یکی از هدفهای اصلی انقلاب اسلامی جامعه ما، دستیابی به عدالت اجتماعی بود. دریغا که در سی و چند سالی که گذشته، در ایجاد عدالت اجتماعی موفق نبودهایم. یکی از بارزترین نشانههای فقدان عدالت اجتماعی، پیدایش طبقات و تبعیض است. اما میبینیم که در جامعه ما همه چیز طبقاتی شده است.
جامعهای داریم که نظام آن براساس قرآن و آموزههای اهل بیت(ع) استوار شده است. دردا! که به جای استقرار عدالت مورد نظر اسلام و پیشوایان معصوم(ع)، در چنین جامعهای همه چیزمان طبقاتی شده است و در همه طبقاتمان، یک رقابت و چشم و همچشمی در جهت افزونخواهی و برتری طلبی، آشکارا دیده میشود!
از مناطق مسکونیمان گرفته تا گورستانهایمان و از همه اینها دردآورتر آنکه آموزشمان نیز طبقاتی شده است! مدارس دولتی با برنامههای کذایی به طبقهای تعلق دارند و مدارس خصوصی و غیرانتفاعی به طبقهای دیگر! از مهد کودک و پیش دبستانی گرفته تا ابتدایی و دبیرستان، در همه مقاطع، سایه شوم این تبعیض را مشاهده میکنیم.
مهد کودکها و پیش دبستانیهای باشکوه، به کودکانی تعلق دارند و بیرونقها به کودکانی دیگر! دبستانها و دبیرستانهای خوب به دانشآموزانی تعلق دارند و بیسامانها به دانشآموزان دیگر! در مدرسههای خصوصی گاهی چهارده، پانزده میلیون تومان از هر دانش آموز شهریه میگیرند که بسیاری از خانوادههای زحمتکش جامعهمان، در سراسر سال اینقدر درآمد ندارند. یعنی در برخی مدرسهها برای ثبتنام دانشآموز، بیش از هزینه زندگی یکساله خانوادههای زحمتکش شهریه میدهند!
گردانندگان این مدارس با چندین بهانه از مردم پول میگیرند، از جمله:
1- تربیت اسلامی بچهها (که تاکنون نتیجهای از آن ندیدهایم)
2- آموزشهای جنبی و تکمیلی (که تعلق به طبقه خاص دارند و عامل تبعیضند)
3- تقویت علوم انسانی (که از این بابت نیز تاکنون اثری مشاهده نشده است)
این دریافتیهای در مدارس غیر دولتی نیز متفاوت است، همه آنان شهریههای مصوب را میگیرند، اما برخی به نسبت شرایط خود مبلغی را هم به عنوان آموزشهای تکمیلی و جنبی و تهیه وسایل کمک آموزشی از مردم میگیرند و برخی از این مدارس که به مقامات سیاسی تعلق دارند، علاوه بر این دو رقم، مبالغی هم به عنوان کمک میتوانند دریافت کنند که رقم این کمکها میتواند بسیار بالا باشد، زیرا پولدارهای جامعه میخواهند فرزندانشان از همان دوران تحصیل با مقامات کشور در ارتباط باشند!
من به مناسبت آغاز سال تحصیلی به مسئولان جامعه، از سران قوای سهگانه تا مسئولان مستقیم آموزش و پرورش و آموزش عالی یادآور میشوم که، اگر واقعا بنده خدا و پیرو اهل بیت (ع) هستند، در رفع این تبعیضها بکوشند. همه مدارس را دولتی کنند، سپس از راههای مختلف به همه مدارس یاری رسانند که همه بچههای ایران از تربیت اسلامی و آموزشهای جنبی و تکمیلی به طور برابر بهره مند شوند.
امیدوارم، تذکر من ناچیز را به دل نگیرند و لحظهای به دور از هوا و هوس کار خود را ارزیابی کنند و بر آن کوشند که تبعیض طبقاتی را در آموزش جامعه، ترویج نکنند. اگر در هیچ چیز نتوانیم عدالت را اجرا کنیم، دست کم در آموزش نوباوگانمان به این کار بزرگ همت کنیم و گرنه تبعیض آموزشی، اساس بسیاری از تبعیضهای دیگر خواهد بود، از جمله: قبول شدن در کنکور و راه یافتن به درجات عالی آموزشی و مدیریتی، در انحصار طبقهای خاص خواهد بود. بدون شک این کار فرزندان معصوم جامعه را با عقدههای محرومیت درگیر خواهد کرد.
امیدوارم، مسئولان ما این رشد فکری را داشته باشند که مردم دست کم آثار شرمندگی آنان را در برابر این تبعیضها و در برابر کودکانی که به مدرسه نمیروند و به خیابانها افتادهاند، در چهره آنان ببینند!
اما تذکر به مسوؤلان آموزش عالی
اگر مسئولان محترم آموزش عالی از درگیریهای جناحی و دخالتهای مراکز غیرعلمی، فراغتی یابند، لحظهای به این نکتهها بیاندیشند که روش آموزش و پژوهش ما مشکلات بنیادی دارد که این مشکلات علوم انسانی ما را از تحرک باز داشته است.
امیدوارم توجه داشته باشند که هنوز ما از نظر منطق و معرفتشناسی مشکل داریم و روش کار ما نیز، گذشتهگرایی را در جای آیندهنگری نهاده و جمود و تکرار را جانشین تولید و توسعه کرده و حفظ مطالب را بر جای فهم واقعیتها نشانده است. امیدوارم لحظهای از خود بپرسند که این همه مراکز پژوهشی که از دولت بودجه میگیرند، کدام مشکل ما را در حوزه علوم انسانی و حتی در زمینه صنعت و تکنولوژی حل کردهاند؟!
با آرزوی خوشبختی و سربلندی جامعه اسلامیمان
دکتر سیدیحیی یثربی