کد خبر: 2676573
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۷
حجت‌الاسلام ایزدهی:

وحدت، تقریب در عین حفظ اصول است/ حاکمیت منطق مردم‌سالاری دینی در جهان اسلام

گروه سیاسی: مدیرگروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه منظور از وحدت امت اسلامی کوتاه آمدن از اصول و مبانی مورد قبول از سوی هر گروه و مکتب نیست، گفت: وحدت اسلامی، تقریب، نزدیک شدن، حرکت به سمت مشترکات و کمرنگ کردن اختلافات و دامن نزدن به آنهاست.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، مدیرگروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) به مناسبت فرارسیدن هفته وحدت اسلامی، درباره تعریف و مراتب وحدت و امکان یا عدم امکان تحقق وحدت در جهان اسلام گفت: وقتی صحبت از وحدت می‌شود زمانی ممکن است با نگاه ابزاری به این مقوله نگریسته می‌شود که در آن صورت وحدت برای رسیدن به غایت یا غلبه بر یک دشمن مشترک است.

وحدت تأکید بر مشترکات در عین به رسمیت شناختن مبانی و اصول یکدیگر است

وی افزود: اما در نگاهی دیگر وحدت اساسا ابزار محسوب نمی‌شود بلکه به عنوان یک فضیلت و آموزه دینی برشمرده می‌شود. نکته دیگر اینکه مقوله وحدت به قول منطقیون «متواطی» نیست بلکه «مشکک» است و به عبارتی مقوله‌ای دارای مراتب است. مثلا ممکن است فردی با کسی دوست باشد و با شخص دیگری دوستی صمیمانه‌تری داشته باشد در اینجا دوستی برقرار است اما دارای سلسله مراتب است و مراتب تشکیکی دارد.

حجت‌الاسلام ایزدهی اظهار کرد: نکته سوم اینکه وقتی درباره وحدت بحث می‌شود منظور معنای لغوی و لفظی آن نیست. زیرا وحدت در معنای لغوی یکی بودن است. اما آنچه که از وحدت مدنظر ماست «اتحاد» است. یعنی دو فرد، گروه، مکتب و ... در عین به رسمیت شناختن مبانی و اصول همدیگر در کنار هم براساس یک سری اهداف مشترک جمع می‌شوند و براساس مشترکات خود اقدام می‌کنند و موارد افتراق را کنار می‌گذارند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه تا تکلیف ما با این مباحث مشخص نشود پاسخ ما نیز پاسخ صحیح نخواهد بود، گفت: تا نتوانیم به این سوال اصلی و مبنایی پاسخ دهیم نمی‌توانیم بگوییم که آیا ما چیزی تحت عنوان «وحدت» داریم یا خیر؟ اگر وحدت داریم این وحدت امروز قابلیت عملیاتی شدن دارد یا خیر؟ اگر وحدت یک امر سلسه مراتبی است ما در کدام مرتبه و مرحله هستیم؟ و سؤالاتی از این جنس که نیازمند فهم درست مقوله وحدت است.

وی اضافه کرد: همان‌طور که گفته شد وقتی صحبت از وحدت می‌شود معنای لغوی آن مدنظر ما نیست. در جهان اسلام دو مکتب تشیع و تسنن وجود دارد. خود اهل سنت نیز مکاتب چهارگانه دارند که با هم اختلافاتی دارند و چه بسا اختلافات آنها با یکدیگر به لحاظ فقهی از ما بیشتر باشد اما در عین حال این 4 مکتب در ذیل مشترکاتی کنارهم جمع می‌شوند و در یک جبهه قرار می‌گیرند.

ایزدهی عنوان کرد: پس وحدت یعنی اینکه ما اصول و نظرات خودمان را داریم و آنها نیز اصول و نظرات خود را دارند و قرار نیست برای تحقق وحدت فرد، گروه و مکتبی از اصول و نظرات خود کوتاه بیاید. بحث درباره اختلافات مکاتب باید توسط اندیشمندان و علما صورت گیرد تا مقدمات رفع اختلافات فراهم شود.

وی اظهار کرد: براین اساس وحدت اسلامی تقریب، نزدیک شدن، حرکت به سمت مشترکات و کمرنگ کردن اختلافات و دامن نزدن به آنهاست.

تبیین دو نگرش کلان در جهان اسلام نسبت به موضوع «وحدت»

حجت‌الاسلام ایزدهی درباره تلقی‌های موجود در جهان اسلام نسبت به مسئله وحدت گفت: دو تلقی کلی در جهان اسلام نسبت به مقوله وحدت در معنای ذکر شده وجود دارد. یکی تلقی این است که در جهان اسلام اختلافات بین مسلمانان چندان زیاد نیست، مشترکات بسیار بیشتر است و دشمن مشترک داریم و اهداف مشترک زیادی نیز داریم.

