به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، نشست تخصصی وضعیت علوم قرآن و حدیث شب گذشته، 20 تیرماه از سوی بخش مکتوب بیست و سومین نمایشگاه بینالمللی قرآن با حضور ابوالفضل خوشمنش، عضو هیئت علمی دانشگاه الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران و سیدهدایتالله جلیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، خوشمنش با بیان اینکه رشته علوم قرآن و حدیث یا مطالعات قرآن و حدیث در کشور ما جایگاه دیرینهای دارد، گفت: این رشته و مجموعه علوم که تعاریف متعددی دارد با خود قرآن زاده شده و در کنار قرآن راهش را تا امروز ادامه داده است.
وی افزود: آنچه امروز به عنوان رشته قرآن و حدیث نامیده میشود، اگر مبدأ آن را دانشگاه فردوسی مشهد به مساعی شادروان رامیار قرار دهیم، عمری حدود 50 سال دارد و اگر دانشکده الهیات دانشگاه تهران بدانیم، عمر این رشته نزدیک به 40 سال میرسد؛ بنابراین رشته قرآن و حدیث به سن بلوغ رسیده است، اما از نظر ماهیت و هویت و شایستگی و بایستگی فاصله زیادی دارد با آنچه که میتوان بلوغ این رشته نامید.
خوشمنش یکی از اوصاف خوب این دانشگاه را تعداد دانشجویان آن عنوان کرد و گفت: رشته علوم قرآن و حدیث از سال تحصیلی 65ـ64 دانشجو پذیرفته است که در آن سال 274 دانشجو پذیرفته بود که این رقم در سال 93 به 22647 نفر در کل کشور رسیده است؛ یعنی حدوداً 100 برابر شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران گفت: با این حال وضعیت این رشته در کشور در حد تبلیغی و ترویجی باقی مانده است و تا رسیدن به یک رشته تخصصی آکادمیک فکری، محتوایی و هویتدار فاصلهای نه اندک دارد.
باید قرآن و علوم قرآنی را از یکدیگر تفکیک کنیم
وی عدم مرجعیت قرآن و عدم مدارمحور بودن این رشته، قلت تعهد و ناکارآمدی اجتماعی، حاشیهمداری این رشته نسبت به قرآن و اسلام، وامداری این علوم به سایر رشتهها، نظارتگریزی و عدم شکلگیری گفتمان بین رشتهای را از جمله مشکلات حوزه علوم قرآن و حدیث عنوان کرد.
در ادامه هدایتالله جلیلی با تأکید بر اینکه باید قرآن و علوم قرآنی را از یکدیگر تفکیک کنیم، اظهار کرد: شأن، احکام و انتظاراتی که از قرآن و علوم قرآنی وجود دارد از یکدیگر متفاوت است و نباید این دو را با یکدیگر برابر دانست.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی افزود: وقتی ما سخن از علوم قرآنی به میان میآوریم ناخودآگاه ذهن به سمت دو مفهوم میرود؛ اول آن را به عنوان یک رشته قلمداد میکند و دیگر اینکه آن را یکی از حوزههای مطالعاتی به نام علوم قرآنی میدانند که تعریف دومی اعم از تعریف اولی است.
وی گفت: گاه در مورد رشته علوم قرآنی با مختصات و سابقهاش حرف میزنیم و گاه در کنار سایر حوزههای مطالعاتی به علوم قرآن نگاه میکنیم که خوشمنش سراغ مطلب اول رفت، در حالی که میتوان از دیدگاه دوم نیز به مسئله علوم قرآن پرداخت.
جلیلی در مورد وضعیت موجود علوم قرآن و حدیث گفت: وضعیت این حوزه را میتوان در چند کلمه ایستایی، تکرار، تورم، تأخیر و عقب ماندگی عنوان کرد که وضعیت مطلوب آن زایندگی، پویایی، نوآوری، توسعه متوازن، روزآمدی و حتی پیشگامی است.
وی تصریح کرد: در حوزه علوم قرآن ما با پرسش جدیدی روبرو نیستیم و تلاش و تکاپویی در این زمینه صورت نمیگیرد که پیامدهای ناگواری به همراه خواهد داشت؛ این وضعیت نیازمند تبیین است.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه عدهای در این عرصه توهم استغنا دارند، گفت: یک حیات جزیرهوار در این عرصه به وجود آمده که ارتباطش با سایر عرصهها قطع است که برای عبور از این وضعیت نیاز به راهبرد داریم.
