به گزارش خبرنگار ایکنا؛ همایش بزرگداشت شیخ اشراق با عنوان «سهروردی در متن آثارش» امروز 8 مرداد با سخنرانی نجفقلی حبیبی و نصرالله حکمت در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به پایان رسید.
حبیبی در آغاز سخنانش با اشاره به آنکه تفکرات سهروردی را در کتاب کلمه التصوف پیگیری خواهد کرد، گفت: از نظر سهروردی خورشید حقیقت یکی است، هر چند راهها میتواند متفاوت باشد. حقیقت یک شهر است و باید آن را در نظر داشت. او مرتب این را به ما توصیه میکند. او معتقد است همه حکما به یک حقیقت معتقد بودند و بقیه اختلافات حاصل مغالطات و اشتباهاتی است که انجام شده است.
رئیس اسبق دانشگاه علامه طباطبائی افزود: او سعی میکند دعاهایی با سوز و گداز در خصوص خداوند در این کتاب داشته باشد. او بندگان را مانند بردگانی میداند که به جستجوی خداوند هستند. او به خداوند بسیار التماس میکند و دعای سهروردی به نوعی به بیان اهل بیت نزدیک میشود.
وی تصریح کرد: شیخ اشراق توصیه میکند همانند ماه رمضان باید تا پایان عمر گناه نکنیم و توصیه میکند جهان مانند تاریکی شب تمام توجه را به خدا متوجه کند. وی میگوید: خدایا تاریکیها ما را فرو گرفتهاند و مارهای شهوات از هر طرف ما را نیش میزنند و تو خدایا آیا درست است که مرا در این وضع رها کنی، ای خدایی که از پدر و مادر به من مهربانتری. او با آهنگ گناهکاران راز و نیاز میکند.
عضو سابق هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: نالههای سهروردی در مناجات این کتاب بسیار لطیف است و میگوید در آن جهان ممکن است دیگران بگوید شما چه کردهاید که اربابتان شما را نمیپذیرد. مناجات سهروردی بسیار طولانی است و در کنار آن مباحث فلسفی در آثارش مطرح شده است. مهمترین کار او تعبیر او از نفس به کلمه است. روح، کلمه، قلب در این کتاب مورد توضیح قرار میگیرد و در این جا به آیات قرآن نیز اشاره میکند و اینکه نفس جسم نیست با توجه به فرازهای کتاب الله اثبات میشود. سهروردی در این بخش از سنت نبوی، مشایخ صوفیه و مثلا از جنید استفاده میکند.
حبیبی با بیان اینکه او در لابهلای مباحث فلسفی از سخنان امام علی(ع) و مشایخ صوفیه مباحثی را نقل میکند، گفت: شیخ اشراق از امام علی(ع) به حکیم العرب یاد میکند و تلاش میکند از کلمات ایشان در خصوص مباحث این کتاب استفاده کند. او به ابطال نظریههای طبیعی و از این میان نظریه جالینوس میپردازد و معتقد است که در کنار جسم روح و بعد فراطبیعی نیز وجود دارد.
وی در ادامه تشریح مباحث کتاب کلمه التصوف گفت: در کنار این نظرات قول به قدم عالم، قول نصارا در اعتقاد به نظریه آباء سهگانه و گمراهی یهود و مدعیات ثنویانگاران مورد ابطال سهروردی قرار میگیرد. او در خصوص شر معتقد است که آن منفعتش به کل عالم کم است و علیرغم اینکه باید باشد، در کنار کل عالم چیزی به حساب نمیآید. او به احیای حکمت نوری ایرانیان در دیگر اثرش اشاره کرده و میگوید: در فارس حکیمانی بودند فاضل و شباهتی به مجوسیت نداشتند و ما حکمت نوری ایشان را در کتاب حکمت اشراق احیا کردهایم.
عضو سابق هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: وی مقدمات بحث اخلاق را بیان کرده و به این بحث وارد میشود و شعب این حکمت را باز میشمارد و آنگاه وارد بحث صوفیه میشود و اصطلاحات این گروه را تفسیر میکند. برخی از این مباحث از سوی سهروردی اضافه شدهاند و در کنار اینها مباحث دیگر صوفیه مورد شرح قرار گرفته است. از موارد زیبای فلسفه او این است که در کنار آیات و احادیث مباحث عرفانی و روایاتی از حلاج، شبلی و دیگران آمده است.
حبیبی با بیان اینکه سهروردی معتقد است در تصوف برخی از مباحث باید کتمان شود، گفت: اما اگر خود را از امور بیهوده فارغ کنی و خود را به کمک علم کامل کنی، بسیاری از فضایل را به دست خواهی آورد. در این راستا او توصیه میکند تا ذکر مدام تکرار شود و تصورات ناپسندیده از ذهن دور گردد و به جای آن تصورات نیکو وارد ذهن شود. همچنین توصیه میکند زیاد دعا کنید و از خداوند چیزهای دائمی و نه امور گذرا را بخواهی. آخرین توصیه او که خیلی مشهور است این است که زیاد قرآن بخوان اما آن را با وجد، طرب و اندیشه نیکو بخوان و چنان آن را بخوان که گویی فقط برای تو نازل شده است.
