به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، ایام محرم و شهادت جانسوز حضرت سیدالشهدا(ع) شاعران بسیاری را به ابراز ارادت به آن حضرت واداشته است تا سرودههایی را درباره امام حسین(ع) و قیام عاشورا بسرایند، اما همه این سرودهها مربوط به ابراز ارادت نیست، بلکه شاعرانی دغدغهمند هم در این حوزه گام برداشتهاند که عبدالمجید فرائی یکی از این شاعران است که در ادامه یک شعر و چندین دوبیتی از وی از نظر میگذرد؛
«ببار ای اشک، از دیده، غم عالم به دل دارم
محرم آمده اکنون، من از اندوه، سرشارم
ببار ای اشک، از دیده، من از ماتم، خبر دارم
عزیزانم، شود پرپر، ببار از دیده زارم
ببار ای اشک، از دیده، در این ایام دشوارم
ببار از دیدگانم خون به این ماتم، سزاوارم
ببار ای اشک، از دیده، غم عالم، خریدارم
لب تشنه، علیاصغر، به تیر تیز، نسپارم
ببار ای اشک، از دیده، بکن امشب سبکبارم
بگو: همراز من ای دل، غمی پنهان به دل دارم
ببار ای اشک، از دیده، بکن امشب سبکبارم
ببار ای اشک از دیده، به رخسارم، به رخسارم
«فرائی» بیتکلف گوی: عزادارم، عزادارم»
****
«حسین(ع) آئینه نور خدا بود
ابوالفضل دلاور، باوفا بود
عطش با کودکان بیداد میکرد
قیامت روز عاشورا، بپا بود»
****
«کربلا، قبلهنمای عشق بود
ناظر صحنه، خدای عشق بود
لشگری در روبروی شاه دین
چون حسین، فرمانروای عشق بود»
****
«ای که دردت نیست، پس همدردباش
چاره افتاده را، پیگرد باش
گر مسلمان نیستی، آزادمرد
گفت: مولا، دین نداری، مرد باش»
****
«اصغر از فرط عطش بیتاب شد
چهره معصوم او، مهتاب شد
تا امام او را، به آغوشش گرفت
گل، به دست حرمله سیراب شد»
****
«رقیه سه ساله، با چشم خویش دیده
اصغر عزیز مادر، در خون خود تپیده
بابا زمین فتاده، اما سرش بریده
تاب و توان ندارد، جانش به لب رسیده»
****
«تا ابالفضل آب روی آب ریخت
در فرات، آب از خجالت آب شد»
****
«در جسم تو، روح تو به تنگ آمده بود
ابلیس، به کید و مکر جنگ آمده بود
عباس(ع) علی(ع) چگونه آرام شود
عزت به فنا رفته و ننگ آمده بود»
****
«آن روز، کسانی دل و دین، یاخته بودند
سرمایه خود، یکسره پرداخته بودند
از بهر دو روزی که، بنا بود بمانند
بر روی حسین(ع) تیغ ستم آخته بودند
در جهل مرکب، به هوای دل گمراه
توحید رها کرده و بت ساخته بودند»
****
«در عمق دلم، نقش زدم کرب و بلا را
در خانه دل، سیرت والای وفا را
نقاش ازل، یاد به من داد کشیدم
با جوهر جان، صورت زیبای خدا را
دیدم، به تماشاگه رندان خداجوی
مردانگی و صدق و صفای شهدا را
با خامه قرآنی اعجاز برانگیز
بر لوح دلم، نقش زدم، عکس دعا را»
****
«مهر حسین(ع) از کودکی، در جان ما آغشتهاند
در تار و پود جان ما، عشق ولایت رشتهاند
دلهای ما جاری شده، با تربتاش خون خدا
در ذره ذره جان ما، بذر حسینی کشتهاند»
****
«مهر امسال مصادف شده با ماتم و درد
دل سیهپوش، گواهی دهدم چهره زرد
مانده در صحنه گودال، یکی مرد غریب
رمقی نیست کند، با همه اشرار نبرد»