30 سال است که ندایی از اسلام در گوشهای از آسیا برخاسته است
وی اظهار کرد: در مطالعات قرآنی فاصلهای بین ما و آنچه بیرون از مرزهای ایران است، وجود دارد و تصور میشود آن سمت دستاوردها و رهیافتهای جدید و مثمر ثمری وجود دارد که ما به آنها نرسیدهایم.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه قرآنپژوهی ما بر تفکر سنتی استوار است، اظهار کرد: برخی این رویکرد را متکلمانه تعبیر میکنند که مدافعهجویانه است.
وی با تقسیمبندی علوم به سه دسته آکادمیک ایران، غیر آکادمیک و آکادمیک غربی گفت: در این دستهبندی محیط اول نسبت به محیط دوم و این دو محیط نسبت به محیط سوم از نشاط و نوآوری کمتری برخوردار است با این دیدگاه است که باید وضعیت علوم قرآنی را در نظر بگیریم.
در ادامه نشست وضعیت علوم قرآن و حدیث، ابوالفضل خوشمنش چند سؤال مطرح کرد. وی گفت: آیا رشته علوم قرآن و حدیث مسیر خود را طی کرده است؟ این رشته که باید طلیعهدار مطالعات حداقل علوم اسلامی و انسانی باشد در کجای غافله دانش و پژوهش و گفتمان معرفتی قرار گرفته است؟
عضو هیئت علمی دانشگاه الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران تصریح کرد: چه بخواهیم چه نخواهیم اسلام 50 سال آینده قدرت برتر و دارنده دست برتر در مناسبات جهانی خواهد بود و اینکه این رشته در طول این 50 سال چه خواهد کرد و به کجا خواهد رسید روشن نیست.
وی افزود: قرن نوزدهم قرن اروپا بود؛ قرن بیستم، قرآن آمریکا و قرن بیست و یک را قرن آسیا میدانند که میتواند منظور از آسیا، آسیای شرقی یا آسیای نفتی و داعشی باشد.
خوشمنش تصریح کرد: در عین حال 30 سال است که ندایی از اسلام در گوشهای از آسیا برخاسته است که باید ببینیم برای برافراشتن این ندا تا چه حد تلاش کردهایم.
وی گفت: مجموعه علوم قرآن و حدیث نقشی که میتواند داشته باشد یک سؤال مهم است؛ فرصتهایی که از دست داده و مقالهسازیها و مقالهبازیهایی که در مجلات پژوهشی انجام میدهد علامات سؤال دیگری است که در برابر این مجموعه قرار میگیرد.
جلیلی نیز در فرصت دیگری که در اختیار داشت به ارکان تحول اشاره کرد و گفت: تحول سه رکن دارد؛ تصور ما از وضع موجود، تصور ما از وضع مطلوب و تصوری که از راهبرد و مسیر مطلوب داریم؛ اگر این تصورها به روشنی مطرح و هماندیشی نشود نمیتوان گامهای تحولی برداشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: تحول فی نفسه مطلوب نیست چرا که ممکن است بخواهیم بخشی را متحول کنیم، اما بقیه آن را نیز خراب کنیم؛ بنابراین وقتی از تحول سخن میگوییم باید در مورد ارکان تحول هماندیشی کنیم.
وی در مورد ویژگیهای علوم قرآنی گفت: این رشته شأن مقدمهای بودن و ابزاری بودن دارد و برای ساختهای دیگری است و مهمترین ویژگی آن مصرف کننده بودن آن است.
جلیلی عنوان کرد: علوم قرآنی از دستاوردهای سایر دانشها استفاده میکند؛ به دلیل اینکه این دانش محور و مصداقش قرآن است و نیاز به معارف دیگر دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی گفت: در قرون گذشته عالمان دین از سایر حوزههای معرفتی آنچه برای فهم قرآن احتیاج بوده را دریافت کرده و در مورد مصداق قرآن به کار گرفتهاند.
وی با بیان اینکه علوم قرآنی ذاتاً بین رشتهای است، اظهار کرد: این رشته ها به لحاظ روش و مبانی از یکدیگر متفاوت هستند و به جای دیگری ارجاع داده میشوند، اما به لحاظ مصداق گرد قرآن جمع شدهاند حال اگر بخواهیم در علوم قرآنی تحول ایجاد کنیم باید در رشتههای مولد این تحول ایجاد شود.