کد خبر: 2901279
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۸
استادیار دانشگاه علوم و فنون قرآن عنوان کرد:

استاد بهبودی؛ جهانی نشسته در گوشه‌ای/ نقد غیر «اصولی» اخباریون

گروه اندیشه: دکتر زهره اخوان مقدم، متروک بودن استاد بهبودی را عجیب خواند و گفت: دلم می‌سوخت که ایشان «جهانی بنشسته در گوشه‌ای» باشد و مطرح نباشد.

دکتر زهره اخوان مقدم، استادیار دانشگاه علوم و فنون قرآن کریم تهران در گفت‌و‌گو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، در خصوص نحوه آشنایی با مرحوم بهبودی گفت: آشنایی من با ایشان مربوط به دوران اولیه فعالیت‌شان نمی‌شود. من حدود ده سال پیش در مقطع کارشناسی ارشد برای اولین بار از طریق مطالعه کتاب معجزه قرآن و مبارزه با فلسفه شرک با ایشان آشنا شدم و از دیدگاه‌های متفاوت ایشان در این خصوص بسیار لذت بردم.
اخوان ادامه داد: جامع الاطراف بودن ایشان بسیار برای من جالب بود، ما در متقدمین مانند شیخ طوسی علمای جامع الاطرف زیاد داشته‌ایم که در فقه، حدیث، تفسیر و رجال کتاب داشته‌اند، اما در دوره متاخر زیاد از این افراد نداشتیم. وقتی من با نوشته‌های ایشان آشنا شدم، احساس کردم که ایشان نیز جامع الاطرف هستند. پس از مطالعه کتاب گزیده کافی آشنایی عمیق‌تری با ایشان پیدا کردم.

جهانی بنشسته در گوشه‌ای
این استاد‌یار دانشگاه ادامه داد: برای اولین بار در خدمت آقای دکتر میرباقری که از شاگردان ایشان هستند، به خدمت استاد رسیدیم. شخصیت، نوع زندگی و متروک بودنشان برایم بسیار عجیب بود. دلم می‌سوخت که ایشان «جهانی بنشسته در گوشه‌ای» باشند و مطرح نباشد.
وی تصریح کرد: ایشان می‌توانستند سال‌ها بهترین استاد مقطع دکتری باشند، اما برخی دوستان کم لطف باعث شده بود که ایشان خانه‌نشین شوند و من در دیدار اول بسیار متاسف بودم که در مقاطع مختلف دانشگاه اساتید بی‌سوادی مثل من فعالیت کنند و همچنین استادی اجازه نداشته باشد و یا زمینه برایش آماده نشود که بیاید و در دانشگاه درس بدهد.
اخوان با بیان اینکه هرچند ایشان نظرات نادری داشتند، گفت: می‌شد آنها را مطرح کنند و مورد نقد واقع شوند، چه بسا در نظراتشان تغییراتی می‌دادند و یا منتقدان قانع می‌شدند. حتی برخی از کتاب‌های آقای بهبودی اجازه چاپ ندارند و وقتی من یکی، دو کتاب از ایشان را می‌خواستم، مجبور شدم از رویشان کپی بگیرم.
وی تصریح کرد: در زمانه‌ای که بحث‌های عرفانی مزخرف و رمان‌های عاشقانه چنین و چنان در تیراژ بالا چاپ می‌شوند، کتاب‌های ایشان اجازه چاپ نمی‌یابند، اینها به نوعی اشکال‌های وارد به وزارت ارشاد است و این‌ نقدی است که باید وارد شود.
این استادیار رشته علوم قرآنی ادامه داد: واقعا انسان متاثر می‌شود که انسان‌هایی در میان خودمان داریم و کاری برایشان نمی‌کنیم و وقتی از دنیا می‌روند، سراغشان را می‌گیرم و تا زنده بودند قدردانی و بزرگداشتی از ایشان به عمل نیامد.

