کد خبر: 3466393
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۲
یادداشت وارده/

بازخوانی برخی ویژگی‌های علمی و اخلاقی آیت‌الله برهانی

گروه اندیشه: با توجه به سابقه‌ای که آیت‌الله سیدمحمدمهدی برهانی در تصحیح برخی از معتبر‌ترین ترجمه‌های معاصر همچون ترجمه قرآن آیت‌الله مکارم شیرازی و ترجمه دکتر مهدی فولادوند داشته‌ است، اما هیچگاه سودای انتشار و کسب شهرت و اعتباری از این طریق را در سر نداشت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، قاسم درزی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، پس از آن‌که آیت‌الله سید‌محمدمهدی برهانی روز گذشته، 20 دی، چشم از جهان فروبست، طی یادداشتی به بازخوانی برخی ویژگی‌های علمی و اخلاقی ایشان پرداخته‌‎ است. متن کامل این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:
عرفانِ برهان
آیت‌الله سید‌محمدمهدی برهانی، در زمره شاگردان برجسته آیت‌الله سبحانی بودند که در حوزه علمیه قم نشو و نما پیدا کرده بودند. از دیگر اساتید شاخص ایشان می‌توان به مرحوم پدرشان، آیت الله سید محمد برهانی اشاره کرد. پدر بزگوار ایشان نیز از شاگردان برجسته آیت الله بروجردی و امام خمینی بودند که مدت‌ها برای تبلیغ، به دستور آیت‌الله بروجردی، به آبادان عزیمت کرده بودند و پس از سال‌ها مجدداً به تهران بازگشته بودند.
آیت‌الله‌سید‌محمد برهانی صاحب تفسیری شاخص به حساب می‌آیند که جامع روایات پیامبر اکرم(ص) در تفسیر قرآن محسوب می‌شود. اما آیت‌الله سید‌محمدمهدی نیز به حق وارث علم پدر بود و سال‌ها در مسجد وحدت و همچنین حوزه علمیه علامه سیدهاشم بحرانی به تدریس درس خارج فقه و اصول اشتغال داشت. در شرق تهران، تا مدت‌ها، این کلاس درس، تنها کلاس درس خارج محسوب می‌شد. تبهّر ایشان در علم اصول موجب شده بود که این کلاس‌ها به طور کامل در تهران شاخص و قابل ملاحظه باشد.
آیت‌الله، از نظر علمی شخصیت منحصر به فردی داشت. با وجودی که برای اخبار و احادیث نقش بسیار برجسته و مهمی قائل بودند، استادی منحصر به فرد در علم اصول نیز بودند. به عبارت دیگر با وجودی که به نظر می‌رسد جریان اخباری، تقابلی اساسی جریان اصولی دارد، اما ایشان به خوبی توانسته بودند بین این دو جریان را جمع نمایند و مجتهدی اخباری را به نمایش بگذارند. آیت‌الله، در عین اینکه اعتقاد داشتند، هیچ غیر معصومی نمی‌تواند مراد از آیات متشابه را بیان کند، در دروس اصول خود، قویاً از حجت ظواهر قرآن دفاع می‌کردند و قرآن را برای غیر معصوم قابل فهم می‌دانستند. همچنین در مباحث اولیه رسائل که به «قطع» و میزان حجیت آن اختصاص دارد، به شکلی کاملاً اجتهادی به تایید فهم غیر معصومین از قرآن می‌پرداختند. جمع میانِ روایت و درایت به این حد را تاکنون در شخصی دیگر نیافته‌ام.
آیت‌الله به قدری به روایات اهتمام داشتند که جریان روایی را در سبک زندگی فردی و اجتماعیِ او به خوبی می‌شد دید. دوستانی که معاشرت نزدیک و دور با استاد داشتند، به خوبی این گفته مرا تایید می‌کنند که برای هر عملی که انجام می‌دادند، روایتی را نیز به عنوان شاهد، پشتوانه‌ای محکم می‌دیدند. با این وجود، عقل یکی از مهم‌ترین ابزارهای تصمیم‌گیری در نزد ایشان بود. توصیه همیشگیِ برای «استخاره»، موید این مطلب است. معتقد بودند که استخاره باید زمانی انجام شود که عقل امکان تشخیص مصلحت و مفسده را نداشته باشد و تا حدی مستاصل شده باشد. در این زمان است که استخاره می‌تواند راهگشا باشد و فرد را از تنگنا خارج نماید. مشخص است که اهمیت فراوان برای روایات در کنار تاثیر عملیِ عقل در زندگی، در این شاهد نیز دیده می‌شود.
