده است و محور همه وقایع و اتفاقات بزرگ در طول تاریخ بشر دین بوده است، ولی معتقدیم که از مقطع انقلاب اسلامی به این طرف، این دینی بودن تاریخ خیلی مشهود می‌شود و خیلی عینیت پیدا می‌کند و رسماً این اتفاق می‌افتد.
وی در مورد چگونگی دینی شدن تاریخ، بعد از انقلاب اسلامی در ایران، گفت: این سیر جدید در یک کلمه این است که از این هنگام به بعد، دین به صحنه قدرت و سیاست می‌آید و به تعبیری می‌شود گفت که تاریخ به نحو دیگری دینی می‌شود. با انقلاب اسلامی جریان دین حق به صحنه می‌آید و اعلام ظهور خود را می‌کند و اعلام می‌کند که من می‌توانم مدیریت جهان را به عهده بگیرم. از این جا به بعد، از جهات مختلف اتفاقات خیلی بزرگی پیش می‌آید.

تمدن سکولار بر دروغ بنا شده است
قائم مقامی این اتفاقات بزرگ را در عین حال برآمده از به پایان رسیدن دوره قبلی و شکست خوردن تجدد و مدرنیته و سکولاریسم دانست و بیان کرد: از جمله شکست‌ها در دوره قبل این بوده است که تمدنی بر مبنای دروغ بر پا شده است. این تمدن در مقام گفتمانی و زبانی اعلام می‌کند که سکولار هستم و اعلام جدایی دین از سیاست ‌می‌کند، اما در عمل سکولار نیست. نمونه عملکرد غیرسکولار در این تمدن ایجاد دولت شبه‌دینی یهود در منطقه اسلامی توسط غرب است. این دقیقاً یک تناقض و یک تضاد بود و خلاف آن گفتمان ظاهری که ادعای اعتقاد به سکولاریسم را داشت.

تلاش غرب جدایی قدرت و سیاست از دین حق و اسلام است و نه از مطلق دین
وی با بیان این که آن چه در عمل نشان داده شد این بود که در عمل هیچ سکولاریسمی در کار نیست، عنوان کرد: مطلب فقط این بود که قدرت و سیاست باید از دین حق جدا باشد و نه از مطلق دین؛ یعنی که قدرت باید از اسلام جدا باشد. چنین مبنایی قبل از انقلاب اسلامی بود و به نوعی عدم سکولاریسم وجود داشت که غرب در حقیقت به آن عمل می‌کرد و نگاهش این بود که قدرت باید با نوعی از دین که آن هم دین یهود بود متحد باشد. انقلاب آمد و همین مبنای عدم سکولاریسم را و این ادعا را که قدرت باید با دین حق متحد باشد، مطرح کرد. بر این اساس قدرت باید در ظل دین حق که محور آن امامت و ولایت است، قرار بگیرد.

اتحاد جریان مدعی مدرنیته و جریان توحش، در مقابل جریان حق
وی با اشاره به روی دادن حوادثی در جهان و منطقه خاورمیانه، پس از ظهور چنین نگاهی، بیان کرد: از جمله این حوادث عجیب که الان شاهد آن هستیم ائتلافی است بین جریانی که دعوی تجدد و مدرنیته و سکولاریسم و حقوق بشر و آزادی را دارد با یک جریان به غایت ارتجاعی و به غایت ماقبل قرون وسطایی و به تمام معنای کلمه سیاه و وحشی در قالب جریان تکفیری‌ها. جریان مدعی مدرنیته و تجدد و حقوق بشر و آزادی می‌آید و یک چنین جریانی را ایجاد می‌کند و کمک می‌کند و با آن علیه جریان حق مؤتلف می‌شود.
قائم‌مقامی در مقابل این دو جریان افراطی از جریان حق به عنوان جریانی یاد کرد که در ذات خود در نهایت اعتدال است و در این باره گفت: اگر اعتدال را به معنای فلسفی و معرفتی آن و نه به عنوان یک اصطلاح سیاسی در نظر بگیریم، جریان حق یک حقیقت به غایت معتدل و منطقی و معقول و باوقار است که توأمان هم سهم عقل را می‌دهد و هم سهم ایمان را، و عقل و ایمان را با هم متحد می‌کند و در صحنه می‌آورد. خب در برابر این جریان که الحمدلله در صحنه جهان اقتضا و تمنایش هم پیش آمده است، آن دو با هم متحد می‌شوند.
وی با اشاره به شدت گرفتن فعالیت تکفیری‌ها پس از شعله‌ور شدن بیداری اسلامی، گفت: بیداری اسلامی تحت تأثیر انقلاب اسلامی به وجود آمد، اما بعد تکفیری‌ها سعی کرده‌اند که با یک تحریف بزرگ، یک انحراف بزرگ و یک فساد بزرگ به صحنه بیایند و از این جریان سبقت بگیرند و آن را از آن خود کنند.

