خاطراتی از شهید مطهری از زبان استاد قدیمی دانشکده الهیات
کد خبر: 3253942
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۱
گفت‌وگوی ایکنا با منصور پهلوان؛

خاطراتی از شهید مطهری از زبان استاد قدیمی دانشکده الهیات

گروه دانشگاه: منصور پهلوان یکی از اساتید با سابقه دانشکده الهیات دانشگاه تهران است که سال‌های متمادی از وجود استاد شهید مطهری بهره برده است، وی اطلاع از علوم مختلف را یکی از شاخص‌ترین ویژگی‌های شهید مطهری می‌داند.

دکتر منصور پهلوان، مدیر گروه قرآن و حدیث دانشگاه تهران در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، با اشاره به شأن معلم در اسلام، گفت: در اسلام و قرآن، معلم از جایگاه والایی برخوردار است؛ برای اثبات این مطلب کافی است به این مفهوم توجه کنیم که معلمی کار انبیاست. این جمله برگرفته از آیه قرآن کریم درباره پیغمبر(ص)‌ است، آنجا که می‌فرماید: «وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ»(جمعه/2). پیغمبر اکرم(ص) کسی است که قرآن را تعلیم می‌دهد و این تعلیم دادن، یعنی معلمی کردن.

جایگاه معلم در بیان حضرت علی(ع)

وی افزود: این که گفته می‌شود معلمی شغل انبیاست به این دلیل است که در حقیقت انبیا معلم بودند. به مردم تعلیم می‌دادند و علم آن‌ها را افزون می‌کردند. در قرآن کریم در مورد انبیا ـ هم پیغمبر اکرم(ص)‌ و هم انبیای دیگر ـ از صفت معلمی استفاده شده است. در احادیث نیز در مورد معلم تأکید و سفارش بسیار زیادی شده و جایگاه بسیار بالایی برای آن ذکر شده است. در حدیثی در نهج‌البلاغه، حضرت امیر(ع) می‌فرمایند: «مردمان یا عالم ربانی و یا متعلم بر سبیل نجات هستند و یا مردمانی که دنبال هوا و هوس و از معرفت، علم و دانش دور هستند». عالمی که در این حدیث به آن اشاره شده است همان معلم است. انسان یا باید معلم باشد که خودش عالم است و وظیفه تعلیم را بر عهده دارد و یا اینکه باید متعلم و دانشجو باشد. کسی که در کار تعلیم و تعلم و در کار معلمی و دانشجویی باشد، مورد تأیید است.

مدیر گروه قرآن و حدیث دانشگاه تهران با اشاره به فرموده دیگری از امیرالمؤمنین علی(ع)، گفت: حضرت امیر(ع) در جای دیگری می‌فرمایند:‌ «ما اخذ الله علی اهل الجهل ان یتعلموا حتی اخذ علی اهل العلم ان یعلموا»(حکمت 478). به این معنا که خدا پیش از آن که جاهل را مورد خطاب قرار دهد که چرا یاد نگرفتی، معلم و عالم را مورد توبیخ قرار می‌دهد که چرا تعلیم ندادی. رسالت عالم در تعلیم دادن و آموختن است. اگر جاهل فرا نمی‌گیرد به‌ این علت است که علم ندارد و جاهل است؛ ولی عالم که علم دارد باید این کار را انجام دهد.

وی افزود: در حدیث دیگری است که «زکات العلم نشرهُ» یعنی هر چیزی زکاتی دارد و زکات علم نشر آن است. باید علم را انتشار داد و در واقع معلمی کرد. باید دست دیگران را گرفت. سعدی در همین رابطه اشعار زیبایی دارد. آنجا که می‌گوید: «صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه/ بشکست عهد و صحبت اهل طریق را/ گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود/ تا اختیار کردی از آن این فریق را/ گفت آن گلیم خویش بدر می‌برد ز موج/ وین جهد می‌کند که بگیرد غریق را». به این معنا که شخصی صحبت اهل طریق و آن‌هایی که به عبادت مشغول بودند را در خانقاه و عبادتکده رها می‌کند و به مدرسه می‌رود، از او سؤال می‌شود که بین مدرسه و خانقاه یا مسجد چه فرقی بود که آنجا را رها و این طریق را انتخاب کردی، پاسخ می‌دهد آن کسی که عابد است سعی می‌کند گلیم خویش را از آب بیرون بکشد ولی آن کسی که معلم است سعی می‌کند دیگران را نجات کند و جایگاه بالاتری دارد.

