به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی، امروز 27 مهرماه در ادامه تفسیر سوره مبارکه حجرات به تبیین بیشتر موضوعات روز گذشته پرداخت و گفت: جامعه را دو چیز امن میکند یکی علم صائب و دیگری عمل صالح و اگر هر کدام از این دو در جامعهای نباشد جامعه به سامان نخواهد رسید؛ قرآن نیز بر روی این دو اصل تکیه زیادی کرده است و یکی از بارزترین مصادیق عمل صالح، صدق در گفتار و نوشتار و رفتار است. امام صادق(ع) بیانی نورانی در این زمینه دارند که فرمود خداوند جامعه را به دو مطلب خاص و حصن وزین و امر مخصوص ترغیب کرده است یکی اینکه جز حق نگویند و جز حق را نپذیرید زیرا انسان برخی مسایل را قبول دارد و برخی را رد میکند لذا فرمود در قبول و رد، عالمانه این کار را انجام بدهید زیرا در قبال تکذیب و پذیرش مسئولیت دارید.
وی افزود: اگر یکی میخواهد در مجلس برای طرح و قانونی رای بدهد باید عالمانه و محققانه باشد، یا کسی کتابی میخواهد بنویسد و نظری میدهد باید محققانه و عالمانه باشد البته این مسئله اختصاص به مسایل سیاسی و کلی هم ندارد و در مسایل جزیی ما نیز باید این طور باشد. بنابراین «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا»(36/ اسراء) برای همه امور زندگی جاری و ساری است بنابراین اگر کسی چیزی را نداند و بپذیرد و یا رد کند هر دو از دید دین منهی است.
این مرجع تقلید با بیان اینکه آیه ششم سوره حجرات نیز در همین مسیر است تصریح کرد: یعنی گاهی کذب، کذب رجالی و گاهی کذب محتوایی و خبری است؛ فرمود کسی که فاسق است و به حرف او اعتماد ندارید تا به صدق او عالم نشدهاید طبق حرف او عمل نکنید؛ پس بخشی از آیه ناظر به تامین صدق مخبری و بخش دیگری ناظر به تامین صدق خبری است و اگر یکی از این دو نقص داشته باشد چون علم به آن ندارید براساس آن عملی انجام ندهید.
آیت الله جوادی آملی با طرح این سؤال که چرا گاهی انسان عالما و عامدا دروغ می گوید اظهار کرد: آشیخ عبدالکریم حائری و برخی دیگر در تحلیل این مسئله به زحمت افتادهاند؛ این بزرگواران مسئله عقل نظری که علم بر عهده اوست و عقل عملی را تفکیک نکردهاند زیرا هر کدام از این دو جایگاه متفاوتی دارند از این رو کسی که یقین دارد معصیت نمی کند و کسی که معصیت میکند اهل یقین نیست.
وی افزود: در بدن ما که بیرون ماست دو دستگاه وجود دارد یکی متولی علم و ادراک و فهمیدن و دیگری مسئول عمل است؛ چشم و گوشی داریم که باید بفهمد و دست و پایی که باید حرکت کند؛ افراد نیز در این مسئله 4 دسته هستند، برخی هم مسئول فهمشان و هم حرکتشان درست است، برخی هیچکدامشان فعال نیست؛ برخی اولی را دارند و دومی را ندارند و برعکس؛ بیان این اقسام چهارگانه این است که گاهی انسان دست و پا و چشم و گوش سالم دارد بنابراین وقتی عقرب و مار می بیند فرار می کند؛ گروه دیگر دست و پایشان فلج است لذا وقتی مار و عقرب را می بینند چون فلج هستند نمیتوانند فرار کنند؛ گروه سوم چشم و گوششان سالم نیست ولی دست و پا دارند و گروه دیگر نیز نه چشم و گوششان و نه دست و پایشان سالم است.
این مفسر قرآن عنوان کرد: بنابر این هیچ ارتباطی میان عقل نظری و عملی نیست مگر روح آنقدر قوی باشد که میان این دو ارتباط برقرار کند بنابراین عالمی که اهل عمل نیست عقل عملی او کار نمیکند؛ هوس با عالم شدن و درس خواندن مخالف نیست بلکه با عمل به علم مخالف است و جنگ نفس و عقل نیز در این بخش است؛ نفس، عقل را اسیر میکند و فرمانده کل قوا، هوی می شود و تمامی اعمال فرد در اختیار این هوی قرار میگیرد لذا عالما و عامدا دروغ میگوید زیرا کار علم، فهم است ولی به کارگیری در حیطه او نیست.