تجربه انبیاء و اولیا در مواجه شدن با دین حق
قائم مقامی با بیان این که ما معتقدیم که جهان در حال تجربه یک اتفاق بسیار بزرگ است، عنوان کرد: تجربه‌ای که ما تحت عنوان دین حق یا ولایت از آن یاد می‌کنیم، همیشه بوده است، اما هیچ وقت انسان‌ها در سطح وسیع و گسترده تجربه نکرده بودند و تجربه‌ها همیشه انفرادی و اقلیتی و خواصی بوده است. به تعبیر دیگر، همواره انسان‌های بسیار قلیل نظیر انبیاء، اولیاء و خصیصین این توفیق را پیدا می‌کرده‌اند که اسلام ناب و دین حق و آن دینی را که دین اصلی خود پیامبران است، تجربه کنند. هیچ وقت این امکان نبود که به صورت وسیع و گسترده و عمومی این دین تجربه شود و هیچ وقت این فرصت نبود که این جریان به صحنه قدرت و حکومت و مدیریت بیاید.
وی اظهار کرد: ما معتقدیم که این اتفاق به طور کاملاً استثنایی در عصر ما دارد می‌افتد و قرار است که جهان این امر را تجربه کند و انسان‌ها در سطح گسترده این چیزی را که انبیاء و اولیاء تجربه کرده‌اند، می‌خواهد تجربه کند. خب این تجربه به غایت جدید است. البته این تجربه ریشه به غایت قدیمی دارد، ولی چون توسط انسان‌ها مورد غفلت بوده، در عین حال تجربه به غایت جدیدی است که دارد صورت می‌گیرد.

انسان و جهان در حال آزاد شدن است/ آزادی انسان و جهان، با آزادی دین
قائم مقامی این تجربه را، به تعبیری دیگر، تجربه آزادی توصیف کرد و گفت: ما معتقدیم که انسان و جهان در حال آزاد شدن است. این آزادی به معنای آزادی حقیقی و واقعی است؛ آزادی‌ای که از حاق دین و از روح دین ناشی می‌شود؛ آن آزادی‌ای که معلول آزادشدن خود دین است.
وی با بیان این که ما معتقدیم که دین پدیده‌ایست که می‌تواند آزاد یا اسیر باشد، اظهار کرد: دین اگر توسط غیردینداران واقعی و غیراولیاء خدا تولیت و مدیریت و اجرا و تفسیر شود، در واقع اسیر شده است. متأسفانه در طول تاریخ این وضعیت حاکم بوده است و ما با اسارت دین روبرو بوده‌ایم؛ چرا که میراث انبیاء(ع) بلافاصله بعد از خودشان توسط غیرانبیاء، یعنی کسانی که از جنس انبیاء نبودند و وصی بر حق انبیاء نبودند، تولیت و مدیریت می‌شد و این هم یعنی اسارت دین.

علامت اسارت دین
این مدرس حوزه و دانشگاه علامت اسارت دین را هم اداره مراکز قدسی دین در جهان توسط افرادی که از جنس آن مراکز نیستند، دانست و بیان کرد: این وضعیت همان وضعیتی است که مکه معظمه که یکی از بزرگترین مراکز دینی بوده و هست توسط کسانی اداره شود که سنخیتی با کعبه و سنخیتی با حرم ندارند و اهل حرم نیستند؛ همان طور که الان توسط وهابیت تکفیری و آل‌سعود اداره می‌شود. یا برای مثال مرکزی مثل قدس شریف که یک مرکز دینی و الهی و یک مرکز مقدس است، توسط طایفه صهیونیست بخواهد اداره شود.
وی با اشاره به این مطلب که در حال حاضر و به واسطه انقلاب اسلامی و توسعه آن، یکی از مراکز بسیار مهم قدسی جهان یعنی عتبات عالیات آزاد شده است، بیان کرد: الان ما با این واقعیت روبرو هستیم که کربلای معلا که معدن حقیقت و نورافشانی و انرژی و گرماآفرینی در جهان است، به دلیل این که توسط کسانی اداره می‌شود که از جنس کربلا و از جنس حرم هستند، آزاد است؛ و معنی این سخن این است که آن پتانسیل بی‌نهایت عظیمی که در این مرکز قرار گرفته است، به واسطه مدیریت از جنس خودش آزاد می‌شود و باز می‌شود. خب این منشأ دگرگونی‌های بسیار بزرگ جهانی است.
وی اقتضای این جریان را آزادی دیگر مراکز قدسی جهان دانست و بیان کرد: به همین علت است که کفر جهانی و نیروهای نفاق منطقه که مظهر آن همین اوباش تکفیری هستند بدین سراسیمگی به عراق حمله کرده‌اند. حمله به عراق فقط برای این نیست که شمال عراق تسخیر شود، بلکه اصل هدف این است که کل عراق و به خصوص عتبات گرفته شود. این‌ها می‌خواهند عتبات را اسیر کنند و از آزاد شدن دیگر مراکز قدسی جهان مانع شوند.
وی افزود: تفسیر من این است که اتفاقی که افتاده است اتفاقی است در جهت تجربه دین حق، تجربه دین انبیاء(ع) و این که برای اولین بار قرار است بشریت انبیاء را آن گونه که هستند، ببیند و نه آن گونه که قدرت‌ها و حکومت‌ها و طواغیت می‌خواستند معرفی کنند. حالا قرار است که این امر تمام شود و به تعبیر بنده قرار است این بار انسان بدون فیلتر پیغمبران را ببیند و این رویه توسط شیعه صورت می‌گیرد.
وی در پایان این بخش از این گفت‌وگو اضافه کرد: این واقعه بسیار بزرگی است و اعتقاد بنده هم این است که بعد از وقوع حادثه عظیم انقلاب اسلامی و این تحول بزرگ و معرفی اسلام ناب، برگرداندن وضعیت جهان به ما قبل وضعیت فعلی امکان ندارد.
ادامه دارد...

مطالب مرتبط
captcha