دکتر پهلوان با اشاره به روایت دیگری از پیغمبر اکرم(ص)، عنوان کرد: روزی پیامبر(ص) وارد مسجد شدند. در مسجد یک گروه مشغول مباحثه، درس و بحث بودند و یک عده هم مشغول عبادت، ذکر، قرائت قرآن و دعا. پیغمبر اکرم(ص) میان کسانی که مشغول درس و بحث بودند نشستند و فرمودند: گرچه هر دو طائفه خوب است ولی درس و بحث را ترجیح می‌دهم و انتخاب می‌کنم. پیغمبر اکرم(ص) حتی در شب‌هایی که برای عبادت مشخص شده مثل شب‌های احیا، مجلس درس، بحث، تعلیم و آموزش را مقدم می‌داشتند و برای آن احترام بالایی قائل بودند. از مجموع این سخنان نتیجه می‌گیریم که جایگاه تعلیم در اسلام جایگاه والایی است و معلم در اسلام بسیار ارزشمند است. در اسلام فراوان به حرمت گذاشتن به معلم و بهره‌ بردن از وجود او توصیه شده است.

شاخص‌ترین ویژگی‌های شهید مطهری

مدیر گروه قرآن و حدیث دانشگاه تهران در ادامه به ویژگی‌های شاخص استاد مطهری اشاره کرد و گفت: استاد مطهری واقعاً ‌معلم بودند؛ به این معنا که خلق و خوی معلمی داشتند. در کتاب‌هایشان، مطالب را خوب تقریر می‌کردند. همانگونه که یک معلم درس را به بیان خوب و زیبا تشریح می‌کند و آموزش می‌دهد. استاد مطهری برای ساده‌تر شدن مفاهیم فلسفی و علمی سعی می‌کردند در کتاب‌هایشان از یک زبان معلمی و ساده‌ای استفاده کنند تا جویندگان و طالبان علم و دانش‌آموزان آن‌ها را به راحتی یاد بگیرند. تمامی کتاب‌های استاد مطهری با این عنایت نوشته شده که دیگران به راحتی بخوانند و به‌خوبی از آن‌ها استفاده کنند. استاد مطهری در این مورد نمونه بودند.

وی گفت: ایشان 25 سال در دانشکده الهیات دانشگاه تهران استاد بودند. در کلاس‌های ایشان در دوران قبل از انقلاب شرکت می‌کردم؛ در درس‌های فلسفه و درس‌های دیگری که ایشان ارائه می‌کردند که بعدها به‌صورت کلیات علوم اسلامی در قالب کتاب‌هایی چاپ شد. ایشان به‌عنوان یک استاد شاخص، برتر و ممتاز در دانشگاه تهران بودند و کارشان معلمی بود. در واقع مهم‌ترین فعالیتشان تعلیم و تربیت بود.

دکتر پهلوان با اشاره به خصوصیت دیگر شهید مطهری،‌ اظهار کرد: ویژگی بارز دیگر ایشان، علم‌آموزی بود. اگر معلمی فقط به معلومات قبلی خود اکتفا کند، این برای او موفقیت‌آمیز نیست؛ اما اگر معلمی باشد که همیشه درصدد افزودن اندوخته‌های خود باشد او یک معلم موفق است. استاد مطهری همیشه درصدد افزایش معلومات خود بودند. به‌درستی به سؤالات و سخنان اشخاص، افراد در جلسات مختلف گوش می‌دادند و به‌درستی مطالب را نقد و بررسی می‌کردند. در مباحثات و مناظرات شرکت فعالی داشتند. معلم موفق، معلمی است که فعال و خود در آموختن پیشگام باشد، هم به دیگران بیاموزد و هم خودش فرا بگیرد. چنین معلمی می‌تواند برای ده‌ها سال وظیفه معلمی را به‌خوبی انجام دهد و از کتاب‌ها و سخنرانی‌های او استفاده کنند. پویایی شهید مطهری به معلمی او کمک می‌کرد و از او استادی برتر ساخته بود.

