کد خبر: 3767172
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۹۷ - ۱۷:۳۹

جدیدترین شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «آینه معرفت» منتشر شد

گروه اندیشه ــ شماره دوم از دور هجدهم فصلنامه علمی ـ پژوهشی «آینه معرفت»، به صاحب‌امتیازی دانشکده الهیات و ادیان دانشگاه شهید بهشتی، مدیر‌مسئولی محمدمهدی باباپورگل افشانی و سردبیری محمدعلی شیخ به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «آینه معرفت»، مقالاتی با عناوین «مخالفت نظریه رؤیاهای رسولانه با قرآن» نوشته حسین واله؛ «بررسی تعارض سینوی در مسئله اتحاد عاقل و معقول» به قلم مجید احسن و میلاد نوری یالقوزآغاجی؛ «تاریخ‌مندی وحی در حکمت متعالیه؛ نقد دیدگاه دکتر سروش» نوشته محمد نجاتی، یاسر سالاری و مصطفی مجد؛ «بررسی مفهوم «فطری بودن خداشناسی» در مکتب تفکیک (با تکیه بر دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی و شیخ محمود حلبی)» تالیف فاطمه سلیمانی‌پور، سید قاسم حسینی و رضا مختاری؛ «بسط مدل مفهومی مراتب و مراحل تحول اخلاقی با تأکید بر آرای ارسطو» نوشته سیدرمضان عقیلی عقیلی، جمیله علم‌الهدی و کوروش فتحی وارجارگاه؛ «مکانیزم گفت‌و‌گو در سیاست خارجی از منظر کلام سیاسی اسلام» نوشته علی قاسمی؛ «کفر و احکام آن در فریقین» به قلم حسین رحمانی تیرکلایی منتشر شده است.
در چکیده مقاله «مخالفت نظریۀ رؤیاهای رسولانه با قرآن» آمده است: «برخی از ناقدان نظریه روایت رویاهای رسولانه چهار دسته استدلال آورده‌اند برای اینکه این نظریه خلاف قرآن است. شواهدی قرآنی، نصوصی از قرآن، آموزه هایی قرآنی، و نشانه‌‌هایی لفظی در متن قرآنی را مستند اثبات ادعای خویش ساخته‌اند. ارزیابی این استدلال‌ها نشان می‌دهد که گاهی بحث کلامی با بحث پدیدارشناختی و زبان‌شناختی یکسان گرفته شده و گاهی نظریه رقیب یعنی رویکرد سنتی تلاوت مبنای استدلال قرار گرفته و طبعا آن را دوری ساخته و گاهی اشتراک لفظ راهزن ناقدان شده است. فرض اعلام نشده اغلب آنان دایر بر اینکه علی الاصول می‌توان برای نظریه‌ای مرتبه دومی دلیل نقض مرتبه اولی آورد، حکایت از تفکیک نکردن سطوح زبانی و معرفتی است. برای بسیاری از مدعیات آنان، می‌توان جدلا دلیل نقض از آیات قرآن آورد. در نتیجه، اساسا نمی‌توان در تعیین تکلیف با این دو نظریه رقیب، به متن قرآنی توسل جست».

نویسنده مقاله «بررسی مفهوم «فطری بودن خداشناسی» در مکتب تفکیک (با تکیه بر دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی و شیخ محمود حلبی)» در طلیعه مقاله خود آورده است: «معرفت ‌‌فطری در مکتب میرزامهدی اصفهانی و پیروان ایشان به معرفتی اطلاق می‌شود که نقطه مقابل معرفت عقلی است و برای رسیدن به این معرفت، فرد باید از تمامی استدلالات عقلی، افکار و اندیشه‌ها جدا گردد به گونه‌ای که زمینه هر نوع استدلال و تعقلی منتفی ‌می‌شود. در این تحقیق با رد نظریه مذکور اثبات شده است معنای صحیح معرفت‌ فطری، این است که انسان به گونه‌ای روشن و بدیهی به وجود خداوند تعالی اقرار و تصدیق داشته و نیازی به اقامه براهین پیچیده و دشوار و طولانی نباشد، در این تفسیر نیز سنخ معرفت و شناخت، استدلالی و عقلی است اما استدلالی در نهایت سادگی و روشنی، در حالی که در معرفت‌ مطرح شده در مکتب تفکیک سنخ مدعا به گونه‌ای دیگر بوده و استدلال عقلی ابطال می‌شود. ایشان با استناد به معرفت قلبی، معتقدند که در این نوع از معرفت، کنه ذات خداوند به طور مستقیم شناخته می‌شود به طوری که هرگونه واسطه بین عارف و معروف از میان می‌رود. ما ضمن بررسی ادله ایشان با ارائه روایاتی ثابت کردیم که سنخ این معرفت نیز عقلی خواهد بود. محور اصلی این پژوهش بررسی اسنادی مبتنی بر نسخ خطی و واکاوی اندیشه‌ها و آثار مؤسس مکتب تفکیک و شاگرد خاص ایشان، شیخ محمود حلبی است نه آثار غیر مستقیمی که افراد دیگری درباره ایشان نوشته‌اند».
در چکیده مقاله «بسط مدل مفهومی مراتب و مراحل تحول اخلاقی با تأکید بر آرای ارسطو» می‌خوانیم: «معنای فضیلت در فلسفه اخلاق ارسطو از منظر چیستی و ماهیت به صورت صریح مورد بحث قرار گرفته است ولی چگونگی رشد و تحول فضیلت و مراحل آن به صورت واضح تشریح نشده است. از این ‌رو این مقاله در پی آن است تا مراحل ارسطویی رشد و تحول فضایل اخلاقی و ویژگی‌های هر مرحله را با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی استخراج نماید. برای انجام این مهم در گام اول با بررسی ادبیات پژوهشی در این حوزه چارچوب اولیه یا همان مراتب و مراحل تحول فضیلت مشخص شد و درگام بعد با تحلیل متن کتاب اخلاق نیکوماخوس، ویژگی‌های هر مرحله استخراج گردید. نتایج نشان می‌دهند که در کل مراتب و مراحل تحول اخلاقی عبارت‌اند از مرحله اخلاق توده‌‌وار، مرحله ناپرهیزکاری اخلاقی، مرحله پرهیزکاری اخلاقی و در نهایت مرحله فضیلتمندی. یافته‌ها نشان می‌دهد که در مرحله اخلاق توده‌وار افراد لزوماً شرور محسوب نمی‌شوند ولی مسائل اخلاقی برای آنها موضوعیت و الویت نداشته و نسبت به مسائل اخلاقی بی تفاوت هستند. در مرحله ناپرهیزکاری اخلاقی افراد دانش اخلاقی کاملی را در اختیار نداشته و این دانش ناقص به عمل اخلاقی ختم نمی‌شود. در مرحله پرهیزکاری اخلاقی افراد دانش اخلاقی بالایی دارند و این دانش به عمل اخلاقی ختم می‌شود ولی التذاذ اخلاقی به صورت کامل رخ نمی‌دهد. در نهایت افراد در مرحله آخر دانش اخلاقی را به عمل اخلاقی ختم کرده و درعین‌حال از عمل اخلاقی خود التذاذ کافی اکتساب می‌نمایند».
یادآور می‌شود، علاقه‌مندان برای دریافت اصل مقالات می‌توانند به نشانی http://jipt.sbu.ac.ir/ مراجعه کنند.
انتهای پیام

captcha