واژه «نور» و بررسی ريشه‌های آن در زبان سريانی
کد خبر: 1658752
تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۶:۳۷

واژه «نور» و بررسی ريشه‌های آن در زبان سريانی

گروه انديشه: واژه «نور» ريشه در زبان سريانی دارد؛ زيرا در زبان سريانی لفظ «نورا» به معنای آتش و ضياء به كار رفته است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در اين مختصر برآنيم تا كوششی ناچيز در رابطه با يكی از كلمات قرآن؛ (نور) انجام دهيم. از اين رو ابتدا به مباحث لغت‌شناسی هم‌چون ريشه لغت، پيشينه لغت، معناشناسی تاريخی و معناشناسی توصيفی پرداختيم، سپس به بررسی لفظ «نور» در آيات مختلف پرداخته و چند معنا را در ظاهر آيات مشخص كرديم پس از آن تمامی معانی را با ارتباطی معقول بر يك معنا از لفظ نور حمل كرديم و برای تأييد گفته‌هايمان گوشه‌ای كوتاه به روايات زده و استنباطاتی از روايات به عمل َآورديم.
چگونگی پيدايش وزايش لغت «نور» (معناشناسی تاريخی): همان‌گونه كه می‌دانيد لغات در هر زبانی به چهار طريق پيدايش و زايش پيدا می‌كند كه عبارت‌اند از: وضع، اشتقاق، تركيب و اقتباس. با بررسی‌هايی كه بر لفظ نور انجام داده‌ايم و ريشه‌يابی تاريخی كه از آن داشته‌ايم به اين نتيجه رسيديم كه اين لغت از لغات دخيله در زبان عربی است؛ زيرا در زبان‌های سريانی و عبری به اين زبان وارد شده است. اين لغت در زبان سريانی به معنای ضياء و روشنايی به كار رفته است، هم‌چنين در زبان عربی نيز لغت «نار» از ريشه «نور» به كار رفته است كه در آن زبان هم «نار» به معنای «آتش و شعله» است.
اشتراكی را كه می‌توانيم بين «نار و نور» كه هر دو از ريشه «نور» هستند قائل شويم اين است كه «نار و نور» دو امر ملازم با يكديگرند؛ يعنی هرگاه نوری باشد حرارتی هم وجود دارد و هرگاه حرارتی باشد، منشأی از نور در آن است و از آن‌جايی كه زبان سريانی قديمی‌تر از زبان عبری است و احتمالاً لغت «نور» از آن زبان به زبان عبری نيز وارد شده است بايد بگوييم نور به معنای واقع همان روشنايی بوده و بعد به آتش و حرارت نيز «نار» اطلاق شده و هم‌چنين ديگر مشتقات به سبب اشتراكاتی كه با اين لفظ دارند از آن گرفته شده‌اند. پس با اين توضيح لفظ نور لفظ «مُعَرَب» است.
بررسی تطورمعنا در لفظ نور: نظر به اين‌كه الفاظ به ازای تصورات آدمی وضع شده و تصورات نيز مقتبس از عالم خارج است و عالم خارج پيوسته در تحول و دگرگونی است، لزوماً معانی الفاظ از عصری به عصر ديگر تطور و دگرگونی پيدا می‌كند.
اما اين‌كه آيا لغت نور از زمان زايش خود تا عصر قرآنی و حتی پس از قرآن، تغييری در معنا داشته است يا نه؟ بايد گفت، اين لغت هم در زبان سريانی و هم عبری و حتی عربی به همان معنای روشنايی و ضياء به كار رفته است. اما همان طور كه می‌دانيد در هر زبانی برای ايجاد معانی بيشتر و استفاده از آن معانی در محاوره، از لفظ مشتقاتی تهيه می‌كنند كه هر كدام از اين مشتقات به معنای خاصی در آن زبان است.
برای مثال، در زبان عربی از لغت نور مشتقاتی چون استنار، انار، انور، منار، منير، نوار و... به كار رفته است كه تمامی آن‌ها به نوعی معنای روشنايی و ضياء را در خود عمل می‌كنند كه البته به اين نوع مشتقات و معانی به دست آمده از آن‌ها نمی‌توان تطور معنا گفت. تطور و دگرگونی معنا آن‌جايی است كه يك لغت معنای اصلی‌اش با معنايی كه در زمان بعد از آن استفاده می‌شود تفاوتی آشكارا داشته باشد و تنها از جهتی اشتراك با معنای قبلی لفظ داشته باشد.
لازم به ذكر است كه تطورات معنای و دلالی الفاظ به سبب‌های؛ چون مهجوريت، غرابت، تجوز، تكثر و تعيم‌يابی برمی‌گردد كه در اين‌جا از شرح و بسط آن‌ها خودداری می‌كنيم.
معناشناسی توصيفی: در اين بخش برآنيم تا بيابيم لفظ نور در قرآن چند مرتبه با چه مشتقاتی و به چه معانی به كار رفته است. اگر بخواهيم تمامی مشتقاتی را كه از ريشه نور در قرآن به كار رفته است بررسی كنيم. به مجال اين مختصر نمی‌رسيم و چون محور اصلی در اين نوشتار لفظ نور است، تنها به بررسی آياتی می‌پردازيم كه اين كلمه داخل در آن آيه شده است و سعی می‌كنيم به اين نتيجه برسيم كه اين لفظ به چند معنا در آيات قرآن به كار رفته است.
اين لفظ 24 مرتبه به صورت النور در قرآن به كار رفته است، 9 مرتبه به صورت نورا، يك مرتبه به صورت نور كم، 1 مرتبه به صورت نورنا، 4 مرتبه به صورت نوره (نوره) 4 مرتبه به صورت نورهم به كار رفته است. البته كلمات ديگری كه از ريشه اين كلمه باشند در قرآن نيز وجود دارند؛ مانند: «نار و منير».
تا آن‌جايی كه از ظواهر آيات، آشكار است «نور» در قرآن به 6 معنا به كار رفته است، البته بدانيم كه اين معانی در برخور ظاهری و سطحی با آيه به 6 معنا به كار فته است اما با تدبير در آيات و ارتباط معنوی بين اين الفاظ می‌توان همه آن را به يك معنا حمل كرد.*
اين نوشتار ادامه دارد...
-------------------------------------------
*منابع: القرآن الكريم، اصول‌الكافی، تفسير صافی، تحف‌العقول، مفردات فی غريب‌القرآن، واژ‌های قرآنی(محمدرضايی)، معجم‌المفهرسلالفاظ القرآن (محمد عبدالباقی).
نويسنده: حميدرضا يونسی
captcha