به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، کتاب «چارچوبی برای پژوهش در تاریخ اسلام» نوشته استیفن هامفریز و ترجمه جواد مرشدلو چارچوبی برای پژوهش در تاریخ اسلام و تمدن اسلامی تا قرن دهم هجری قمری ارائه میدهد. نویسنده کوشش کرده است تا با ارائه مسائل روششناسانه، راههایی برای استفاده بهینه از منابع موجود برای تعمیق و گسترش شناخت تاریخ اسلام را در بازه زمانی پیشگفته ارائه کند.
این کتاب در دو بخش سامان یافته است. در بخش اول بررسی جامعی از ابزارهای مرجع و منابع موجود شده است تا پژوهشگران تاریخ اسلام در دوره میانه بتوانند با استفاده از این ابزارها پروژههای تحقیقاتی خود را پیش ببرند. در بخش دوم 10 مسئله کلی در قالب ده فصل مجزا عرضه شده است که به طرح پژوهشهای مرتبط و بررسی انتقادی هر یک از آنها اختصاص دارد.
هرچند برخی میتوانند این نقد را وارد کنند که کتاب از منظر شرقشناسانه نگاشته شده و مخاطبان اصلی آن دانشجویان و پژوهشگران غربی هستند، اما مطالعه اثر حاضر برای علاقهمندان و پژوهشگران حوزه مطالعاتی تاریخ اسلام میتواند سودمند و درسآموز باشد. این کتاب میتواند چشمانداز فراگیری از تاریخچه مطالعات اسلامشناسی به دست داده و نگاهی انتقادی به تجربه غربی را فراهم کند.
در بخش اول این کتاب و ذیل عنوان منابع و ابزارهای پژوهش نگارنده تلاش کرده است تا در دو فصل «آثار مرجع» و «منابع: یک بررسی تحلیلی» به مباحثی چون «ابزارها کتابشناسی»، «جغرافیان و توپوگرافی»، «رخدادنگاری و نسبنامه»، «نصوص مقدس اسلامی: قرآن و حدیث»، «کتابخانهها و فهرستها»، «متون روایی و ادبی»، «آرشیوها و اسناد»، «سکهشناسی و اوزان و مقادیر»، «کتیبهنویسی»، «هنر باستانشناسی و فناوری» بپردازد.
در بخش دوم این کتاب نیز نگارنده میکوشد تا ذیل ده فصل، به مسائل کلی تاریخ اسلام بپردازد. فصول این بخش عبارتند از: «سنت تاریخی متقدم و نخستین تحولات سیاسی در اسلام»، «مورخان جدید و انقلاب عباسی: هنر تفسیر»، «بیهقی و ابنتغری بردی: هنر روایت در تاریخ نگاری اسلامی دوره میانه»، «ایدئولوژی و تبلیغات: دین و دولت در دوره آغازین سلجوقی»، «سازمان مالی امپراتوری ممالیک»، «یک قشر نخبه فرهنگی: نقش و پایگاه «علما» در جامعه اسلامی»، «فقه اسلامی و جامعه مسلمان»، «موضعنگاری شهر و جامعه شهری دمشق در عهد ایوبیان و ممالیک»، «مشاركت غیرمسلمانان در جامعه اسلامی»، «طبقات خاموش جامعه اسلامی: دهقانان و زیست روستایی».
مترجم این کتاب در آغاز آن مینویسد: كتاب پیش رو، چنان که از عنوان آن برمیآید، در اصل، چهارچوبی برای پژوهش در تاریخ اسلام و جوامع اسلامی پیشنهاد میكند. البته نویسنده که خود استاد و متخصص سرشناس این حوزه در دانشگاه و سكانزین است، بسیار فراتر از این گام برداشته و چند هدف را به صورت همزمان پیش برده است؛ نخست اینکه چشم انداز فراگیری از مجموعه منابع این حوزه و پژوهشهای انجام شده درباره آن به زبانهای مختلف (تا سال 1990 م.) به دست داده است؛ همزمان، با رویكردی انتقادی كوشیده است دستاوردها و كاستیهای تحقیقات اصلی در این حوزه را بررسی کند و درعین حال، با تمركز بر 10 مسئله در قالب ده فصل، ضمن بررسی تحلیلی و انتقادی منابع و پژوهشهای مرتبط با هر مسئله، راهبردها و روش های كارآمدی را برای دانشجویان و محققانی بعدی پیشنهاد كند. با اینكه مخاطب اصلی این كتاب، دانشجویان و محققان دانشگاهها و مراكز تحقیقی غربی بودهاند و نویسنده نیز از منظری شرقشناسانه مباحث خویش را ارائه كرده است، ترجمه فارسی آن، به خصوص از این بابت كه دانشجویان و محققان ایرانی ناآشنا به زبانهای دیگر را با گسترده تحقیقات اسلام شناسی در جهان و میراث غرب در این زمینه، آشنا میكند، سودمند به نظر میرسد.
ضرورت موضوع
موضوع روش از دیرباز مد نظر عالمان بوده است. منطق به عنوان ابزار تفکر صحیح مورد تصریح فلاسفه و متکلمان اسلامی بوده است و این نشان از اجماع اندیشمندان در وجود روش میدهد. با شکلگیری علوم جدید توجه به روش اهمیتی مضاعف یافت به این ترتیب که برخی از فلاسفه جدید یقین در علم را محصول روش میدانستند.
روش در تاریخ به مثابه یک علم جایگاه ویژهای دارد. با توجه به سنخ مباحث تاریخ و عدم در دسترس بودن موضوع تاریخی، تحصیل دانش تاریخی منوط به ابزار و روش خاص خواهد بود. روش سنتی در تاریخ اسلام میدان ویژهای به پیشفرضهای کلامی میدهد. به این معنا برخی از باورهای تاریخی فارغ از آنکه با چه روشی حاصل شده باشند، پذیرفتهاند. در تاریخ به عنوان علم جدید جایگاه پیشفرضهای ایدئولوژیک کمرنگ شده و نقش روش افزایش مییابد.
روش علم تاریخ بیان میکند که چگونه باوری در خصوص یک موضوع تاریخی به دست آمده و اثبات میشود. با این رویکرد، یک باور تاریخی، صرفنظر از اینکه چه باوری باشد، موجه خواهد بود. استفاده از روش تاریخی این امکان را به عالم دینی میدهد که عقاید تاریخی خود را فارغ از مطلوب خود طرح و از آن دفاع کند. چنین باوری از قوت بیشتری برخوردار خواهد از این روست که امروزه متکلمین مذاهب و ادیان تلاش میکنند که از ظرایف روشهای تاریخی به سود باور خود بهرهمند شوند.
کتاب پیشرو تلاش کرده است ابزارهای تاریخی را که پژوهش در حوزه اسلام به کار میآید بیان کنند. این ابزارها فارغ از آنکه به چه منظوری استفاده شوند، موجه هستند. قوت دیگر کتاب ارائه مسائل کلی در حوزه تاریخ اسلام است. این مسائل میتواند ما را برای ورود به تاریخ تمدن اسلامی آماده سازند. ما میتوانیم با رویکرد مولف مخالف باشیم اما با آشنایی از طرح موضوعی که شده است میتوانیم نظر خاص خود را بیابیم.