این مفسر قرآن تاکید کرد: بنابراین برای امنیت و سعادت جامعه هم باید علم، صائب باشد و هم عمل صالح؛ اگر عقل عملی که مایه اکتساب جنان است تحت فرماندهی هوی نباشد انسان را به جنت و بهشت می برد ولی سخنگوی افراد فاسق، هوای آنان است و به جدیت دروغ میگویند و معصیت می کنند.
صاحب تفسیر تسنیم همچنین درباره عدم ارتباط میان قرآن و علم اصول گفت: اصول علمی نیست که به قرآن تکیه کند زیرا کسی که در تمام عمر خود قرآن را ندیده است میتواند متخصص اصول شود زیرا هیچ مطلبی از مطالب اصول به قرآن و ابسته نیست و اگر چنانچه در اصول آمده دو خبر متعارض بود به قرآن مراجعه کنید این مراجعه کار اصولی نیست بلکه کار فقیه است.
وی افزود: ائمه(ع) فرمودند هر خبری که از ما به شما رسید را بر قرآن عرضه کنید زیرا به نام قرآن آیه جعل نمی شود ولی به نام ائمه(ع)، روایت جعل می شود بنابراین هر خبری به شما رسید به قرآن عرضه کنید اگر مخالف قرآن بود رد کنید البته لازم نیست موافق قرآن باشد زیرا قرآن بسیاری از مسایل را به اهل بیت(ع) ارجاع داده است بنابراین عرضه بر قرآن کار اصولی نیست، اصولی مبنا می دهد و کار عملی بر عهده فقه است بنابراین هیچ مطلبی از مطالب اصول به قرآن و ابسته نیست.
آیت الله جوادی آملی اظهار کرد: درباره مباهله که صحبت شد از آغاز بعثت، پیامبر، فرمود علی(ع) خلیفه من است و این جانشینی از همان ابتدا معلوم بود و هر چه جلوتر می آییم تعابیر فراوانتر و روشنتر می شود ولی تعبیر اینکه من از علی هستم و علی هم از من است یا کم بود و یا قبل از مباهله نبود و این تعبیر انفسنا و انفسکم تعبیر جدیدی بود مقصود این است که امامت در متن نبوت است.
آیت الله جوادی آملی با تاکید مجدد بر لزوم رفتار و گفتار صادقانه براساس آیه 6 سوره حجرات عنوان کرد: رسانههای گروهی و روزنامه ها وظیفه دارند صادقانه سخن بگویند تا جامعه مضطرب نشود و البته مردم هم وظیفه دارند آگاهانه چیزی را قبول کنند زیرا هر کسی هر چیزی را ناآگاهانه بپذیرد در واقع از آن تبعیت کرده است که اگر کذب باشد تبعیت از ابلیس است به همین دلیل در روایت فرمودهاند وقتی حرف سخنرانان و روزنامه ها و ... را گوش می دهید اگر به حرف آنان عمل کردید در واقع عبادت آنان را کردهاید از این رو اگر آنان از خدا و پیامبر بگویند عبادت خداست و اگر دروغ بگویند عبادت ابلیس است بنابراین هم باید راست بگوییم و هم راست را بپذیریم بنابراین این آیه برای تامین امنیت فرهنگی و اجتماعی جامعه مهمترین دلیل است ولو اینکه برای حجیت خبر واحد کارآیی نداشته باشد.
وی تاکید کرد: اگر جامعه ای بر خلاف علم حرکت کند گرفتار ندامت و پیشمانی خواهد شد بنابراین هم مردم وظیفه دارند چیزی را با تحقیق بپذیرند و هم گویندگان باید صادقانه سخن بگویند؛ این اختصاصی به ارگان و نهاد خاص و مجلس و سیاست هم ندارد و باید در همه امور این طور باشد یعنی به مردم دروغ نگوییم و دروغ را هم قبول نکنیم در این صورت مهمترین رکن امنیت جامعه تامین خواهد شد.