معجزه قرآن و مبارزه با فلسفه شرک
وی در پاسخ به این پرسش که چرا کتاب معجزه قرآن و مبارزه با فلسفه شرک مورد توجه شما قرار گرفت، گفت: نوع نگاه ایشان در این کتاب متفاوت است. من دیده‌ام که متاسفانه در مقطع ارشد و گاه دکتری کسی این کتاب را نمی‌شناسد. هر کسی نام ایشان را شنیده است، فوری نکاتی منفی در خصوص صحیح کافی به ذهنش آمده و به سراغش نرفته است. این کتاب به اعجاز قرآن تنها از این جنبه پرداخته است که قرآن نه با شرک که با فلسفه شرکت مبارزه کرده است.
اخوان در پاسخ به اینکه مراد استاد از فلسفه شرکت چه بوده است، گفت: ایشان معتقدند مشرکان خدا را قبول داشتند و برای این مساله شواهدی از قرآن می‌آورند، اما بر مبنای فلسفه شرک تابع امر الهی نبودند. برای مثال، مشرکان معتقد بودند که چرا باید به کسی کمک کنند، در حالی که خدا فردی را فقیر و فردی را غنی آفریده است. قرآن با زیربناهای فکری مشرکان مخالف است.
وی ادامه داد: خداوند فلسفه اساسی مشرکان را قبول نداشت که هر چند خدا را قبول داشتند، اما به گونه ای زندگی می کردند که گویی خدا وجود ندارد و تابع ارزش‌های الهی نبودند. عنوان کتاب و مطالبی که در این کتاب مطرح کرده‌اند که بسیار متفاوت و جالب است.
این استادیار دانشگاه گفت: من در مساله جمع قرآن دیدگاهم این است که قطعا جمع قرآن در زمان پیامبر بوده است و آقای بروجردی هم فرموده بودند که اگر فرض کنیم جمع قرآن یک روز به عقب افتاده است، دیگر فرقی ندارد که بگوییم یک قرن عقب افتاده است و پیامبر حتی یک روز این مساله را به تعویق نیانداخته‌اند. از این رو اعتقاد این است که جمع آوری قرآن در زمان پیامبر اتفاق افتاده است. برای بار دوم و سوم بود که به دیدن آقای بهبودی رفته بودم، نظرخود را در خصوص جمع قرآن گفتم که ایشان هم گفتند من هم دیدگاهم همین است. من از ایشان پرسیدم شما با اینکه حدیث‌شناس هستید و بیشتر مستندات ما در جمع قرآن احادیث هستند اما بر این اساس احادیث نظرات متفاوتی وجود دارد.
وی ادامه داد: برخی از احادیث جمع‌آوری را در زمان ابوبکر و یا توسط زید بن ثابت مطرح کرده‌اند و یا بر اساس حدیثی از امیر المومنین که فرموده‌اند عبا بر دوش نمی‌گیرم تا قرآن را جمع کنم و دراین خصوص نظر ایشان را جویا شدم.
اخوان ادامه داد: ایشان فرمودند این احادیث دو دسته است، که یکی احادیث اهل سنت است که به دنبال فضیلت تراشی برای خلیفه اول هستند لذا این احادیث را جعلی قلمداد کردند.
وی ادامه داد: دسته بعدی احادیث شیعی است که مهمترین حدیثی که بیشتر دستاویز علماست برای اینکه بگویند جمع آوری قرآن به دست حضرت علی بوده حدیثی است که نقل شد.
اخوان گفت: ایشان گفتند که این حدیث هم جعلی است و توسط جاعلین طوری طراحی شده است تا مورد پذیرش شیعیان قرار بگیرد.
این استادیار دانشگاه تصریح کرد: ایشان فرمودند گاهی برای ائمه فضایلی را عنوان می کنیم، غافل از اینکه از سوی دیگر نقد و ایرادی اساسی‌تربه ایشان وارد می‌کنیم. ایشان برای مثال حدیث دیگری را نقل کردند که در آن امیر مومنان به دنبال خانمی می‌روند که بار حمل می‌کرده است و متوجه می شوند که فرزندان فقیری دارد و پدر خانواده که از سربازان حضرت علی بوده در جنگ کشته شده است. امام ناراحت می‌شوند و وقتی برای کمک کردن به ایشان نان درست می‌کردند، صورت خود را به آتش نزدیک می‌کنند و می‌گویند یا علی آتش جهنم را بچش که حواست به چنین زنی نبوده است.
وی ادامه داد: ما با این حدیث شان امام علی (ع) را پایین می‌آوریم که معتقد بودند اگر در گوشه ای از حکومت اسلامی خلخالی به زور از پای زن مسیحی در آورده شود و مرد مسلمانی از غم این واقعه بمیرد به حق مرده است. چطور ممکن است زنی که همسر سربازان خود حضرت بوده و شهید شده است، مورد غفلت امام قرار بگیرد؟
اخوان تصریح کرد: آقای بهبودی معتقد بودند که ما با این حدیث فکر می‌کنیم که داریم به ائمه خدمت می‌‌کنیم، اما نمی‌دانیم که با این حدیث جعلی به مساله قرآن صدمه می‌زنیم و به پیامبر توهین می‌کنیم که ایشان حواسشان به جمع کردن قرآن نبود و بعدا حضرت علی (ع) قرآن را جمع کرده‌اند. این دیدار خیلی برای من به یادماندنی بود.
وی ادامه داد: دلیل اختلاف ایشان با برخی از علما در خصوص حدیث چه بود، ایشان با برخی اختلاف مبنایی داشتند. من نیز با این مبنا مخالف هستم. به نظر من مبنای ایشان در حدیث مربوط به متاخران است. متاخران مبانی حدیث صحیح را سند می‌دانستند حال آنکه متقدمین به سنجش محتوا با قرآن و روایات می‌پرداختند.
اخوان با بیان اینکه تنها شیخ صدوق اسناد حدیث خود را آن هم در آخر کتابش آورده است، گفت: دلیل این مساله آن نیست که حدیث بدون سند مورد قبول بوده است بلکه آنها اصل را صحت متن گذاشته بودند و به سند به عنوان یک موید نگاه می‌کردند. از قرن هفتم متاخران که تقسیم ارباع حدیثی را مطرح کردند، تقدم سند را مطرح نمودند که به نظرم نادرست است و آقای بهبودی هم به اولویت سند معتقد بودند و عنوان صحیح کافی و دیگر کتب ناشی از همین گرایش سند گرایانه بود.
وی ادامه داد: ما احادیثی داریم که سند محکمی دارد، اما محتوی این سند می‌گوید که خدا جسم دارد و یا بر عکس احادیثی داریم که متن عالی و محکم است اما سند مشکل دارد. برخی از روات چنین احادیثی دروغ‌گو بوده‌اند، اما فرد دروغگو که همه حرف‌هایش دروغ نمی‌شود اما با وجود چنین فردی، باید در محتوای حدیث دقت بیشتری به خرج داد، اما به نظرم نمی‌توان آن را رد کرد.