شهید مطهری در علوم مختلف مطلع بود

مدیر گروه قرآن و حدیث دانشگاه تهران با بیان اینکه شهید مطهری در علوم مختلف مطلع و متضلع بود، تصریح کرد: در اصطلاحات قدیم، معلم به کسی می‌گفتند که از علوم مختلف سر رشته داشته باشد به‌طور مثال ارسطو را معلم اول می‌گویند به این دلیل که او در انواع علوم سررشته داشته است. همچنین به فارابی معلم ثانی می‌گویند به‌خاطر اینکه در انواع علوم صاحب‌نظر بوده است. استاد مطهری هم واقعاً اینگونه بود. معلمی بود که در علوم مختلف سر رشته داشت. صحیح است که تخصص ایشان فلسفه بود و در فلسفه مثل علامه طباطبایی که استاد ایشان و صاحب‌نظر بودند، ایشان هم در مباحث حکمی و فلسفی صاحب‌نظر بودند؛ اما به‌طور مثال در تفسیر قرآن ایشان خیلی کار کرده بودند. جلسات تفسیر قرآن داشتند. در مباحث تاریخی صاحب‌نظر بودند و تاریخ را به خوبی مطالعه کرده بودند. در مطالعات حدیثی وارد بودند و در احادیث ورود داشتند. در علم فقه و اصول که از علوم مهم حوزوی است صاحب‌نظر بودند. همچنین ادبیات فارسی و عربی را به‌خوبی می‌دانستند و به اشعار فارسی و عربی از حافظه استناد می‌کردند. حواشی ایشان در دیوان حافظ که همواره در کنار ایشان بود، نشان بارزی بر این مدعا است. یکی دیگر از جهاتی که باعث شد روز شهادت استاد مطهری به‌عنوان روز معلم انتخاب شود همین مسئله جامعیت ایشان بود. این زمینه ایجاب می‌کرد که اگر بخواهیم یک نفر را در دوره‌های قبل از انقلاب و بعد از انقلاب انتخاب کنیم و به‌عنوان معلم از او یاد کنیم و یاد او را گرامی بداریم، کسی جز استاد شهید مرتضی مطهری نباشد.

خاطراتی از استاد شهید

دکتر پهلوان که سالیانی از وجود استاد مطهری بهره برده است، به ذکر خاطراتی از ایشان پرداخت و اظهار کرد: آقای مطهری با آن علم و فضلی که داشت بسیار متواضع بود و با دانشجو با احترام سخن می‌گفت. سخن او را قطع نمی‌کرد، اگر هم دانشجو حرف ناصوابی می‌زد می‌گفت: آن قسمت از حرف شما صحیح است، اما شایسته است در قسمت اخیر تأمل بیشتری بفرمایید. با اساتید نیز سنجیده و پخته سخن می‌گفت و هیچگاه ادعای گزاف و خودستایی در سخنان او مشاهده نمی‌شد. به یاد دارم که در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در موضوع اصل تضاد در فلسفه اسلامی سخنرانی کرد. اساتید فاضل و دانشجویان محقق همه در آن جلسه حضور داشتند و از محضر او استفاده کردند. او می‌گفت در حکمت اسلامی آمده است: «لولا التّضاد لما صحّ دوام الفیض عن المبدأ الجواد». بعد از اتمام سخنرانی که با کف‌ زدن‌های مستمعان همراه بود ناگهان آقای دکتر احمد فردید به پشت تریبون رفت و گفت من نمی‌دانم کسانی که زبان آلمانی نمی‌دانند چگونه از تز و آنتی تز و سنتز و فلسفه هگل سخن می‌گویند و منابع آنان چیست؟ مجدداً آقای مطهری به پشت تریبون رفتند و با علم و حلم، اسامی منابع فارسی و عربی خود را نام بردند و فرمودند این‌ها برداشت من از این منابع بود. خیلی خوشحال می‌شوم اگر مرتکب اشتباهی شده باشم، دوستان تذکر دهند، اما صرف ندانستن زبان آلمانی دلیل رد سخنان من نخواهد بود.