سهروردی راه ارسطویی را ناتوان از نیل به حقیقت میداند
در ادامه این نشست نصرالله حکمت عضو هیئت علمی دانشگاه بهشتی گفت: حکیم سهروردی معتقد است با راه ارسطویی نمیتوان به حقیقت دست یافت، او به دنبال حقیقت گمنام است، اما حقیقتی که ما به دنبال آن هستیم، خود را نشان داده است. در سهروردی مهم این است که ماه به راه درست برویم. کل فلسفه غرب بحث متد اهمیت دارد. از ارسطو تا کانت آنچه مهم است درست راه رفتن است.
وی تصریح کرد: سهروردی معتقد است ما باید بکوشیم ابتدا راه درست را بیابیم، هرچند نادرست راه برویم. از همین رو در اثر سهروردی سه بار سبیل به کار رفته و شش بار واژه طریق استفاده شده است و این نشان میدهد برای سهروردی راه درست مهمتر از درست راه رفتن است.
استاد دانشگاه بهشتی ادامه داد: ما به صرف اکتشاف و منطق نمیتوانیم به حقیقت راه بیابیم و حتما باید انکشافی صورت بگیرد و حقیقت برآیندی از منطق انکشاف و اکتشاف است. گام دیگر سهروردی به بحث سیاست اختصاص دارد. او میگوید ما کسانی را که داریم که اهل تالهاند و کسانی که اهل بحثاند. زمام امور عالم به دست کسی است که هر دو را دارد و در راه درست درست راه میرود و خلیفهالله است. ریاست از آن چنین کسی است. سپس مراتب بعدی را مطرح میکند. مراد سهروردی از ریاست چیست؟
حکمت افزود: از نظر سهروردی منظور از ریاست سیطره و غلبه ظاهری نیست. گاهی امام متاله در ظاهر مستولی است، هرچند قدرت ظاهری ندارد، از این رو او ریاست دارد، هر چند در کنجی پنهان باشد. اگر سیاست به دست او باشد، روزگار نوری است و در غیر این صورت ظلمت و تاریکی غلبه دارد و انگار روزگار ما را توصیف میکند.
وی با بیان اینکه بحث دیگر سهروردی در خصوص زبان است، گفت: او معتقد است زبان بسیار مهم است، زیرا زبان ساحت اشعار و انتقال آگاهی به دیگران است و از این رو معتقد است حکمای ما به زبان رمز سخن گفتهاند و رمز قابل ردکردن نیست. ما وقتی به زبان رمز سخن میگوییم، مخاطب را در فهم شریک کردهایم و بعد از آن سهروردی بحث تعریض و تصریح را مطرح میکند. از نظر او برخی به زبان تعریض و برخی به زبان تصریح سخن میگویند و او در اینجا به نوعی جانب زبان تعریض را میگیرد و به نظر میرسد او این نکته را از امام علی(ع) گرفته باشد.
استاد دانشگاه بهشتی با بیان اینکه تعبیر تعریض و تصریح در روایات ما و به نقل از امام علی(ع) وجود دارد، گفت: در کتاب احتجاج طبرسی، داستان گفتوگوی امام علی(ع) و زرتشتی وجود دارد. در این روایت یک زرتشتی که به نظر میرسد اسلام را میشناسد به امام(ع) میگوید من میخواهم اسلام بیاورم اما قرآن پر از تناقض است، امام علی میگویند تناقضات را بشمار و زرتشتی مواردی را میشمارد و امام علی(ع) در خصوص تک تک موارد وارد بحث میشود.
حکمت تصریح کرد: یکی از موارد این است که در قرآن گفته شده است خداوند پیامبر را رحمت برای همه عالمیان میخواند در حالی که چنین نیست و از همه جهانیان تنها برخی مسلمان هستند و از این میان نیز تنها برخی درستکارند و در این صورت تنها عده محدودی مورد رحمت خواهند بود و در اینجا امام(ع) بحث تعریض و تصریح را مطرح میکند. ایشان میفرمایند همه پیامبران با زبان تصریح سخن گفتهاند، اما پیامبر خاتم زبانش زبان تصریح نیست که روزگار، روزگار چنین زبانی نبوده است و باید با زبان تعریض سخن گفته میشد، زیرا مقتضای تصریح، تندی و عذاب است، اما از زمان خاتم تا آخرالزمان عذاب جمعی نخواهد بود، زیرا زبان، زبان احترام است و مخاطب باید به درک آن دست بیابد.
استاد دانشگاه بهشتی در پایان گفت: این سخن سهروردی با امروز ما ارتباط و برای ما پیام دارد. ما باید از سهروردی زبان ادب و احترام را بیاموزیم و تصور نکنیم حقیقت در انحصار ماست. بنده فکر میکنم ادبیاتی که ما با آن در میان خودمان و با دنیا سخن میگوییم، ادبیات اهل روستای قیروان در قصه غربت غربیه و زبان خشونت، کینه و نفرت است. این مملکت مملکت قرآن، علوم انسانی، پیامبر رحمت، سعدی، حافظ، مولوی، سهروردی و ... است و این نحو صحبت با دنیا در شان ما نیست. ما میتوانیم با دنیا وارد گفتگو بشویم، ادب و دین ما اقتضا میکند که ما زیباتر از این و با مهربانی و ادب اسلامی بیشتری، همان طور که در میراثمان وجود دارد با جهان سخن بگوییم در حالی که ما تنها چهره خشونت اسلام را به جهان مینمایانیم.
گزارش میثم قهوهچیان
انتهای پیام