وی ادامه داد: با این نگاه جهان اسلام به مانند یک خانوداه است و همچنان که در یک خانواده دو برادر ممکن است با هم اختلاف نظر و فکر داشته باشند اما چون برادرند سر یک سفره در کنارهم جمع می‌شوند، در دنیای اسلام نیز شیعه و سنی با وجود اختلاف نظر و فکر با اجتماع در کنار یکدیگر می‌توانند دردهای خود را دوا کنند، مشکلات‌شان را حل کنند و ما را در قبال قدرت‌های جهانی متحد و قدرتمند کند.

مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یادآور شد: در این تلقی وحدت بین شیعه و سنی یک مصلحت کوتاه‌مدت نیست بلکه معتقدان به این تلقی و نگرش برای تبیین ضرورت وحدت به مبانی دینی، آیات و روایات و رفتار و سیره اهل بیت(ع)  استناد می‌کنند.

وی ابراز کرد: معتقدین به این منش و نگرش، اشخاص تقریبی هستند که می‌توان در این میان از افراد بزرگی مانند آیت‌الله العظمی بروجردی، شیخ شلتوت، محمد حسین کاشف الغطا، سید جمال الدین اسدآبادی، امام موسی صدر، مرحوم شرف الدین و در عصر حاضر امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب نام برد. این عده افرادی بودند که دغدغه تقریب بین مذاهب را داشتند و اهداف و مصالح عالی اسلام را همواره در نظر می‌گرفتند.

حجت‌الاسلام ایزدهی درباره نگرش دوم گفت: در مقابل این منطق عده‌ای به جای اینکه مصلحت کلان و عامه جهان اسلام، ایجاد تمدن اسلامی و اتحاد جهان اسلام در مقابل دنیای کفر و از بین بردن نظم سکولار را در نظر بگیرند همواره بر اختلافات و تمایزات دامن می‌زنند و بر اهداف مقطعی و کوتاه‌مدت تکیه می‌کنند.

وی افزود: فارغ از اینکه این منطق در زمان خودش درست است یا نادرست، اما باید به رفتاری که از این منطق در جهان اسلام رخ می‌دهد توجه کرد. رفتار برخاسته از این منطق معمولا منجر به برانگیختن احساسات طرف مقابل می‌شود و این ممکن است تا جایی پیش برود که به جنگ مسلمان با مسلمان بی انجامد.

ایزدهی خاطرنشان کرد: در اینجاست که دنیای کفر و سلطه از بیرون وقتی به این صحنه می‌نگرد سعی می‌کند از این بستر برای افزایش دامنه اختلاف، خصومت و جنگ در دنیای اسلام استفاده کند تا طرفین قضیه را با هم تضعیف کند و منطق «تفرقه بینداز و حکومت کن» را عملی سازد.

وحدت‌ و تقریب متکی به منطق عقلی، آیات  قرآن و سیره اهل بیت(ع) است

این پژوهشگر مسائل سیاسی اظهار کرد: واقعیت مطلب این است که در طی سال‌های گذشته گام‌های خوبی برای تقریب مذاهب اسلامی برداشته شده است و هم مبانی علمی و نظری این کار تبیین شده است و هم از حیث عملی اقدامات مناسبی در این زمنیه صورت پذیرفته است. در ایران عملا شیعه و سنی در کنارهم به خوبی زندگی می‌کنند و اهل سنت در مجلس نماینده دارند و امروز در عراق، شیعه و سنی در کنارهم در حال جنگ با داعش هستند.

حجت‌الاسلام ایزدهی بیان کرد: در عین حال یک سری افراد نیز از روی جهل یا غرض عملا با سلسله‌جنبانی نظام سلطه به گل آلود کردن این فضای تقریبی می‌پردازند و به حساسیت‌های قشری و سطحی جامعه اسلامی دامن می‌زنند و مصلحت عمومی مردم را نادیده می‌گیرند که نتیجه آن این می‌شود که در خاورمیانه مسلمان با مسلمان می‌جنگد و مسلمان کشته می‌شود و نظام سلطه نیز به تعبیری به ریش همه ما می‌خندد.

وی تصریح کرد: در حالی که منطق بدیهی عقلانی، آیات قرآن و روایات اسلامی و سیره اهل بیت(ع) حکم می‌کند که ما باید براساس اهداف مشترک کنار هم قرار بگیریم، امکانات هم را تجمیع کنیم، اهداف مشترک خود را برجسته کنیم، دشمن مشترک را بشناسیم و در مقابل آن به شکل یک جبهه واحد شویم.

