به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجتالاسلام غلامرضا صدیق اورعی صبح امروز، 18 مهر در پنجمین نشست از سلسله نشستهای هماندیشی کرسی ایدهپردازی نماز با عنوان «رسالت تربیتی مدیران اجرایی در کاهش آسیبهای فرهنگی و اجتماعی» در سازمان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی اظهار کرد: جامعه ایران از حد نرمال افت کرده و جامعهای به شدت بیمار تلقی میشود. در مجموعهای با عنوان «وضعیت اجتماعی ایران» که شورای عالی اجتماعی کشور آن را تدوین کرده، این مساله بیان شده است.
وی با اشاره به رسالت مدیران سازمانها در کاهش مشکلات و بهبود وضعیت ادامه داد: در نگاه اول این مساله دور از ذهن است چون مدیران وظایفی را برعهده دارند اما اینکه تا چه حد این مساله در حل مشکلات تأثیرگذار باشد، جای کار دارد.
اورعی خاطرنشان کرد: خداوند ما را به بندگی و پیوند با مومنین فراخوانده و این دو را همپای هم قرر داده است. سؤال این است چرا خداوند که ما را به بندگی خویش خوانده، به روابط گرم و حسنه با هم نیز دعوت کرده است؟ معمولا پاسخها در این حول میچرخد که انسان ابعاد مختلفی داشته و هدایت الهی در همه ابعاد است؛ بنابراین خداوند انسان را به روابط اجتماعی سالم در کنار بندگی خویش دعوت کرده است. در آیات قرآن مسلمین به صراحت از ولایت پدر و مادر و برادر و... اگر کافر باشند، نهی شدهاند. البته احسان به آنان ایرادی ندارد. بنابراین ما به ولایت با مومنان دعوت شدهایم نه به پیوند عاطفی و مثبت با هر کس که با آن زندگی میکنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: همچنین در آیه 72 سوره انفال مبنی بر «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَی قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ و َاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» تصریح شده اگر مومنی به ولایت مومنان نپیوست، دیگر مومنان هم حق ندارند احساس پیوستگی با وی داشته باشد. در این آیه خداوند تایید و فرض کرده یک فرد مومن است اما باز هم اجازه نمی دهد سر سوزنی این پیوند با سایر مومنان برقرار شود. حال نکته اصلی اینجاست که ایمان در ظرف ولایت مومنان قوام می یابد و رشد می کند. اگر خدا انسان را به ایمان منهای ولایت مومنان می خواند، در کره زمین همیشه چند قدیس حضور داشتند که ارتباطی هم با یکدیگر نداشتند.
مشکل ما در این فوران آسیبهای اجتماعی، نبود پیوند اجتماعی هم نوایان است
وی اضافه کرد: مشکل ما در این فوران آسیب های اجتماعی، نبود پیوند اجتماعی هم نوایان است. یک مدیر در این شرایط نه از باب شرح وظایف سازمان رسمی متبوع خود بلکه به جهت مورد توجه بودن او و ارتباطاتی که وی ممکن است با دیگران داشته باشد، می تواند تلاش کند محدوده مدیریت خویش را به پیوند قوی تر با اجتماع مومنان گسترش دهد. با همین ترفند حد قابل توجهی از آسیب ها کاهش خواهد یافت. در حقیقت پایبندی به قانون و مقررات افراد، هنجارهای اجتماعی را قوام می بخشد. هر کس در جامعه ما می تواند با ایجاد یک پیوند اجتماعی سالم و قوی تر بخشی از مشکل را کاهش دهد. اگر این پیوند اجتماعی به قوام رسد، بدون هیچ کار خاصی برای زدودن آسیب ها، مشکلات اجتماعی به شدت کاهش خواهد یافت.
اورعی خاطرنشان کرد: رها شدگی، طردشدگی، تنهایی و نبود اقتدار معنوی از عوامل فوران آسیب های اجتماعی است. متاسفانه برای هر آسیبی در جامعه ما یک کارگروه به صورت جداگانه راه اندازی شده و به تجربه گذشته توجه می شود. نهایتا درصد کمی از مشکل کاهش پیدا می کند ولی موتور فعال کننده آسیب ها چند برابر قوی تر می شود. باید هم نوایان با یکدیگر پیوند هم نوایانه داشته باشند تا بعد بتوان به کج روان رسید.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه خداوند ما را به بندگی خویش در ظرف ولایت مومنان خواند، نه تنها بندگی خدا، افزود: اگر پیوند با مونان نباشد، دعوت به بندگی آب در هاون کوبیدن است. در حقیقت ما باید هر جایی که هستیم، اجتماع تشکیل داده و آن را حفظ کنیم و غلظت بخشیم وگرنه ایمان پدیدار نشده، دوام نمی آورد و آثار آن هم آشکار نخواهد شد.