اما از جهت خصائص اخلاقی، «صبر» اصلی‌ترین مقوله‌ای است که شخصیت والای آیت‌الله برهان را شکل داده بود. بار‌ها این مطلب را تکرار می‌کردند که در مقابل مصائب و مشکلات جز صبر کار دیگری نباید کرد. عملاً نیز در زندگی پر فراز و نشیب ایشان شاهد تحقق این توصیه مهم بود‌ه‌ایم. از صبر ایشان در برابر از دست دادن اقوام و نزدیکان و دوستان گرفته، تا مشکلات عدیده‌ای که اقوام و دوستان و به‌ظاهر متدینان برایش ایجاد می‌کردند. مسلماً یکی از بزرگ‌ترین رنج‌هایی که بر ایشان گذشت و هیچ‌گاه نزدیکانِ استاد آن‌را فراموش نخواهند کرد، قطع ارتباط استاد با مسجد وحدت بود. مسجدی که به‌دست پدر بزرگوارِ ایشان بنا شده بود و حضرت آقا نیز به‌خاطر ادامه راه پدر بزرگوارِ خود در این مسجد، از قم به تهران هجرت کرده بودند، توسط برخی منفعت‌طلبان و دنیادوستان از ایشان گرفته شد. بعید می‌دانم که تا آخرین لحظات نیز رنج چنین زیاده‌طلبی‌هایی از قلبِ استاد ما زدوده شده باشد. حضرتِ آقا با وجود ناتوانیِ عمده‌ای که پس از سکته مغزیِ چند سال پیششان برای‌شان به‌ وجود آمده بود، هر روز پس از نماز ظهر تا ساعت‌ها در مسجد می‌ماندند و پاسخ مراجعان را می‌دادند.
خیلی وقت‌ها پس از این ملاقات‌ها دیگر توانی برایشان باقی نمی‌ماند و برخی اوقات نیز عوارض این قضیه تا مدت‌ها در ایشان باقی می‌ماند. بار‌ها به ایشان توصیه می‌کردیم تا این ارتباط‌های عمومی را برای بهبود وضع جسمانی‌شان تعطیل کنند اما می‌فرمودند که حل مشکلات مردم وظیفه‌ای است که بر دوش ما قرار دارد و بالا‌تر از این نمی‌توان هدف و انگیزهای برای زندگی یافت کرد.
هدف از ترجمه قرآن انس بیشتر با قرآن است
اینک که سخن از دنیادوستی به‌میان آمد خوب است به نکاتی مهم در زندگی آیت‌الله اشاره نمایم که اوج زهدِ از دنیا را در چهره او بازنمایی می‌کند. افرادی که با نشر سر و کار دارند، به خوبی می‌دانند که در دورانی زندگی می‌کنیم که افراد به دنبال آنند که کوچک‌ترین و بیمایه‌ترین آثار خود را نیز منتشر نمایند تا کم کم شهرتی به دست آرند. بگذریم از سرقت‌های علمی و انتحال‌های ادبی که به شدت رواج پیدا کرده و به عُمق مجامع علمی نفوذ کرده است. اما آیت‌الله بیش از بیست سال است که ترجمه شاخصی از قرآن کریم انجام داده‌اند و آنرا برای تصحیح به گروهی از فضلای حوزه و دانشگاه سپرده بودند. هر بار که به ایشان اصرار می‌کردیم با تعجیل بیشتری کار تصحیح انجام شود و تا زمانی‌که در قید حیات هستند ترجمه‌شان به نشر سپرده شود، می‌فرمودند: هدف از این تصحیح، انسِ بیشتر با قرآن است و انتشار ترجمه، در درجه بعد قرار دارد.
به حقیقت، چنین اخلاق و زهدی، بسیار نایاب است. یکی از افتخارات بنده این بود و هست که با گروه مصححین این ترجمه همکاری داشتم. به حق باید این ترجمه را در زمرۀ بهترین ترجمه‌های دوران معاصر به حساب آورد. ترجمه‌ای که با وجود روانی و سهولت فهم، ملزم بود تخصصی‌ترین قواعد نحوی و ادبی را نیز رعایت نماید.
بی‌هیچ اغراقی، واژه‌ای را نمی‌یافتیم مگر اینکه حضرتِ آقا درنگی علمی برای جاگذاری آن در ترجمه‌شان مبذول داشته بودند و پس از گذشت سال‌ها، هنوز می‌توانستند آن دلایل را برای ما به‌ خوبی تبیین نمایند.
 با این وجود و همچنین با توجه به سابقه‌ای که ایشان در تصحیح برخی از معتبر‌ترین ترجمه‌های معاصر همچون: ترجمه قرآن آیت الله مکارم شیرازی و ترجمه دکتر مهدی فولادوند داشته‌اند، اما هیچگاه سودای انتشار و کسب شهرت و اعتباری از این طریق را در سر نمی‌پروراند.
بیان گوشه‌ای از فضائل علمی و اخلاقیِ آیت‌آلله محمدمهدی برهانی بهانه‌ای بود تا خیلی گذرا مطالبی را در اختیار طالبان و دوستداران مقام رفیع علم قرار دهم. از خداوند متعال برای این استاد برجسته طلب مغفرت می‌نمایم و امیدوارم خداوند متعال ایشان را با اجداد مطهرشان محشور و همنشین گرداند.
قاسم درزی

captcha