بازگشت یک قهرمان/ آن مرد با افتخار آمد
کد خبر: 3383802
تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۶
اولین دیدار خانواده سردار همدانی پس از شهادتش؛

بازگشت یک قهرمان/ آن مرد با افتخار آمد

گروه جهاد و حماسه: دو روز پس از شهادتش، سردار آمد؛ آن مرد با افتخار آمد.

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)، عصر شنبه 18 مهر ماه معراج شهدای مرکز محل ملاقات پدری بزرگ با فرزندانش است.
حسینیه معراج شهدا میعادگاهی است که تا به آن قدم می‌گذاری روحت تازه می‌شود. محفلی نورانی است که در میانه آن 6 شهید گمنام آرام گرفته‌اند.

این حسینیه یکی از متبرکترین مکانهایی است که عطر شهادت می‌دهد و در کنار آن بار گناهانت احساس سبکی می‌کند.

جمعی از دوستان و همرزمان سردار همدانی آمده‌اند تا در این دیدار کنار خانواده شهید باشند تا به آنها بگویند شریک غمها و شادیهای شما هستیم و قدردان سالها فداکاری و رنج سردار.

هر کس که از در حسینیه وارد می‌شود ناخوداگاه به سمت جایگاه شهدای گمنام می‌رود. فاتحه‌ای می‌خواند، درد دلی می‌کند و اشک می‌ریزد. این شهدا بیش از همه ما با سردار همدانی آشنا و خویشاوند هستند روح مقدس آنها در این حسینیه به مهمانان معراج سلام می‌دهد و خوش آمد می‌گوید.

شاخه گلی را از تابوت شهید 19 ساله برمی‌دارم و می‌بویم. چشمم به نوشته‌های روی تابوت می‌افتد، یکی نوشته «دمتون گرم همین» یکی دیگر نوشته «شهید جان ما هم شهادت می‌خواهیم دعا کنید» و دیگری نوشته «به مادرم زهرا سلام برسانید».

جمعیت مشتاق دیدارن و در انتظار تا خانواده سردار وارد شوند هیچ کس تاب نشستن ندارد غمگین و اشکبار ولی می‌توان شور و شوقی کربلایی را در چشمانشان دید.

چند نفری سجاده پهن کرده‌اند و شور شهادت را به مناجات با پروردگار پیوند زده‌اند. نماز در این مکان مقدس حس و حال بهتری دارد و از معراج تا ملکوت راهی نیست. این حسینیه بارها میعادگاه شهدا با دوستان و اعضای خانواده شده است و از این دیدارها خاطرات بسیار دارد.

خانواده شهدا آرام و صبور، اشک ریزان ولی مقاوم و استوار از در حسینیه وارد می‌شوند. زهرا، سارا، ذهب و مهدی فرزندان سردار آمده‌اند تا با پدر دیدار تازه کنند بی طاقت می‌شوند و صدای گریه بلند می‌شود. سارا و زهرا دیگر تحدوری و انتظار ندارند. اینجاست که پدر می‌آید قهرمان عملیاتهای دفاع مقدس، این شهید خدایی که برای نگهبانی حریم اهل بیت(ع) رفته بود و اکنون سرافراز باز گشته است.

ابو وهب آمده است پدر سالمندی که جسارت جوانان را داشت و مردانه پای عهد خود با مولایش می‌ماند.

در میان گریه فرزندان، همسر شهید بلند خطاب به جمعیت گفت روزی که می‌خواست برود گفت شهید می‌شوم، وقتی فرزندانم از این سخن به گریه افتادنند گفتم پدرتان از اول جنگ هم می‌گفت که شهید می‌شوم ولی حسین گفت این بار حتما شهید می‌شوم.
السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک یا ابا عبدالله

captcha