وی تصریح کرد: «محله» در ایران مضمحل شده است؛ محله یعنی کسانی که هم را می شناسند و هم را کنترل می کنند اما متاسفانه شهر به گونه ای طراحی شده که یک محله خوب اینگونه دانسته می شود که ساکنان آن کاری به کار هم نداشته باشند؛ لذا جامعه ما جامعه ای است که در جامعه بودن ضعیف است. این غیر از این است که اعراض بعدی این جامعه چگونه است.
اورعی بیان کرد: اصل جامعه بودن یا همان ولایت اعضا با هم ضعیف است. شبکه خویشاوندی چقدر استحکام دارد؟ مونان چقدر با هم پیوند دارند؟ اساس زندگی اجتماعی تعامل همراه با عاطفه مثبت است که برای قوت آن باید این تعامل نابرابر باشد؛ یعنی بخشندگی در آن باشد. در حال حاضر در همین مشهد افراد فقط در باب زن و فرزند به طور جدی این حس را دارند. این تعامل و حس محدود کاملا خاص گرایانه است. نتیجه این امر موجب می شود جامعه قطاعی و تکه تکه شود؛ این یعنی در کشور ما یک میلیون جامعه وجود دارد.
در ظرف ولایت مومنان است که ایمان رشد می کند
اورعی گفت: در ظرف ولایت مومنان است که ایمان رشد می کند؛ جایی میتوان تاثیرگذار بود که پیوند وجود داشته باشد. کنترل اجتماعی غیررسمی موجب می شود افراد تغییر رفتار دهند چون پیوند عاطفی بین افراد وجود دارد. ما در اسلام مامور نشدهایم به اینکه به همه امر و نهی کنیم بلکه مامور به ولایت در مومنان شدهایم.
وی بیان کرد: مساله این است که تعهد و اعتماد و تعامل گرم کم است. اگر سالی 17 میلیون پرونده در دادگاه های ما ایجاد می شود؛ این یعنی یک نفر شاکی تحت ظلم قرار گرفته و یا اینکه آن شاکی دروغ می گوید. پس یا شاکی تحت یک عمل سردگرایانه قرار گرفته و یا اهل عمل سرد است.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه واقعیت طبیعت زندگی اجتماعی به هم تندیگی است، تصریح کرد: این موجب می شود جامعه بودن کم شده و آدم ها رها شوند. رها شدگی موجب می شود ترتبیت رخ ندهد. وقتی این پیوندها نباشد، کنترل اجتماعی هم رخ نخواهد داد. این در حالی است که بخش زیادی از نظم جوامع غربی مبتنی بر نظم کنترلی است.
اورعی اظهار کرد: جامعه بودن باهم بودن است. در حال حاضر این با هم بودن تضعیف شده است. به لحاظ سیاسی جامعه وقتی ذرهای شد، حکومت در اعلی درجه قدرت قرار خواهد گرفت چون میتوان جامعه ذرهای را با یک پیام رسانهای بسیج کرد. این میزان از بسیج شوندگی طبیعی جامعه نیست اما برای جامعه ذره ای این مساله ای طبیعی است. مشکل در جامعه ایران سیاسی نیست بلکه مشکل این است که جامعه ایران در جامعه بودن در حال نابودی است و حداقل شیرازه زندگی را حفظ میکند چون بشر نیاز به بودن با دیگران دارد.
جایگاه «کلک زدن» در جامعه ایرانی
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه آنچه که ما به عنوان آسیب میشناسیم، در واقع مسائل اجتماعی و عاطفی است، افزود: به عنوان نمونه اعتیاد نتیجه طرد اجتماعی و تنهایی و بیمعنایی است نه نتیجه اقدامات حکومت و یا نبود دین داری. بیش از 100 عدم تعادل ساختاری در جامعه ما وجود دارد. وقتی می گوییم محله باید وجود داشته باشد، برای این است که بسیاری از کارها را همان محله میکند. نباید هم اینگونه فکر کرد که جامعه ایران در گذشته نرمال بوده است. جامعه ایران به روایت گلستان، مثنوی، مرزبان نامه و... یک جامعه ای است که برای حفظ حداقلهای زندگی اصلیترین آموزشش «کلک زدن» است.
وی بیان کرد: عبدالرحمان جامی میگوید باید برای تعلیم پسران شهر خویش، اثری خلق کنم که در نتیجه آن بهارستان را مینویسد. روضه هشتم این کتاب به زبان حیوانات است که کل آن فصل به این موضوع میپردازد که چگونه باید کلک زد. بالاترین پیام در داستانهای حیوانات در ادب پارسی در باب «مکر کردن» است.
انتهای پیام