با کاربرد عنوان «صحیح» برای آثار استاد بهبودی مخالفم
این استاد یار دانشگاه افزود: از این رو بر اساس مبنای صحت حدیث، مصداق حدیث صحیح و غیر صحیح برای متقدمان و متاخران فرق می‌کند. برخی از جاعلان احادیثی را به امام باقر(ع) نسبت می‌دادند و سند درستی در دست هست حال آنکه محتوا قابل دفاع نیست.
اخوان گفت: آقای بهبودی بیشتر به سمت اسناد رفته‌اند و در روات حدیث هم بیشتر از روات ابن غضائری استفاده کرده ‌ند که مقداری تندرو و سخت‌گیر بوده است و خیلی از روات را رد کرده‌اند. بر اساس سند محور بودن و استفاده از ابن غضائری بسیاری از احادیث را رد کرده اند و از این رو برخی با ایشان مخالفت کردند. البته من با گذاشتن عنوان صحیح بر کتاب‌ها هم مشکل دارم.
وی در خصوص اینکه آیا با توجه به رشد اهمیت عقل و توجه جهان امروز به وجاهت آن، اقدام آقای بهبودی در این راستا نبود، گفت: مبنا و ایده‌ آقای بهبودی درست بوده است. برخی پافشاری می‌کردند تا بگویند که کتب اربعه کاملا درست است. در خصوص مبارزه با این دیدگاه افراطی من با ایشان موافقم و نگاهشان ستودنی است، اما روش ایشان را در این راستا قبول ندارم. ای کاش به جای نشر احادیث صحیح احادیث رد شده با آوردن مستندات منتشر می‌شد. در این صورت با این کار روش شناختن حدیث صحیح از غیر صحیح تعلیم می‌شد و کتاب خوبی برای مقطع دکترا بود.
وی ادامه داد: چه بسا همه یا بیشتر مخالفان با دیدن دلایل اقناع می‌شدند. به نظرم بدون اینکه دلایل را بگوییم، یک باره بخشی از معارف اهل بیت را کم کنیم درست نیست.
اخوان تصریح کرد: برای مثال علامه مجلسی در حدیثی در خصوص آخر زمان و ذیل کلمه کاسیات که معنای لباسی که زنان در آخر زمان می‌پوشند که هر چند لباس و پوشش است این کارایی را ندارد، گفته‌اند که احتمالا این کلمه کاشفات باشد که به معنای برهنگی است. ایشان گفته‌اند چون یقین ندارند، کاسیات را حذف نمی‌کنند. امروز ما با مد شدن لباس‌هایی چون ساپورت معنای حدیث را می‌فهمیم و چه بسا برخی از احادیثی که امروز ما مرادشان را نمی‌دانیم و رد کنیم، با پیشرفت علم و گذر زمان معنایش برایمان معلوم شود و بدانیم حدیث درست بوده و برخی از احادیثی که ایشان رد کرده‌اند از این دست بوده است و برخی هم بر اساس اسناد بوده است.
وی در پاسخ به این پرسش که به نظر شما ایشان اصولی بودند یا اخباری، گفت: ایشان بین اصولی و اخباری بودند. ایشان ادعای مبارزه با اخباریان را داشتند اما مبانی اصولیون را رعایت نکردند. اصولیان با عقل و مطابقت متن حدیث با قرآن و روایات صحت حدیث را تحقیق می‌کردند و نه سند. استاد بهبودی هر چند اصول مورد نظر اصولیون را نپذیرفته‌اند به نقد اخباریان پرداخته‌اند و به نوعی امری بین الامرین بودند.

captcha