وی با اشاره به خاطره دیگری، گفت: از ذکر هر خاطره‌ای که بگذریم از یاد جلسات پرمحتوا و فراموش‌نشدنی انجمن اسلامی پزشکان و انجمن اسلامی مهندسین نمی‌توان گذشت. سخنران اصلی این جلسات در طی سالیان متمای استاد مطهری بود و صبح زود روزهای جمعه و غالباً در منزل مرحوم دکتر عباس نکوفر در قلهک و با صرف صبحانه تشکیل می‌شد. مستمعان این جلسه که نوعاً تحصیل کرده و فارغ‌التحصیل دانشگاه‌ها بودند به‌خوبی به سخنان استاد گوش می‌دادند و استاد نیز به احترام آنان مطالب ارزنده و مورد نیاز جوامع معاصر را مطرح می‌کردند. مرحوم آقای دکتر عباس حائری با اشتیاق وافر سخنرانی‌های استاد را ضبط می‌کرد. مثلاً کتاب مسئله حجاب یکی از محصولات آن جلسات به‌شمار می‌رود. آیا حجاب بانوان مانع از تحصیل و کار ایشان است؟ حد شرعی حجاب بانوان چیست؟ اقوال و فتاوای فقهای بزرگ در این باب چه می‌گوید؟

دکتر پهلوان افزود: استاد مطهری با یک دید وسیع، در مقابل کسانی که تحصیل و مشارکت اجتماعی بانوان را ناروا می‌شمارند، به بررسی عالمانه سؤالات فوق پرداخته و به انتقادات کسانی که می‌گویند اسلام در دنیای معاصر قابل اجرا نیست، پاسخ می‌دهند. بسیاری دیگر از سخنرانی‌های آن جلسات هم پس از شهادت استاد از نوار پیاده و منتشر شده است.

وی اظهار کرد: به یاد دارم اولین گفت‌وگوی من با استاد مطهری در سال 48 یا 49 پس از انتشار مقاله ختم نبوت ایشان در کتاب محمد خاتم پیامبران بود. ایشان در آن مقاله نوشته‌اند که پس از ختم نبوت به وجود مسعود پیامبر اکرم(ص) وظیفه پاسداری و تبلیغ آئین الهی بر عهده علما و دانشمندان دین نهاده شده است و نوشته‌اند این مطلب در احادیثی همچون «علماء أمتی أفضل من أنبیاء بنی إسرائیل» بیان شده است، زیرا انبیاء‌ بنی اسرائیل نیز وظیفه‌ای جز پاسداری و تبلیغ آیین الهی نداشته‌اند و صاحب شریعت مستقل و کتاب آسمانی نبوده‌اند. به ایشان درباره آن حدیث عرض کردم: آقا اولاً آیا مقصود از علماء در این روایت ائمه طاهرین(ع) نیستند؟ در احادیث چندی تصریح شده است که مقصود از علما در این روایت ائمه طاهرین(ع) هستند. ثانیاً در منابع معتبر روایی، این حدیث به‌صورت «کأنبیاء بنى اسرائیل» روایت شده و نه «أفضل من أنبیاء بنی إسرائیل». ایشان در جواب فرمودند گرچه لفظ علماء در این حدیث عام است اما شکی وجود ندارد که مصداق أتمّ علماء ائمه معصومین(ع) می‌باشند. در مورد ضبط حدیث هم، من در موقع نگارش مقاله از محفوظات خود استفاده کرده‌ام. مجدداً مراجعه می‌کنم و اگر حدیث بدان صورت که نقل کرده‌ام نباشد حتماً در چاپ‌های بعد اصلاح خواهم کرد.

captcha