استبداد حکومت و وابستگی به نظام سلطه؛ عوامل اصلی وحدت‌زدایی و تفرقه‌سازی 

حجت‌الاسلام ایزدهی درباره نقش حکومت‌های استبدادی و مرتجع در جهان اسلام در عدم تحقق وحدت و رابطه حرکت به سمت مردمسالاری با افزایش امکان وحدت جهان اسلام گفت: دو نکته در این باره وجود دارد. حکومت‌های استبدادی در جهان اسلام به دلیل اینکه فارغ از اراده و خواست مردم حکومت می‌کنند برای حفظ خود به دنیای استکبار و نظام سلطه وابسته می‌شوند و در واقع غلبه نظام سلطه را می‌پذیرند و لذا این حکومت‌ها طبیعتا باید اهداف نظام سلطه را پیش ببرند و یکی ازاهداف مهم نظام سلطه وجود اختلافات و گسترش آنها در جهان اسلام است.

وی اظهار کرد: فرض براین است که مردم مسلمان به صورت عادی در کنار یکدیگر زندگی ‌کنند و این وظیفه علما به عنوان روشنفکران دینی جامعه است که مردم را از تفرقه و اختلاف دور نگه دارند همچنان که در زمان امامان معصوم ما نیز این گونه بود و مردم با وجود اینکه شیعه و سنی بودند در کنار هم زندگی می‌کردند و حکومت‌های جائر بودند که این اختلافات را برجسته می‌کردند و به حساسیت و تنش در جامعه دامن می‌زدند.

حاکم شدن منطق مردمسالاری دینی در جهان اسلام و حرکت به سمت وحدت

مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان کرد: نکته دوم اینکه در الگوی مردمسالاری دینی فرض بر این است که یک حاکم فرهیخته در رأس نظام اسلامی حضور دارد  که این حاکم فرهیخته هم دارای فضیلت‌های اخلاقی است، هم دارای علم و تدبیر است و هم از مقبولیت مردمی برخوردار است.

وی ادامه داد: این حاکم که دارای مشروعیت و مقبولیت است معمولا علاوه بر فرهیختگی دارای یک صبغه کاریزماتیک یا فرهمندی نیز می‌باشد که موجب می‌شود مردم از هر قشر و صنفی بر گرد او جمع شوند و او را به رسمیت بشناسند. چنانچه امام(ره) اینگونه بود و امروز نیز مقام معظم رهبری اینگونه است.

حجت‌الاسلام ایزدهی افزود: مهم نیست که شهروندان چنین جامعه‌ای شیعه یا سنی باشند تا چنین حاکمی را قبول داشته باشند و بر گرد او جمع شوند چون فرض بر این است که این رهبر براساس مصلحت، حکمت و شریعت حکم می‌کند، افراط و تفریط نمی‌کند و نسبت به مشکلات بینایی و بصیرت دارد. طبیعتا اگر چنین فردی در هر کشور اسلامی حاکم شود مصلحت عامه جهان اسلام را مد نظر قرار می‌دهد.

مردمسالاری دینی مختص نظم ولایت فقیه نیست

وی با بیان اینکه الگوی مردمسالاری دینی اختصاص به نظم ولایت فقیه ندارد و در نظم‌های دیگر هم امکان عملی شدن دارد، گفت: زیرا در نزد اهل سنت نیز قرار نیست حاکم مستبد در رأس حکومت باشد و آنجا هم می‌تواند نظم مردمسالاری دینی حاکم باشد و حاکمی فرهیخته، زمان‌شناس و مصلحت‌اندیش در رأس نظام سیاسی قرار گیرد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یادآور شد: اگر در جهان اسلام چنین حاکمانی حکومت کنند و بالاتر از آن اگر در جهان اسلام منطق مردمسالاری دینی حاکم شود طبیعتا جهان اسلام در کنار یکدیگر اجتماع می‌کنند و اختلافات را حکیمانه حل می‌کنند. باید دانست که دامن زدن به اختلافات زائیده جهل و افراط و تفریط است و زمانی که جهل حاکم باشد اختلافات به درگیری، خصومت و مسلمان‌کشی کشیده می‌شود.

حجت‌الاسلام ایزدهی در پایان اظهار کرد: بنابراین یکی از راهکارهای حصول به نظم مطلوب، تقریب مذاهب و تحقق وحدت اسلامی حاکمیت اشخاص فرهیخته و مصلحت‌اندیش بر جوامع اسلامی است که البته این شخص فرهیخته علاوه بر اینکه به خداوند مستند است و دارای شایستگی‌های اخلاقی است از مقبولیت فراگیر مردمی نیز برخوردار است که می‌تواند به محور و نقطه ثقل جامعه تبدیل شود و بستر رفع اختلافات و تقریب مذاهب را فراهم سازد.

captcha