به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، آیتاللهالعظمی جواد غروی علیاری، مفسر قرآن کریم روز گذشته، 20 خرداد در جلسه تفسیر این هفته خود با اشاره به آیه دهم و یازدهم از سوره مبارکه نجم «فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿۱۰﴾ مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿۱۱﴾» ، گفت: تکذیب یک امر غیر معقول است، عاقلان درصدد تکذیب ظاهر و باطن افراد نیستند و نخواهند بود. تکذیب یک عمل غیر عادی است و از اولیای الهی به دور است.
وی افزود: مراد قلب نیست ولو اینکه در تفاسیر هم ملاحظه میکنید که مراد از فؤاد، قلب نیست. فؤاد دریچه قلب و راهی برای ورود انوار حق است. فؤاد قلب نیست بلکه مجرای قلب است. اشیایی که در آن محل و مسکن رؤیت شدند، باطن و ظاهرشان یکی بود. تکذیب تنها به قول و حدیث اطلاق نمیشود. تکذیب عینیت، صورت و سیرت، حقیقت و مجاز هم دارد.
این مفسر قرآن اظهار کرد: نه اینکه تعصب باشد، بلکه در میان تمام انبیا، آن کسی که به حضرتش وصول پیدا کرد، به حضور الهی و جایی که هیچ چیزی غیر از عینیت نبود، او حضرت محمد(ص) بود.
وی با اشاره به آیه 260 سوره مبارکه بقره «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَکِن لِّیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى کُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»، گفت: باطن و ظاهر باید در انبیا یکی باشد. همهاش باید حقیقت باشد. اولین شخصیت الهی از مقامات ربوبی از همه بیشتر که به مقام امامت نائل شده است حضرت ابراهیم(ع) است. شأن جهت ربوبی الهی حضرت ابراهیم(ع) بالاتر از تمام انبیاست غیر از رسول اکرم(ص). به حقایق نائل شده اما چنین تقاضایی دارد.
آیتاللهالعظمی غروی علیاری عنوان کرد: بزرگی مطلبی در مورد شخصیت حضرت علی(ع) و مقایسه آن حضرت با تمام انبیای حتی اولوالعزم از نوح و ابراهیم تا عیسی نوشته است. آنها چه مسائل و مشکلاتی داشتند و علی(ع) چه داشت. ای عاقلان و عالمان دنیا قضاوت کنید.
فؤاد حضرت محمد(ع) هر چه دید عینیت دید
وی اظهار کرد: در آیات 153 و 154 سوره اعراف « وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ» وقتی حضرت موسی(ع) از خداوند درخواست میکند که او را ببیند، خداوند میفرماید: به آنجا نرسیدهای که من را ببینی.
این مفسر قرآن اظهار کرد: ابن عباس میگوید که من از پیغمبر(ص) سؤال کردم این عالم چه عالمی بوده است؟ فؤاد حضرت محمد(ع) هر چه دید عینیت دید. بعضیها شاید میگویند آن عینیت جبرئیل و عینیت ذاتی است، اما این درست نیست، بحث ما بین حضرت محمد(ص) و رب او است.
وی ضمن اشاره به اینکه مکان مافوق آسمان هفتم سدرةالمنتهی است، گفت: پیغمبر(ص) جبرئیل، را در خلقت اولیهاش یک بار در عالم لاهوت و یک بار در عالم ناسوت دیده است. همان موقع که برای ابلاغ رسالت آمده جبرئیل خودش را نشان داده، او خود وجود اولیه خودش را نشان داد نه اینکه پیغمبر(ع) از او تقاضا کند. پیامبر(ص) اسرار عالم لاهوت و عالم سدرةالمنتهی را دیده است. پیامبر(ص) در پاسخ ابن عباس فرمود آنهایی که قلبم دید. قلب هم دو چشم دارد. در طرف راست قلب هم یک ودیعه الهی است به نام عرشالرحمن. آیات عرش الرحمن که 133 مورد است مربوط به قلب است. پیامبر(ص) فرمود: من در آن عالم هر چه دیدم اسرار الهی دیدم، همه را در اختیار من قرار داد؛ عالم گذشته، ماضی و مستقبل. هر چه دیدم عینیت دیدم. هر چه قلبم مشاهده کرد چشم ظاهریام هم دید. این خیلی حرف است.
وی عنوان کرد: خداوند همه چیز را به رسول الله(ص) داد. بواطن اسرار را در اختیار حضرت محمد(ص) قرار داد. قصص النبیای نجار را در حالات پیغمبر(ص) ملاحظه کنید. پیغمبر ما از خدا غیر از همه امور امت، او از مسائل بسیار غامض تقاضا نکرد، خداوند عالم کرامتاً در اختیار حضرت محمد(ص) قرار داد. آنجا عینیت اقوال و احوال، عینیت شهودی اشیاست. آنجا روحالانبیا، روحالشهدا و روحالعلما است. اگر بخواهید یک مکان اقدسی باشد و تمام ارواح مقدسات عالم خلقت را مشاهده کنید آنجا سدرةالمنتهی و دنبالش و یک درجه بالاتر جنت المأوی است.
آیتاللهالعظمی اظهار کرد: خداوند، قیامت جنت المأوی را هم به حضرت محمد(ع) نشان داد. به قدری مسرور است پیغمبر(ص) که نمیخواهد برگردد. خداوند می فرماید برگرد مؤمنین منتظرند اقتدا کنند و نماز صبح بخوانند. به قدری مسرور و مشعوف است رسول الله(ص) از این عالم که نمیخواهد به این عالم خاکی بیاید، جایش هم همانجا بود. اما آنجا جایگاه خودش و جایگاه چهار نفر دیگر را دید، خودش فاطمه، علی و حسن و حسین را دید. عین همین در بهشت مأمور است، آنجا هم مکانی به نام رضوانالاکبر است. شما تاریخ پیغمبر(ص) را مطالعه کنید و با تاریخ سایر انبیا مقایسه کنید.
وی گفت: همین قضیه الان در عالم برزخ حاکم است. پیغمبر(ص) بدون اجازه خدا نمیتواند به بهشت موعود برود، در برزخ شبیه رضوانالاکبر مهیا شده و مستقر هستند و قصرهای متعددی دارند، شبیه عالم قیامت در عالم برزخ است.
این مفسر قرآن اظهار کرد: یک امور ظاهری در عالم داریم از آنها بعضیها تعبیر کردند به صراط مستقیم. الان در عالم مجاز هستیم و از حقیقت خبری نیست فقط صورت است نه سیرت. در مسئله خوف و رجا، آخرین مرحله خوف مال کسانی است که خیلی به خدا نزدیک هستند، آنقدر از عملکرد خودشان خائف هستند و لحظهای جدایی و فراق را بر خود معصیت میدانند.