به گزارش ایکنا، به نقل از روابط عمومی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) 21 بهمنماه در جمع کارکنان این دانشگاه ضمن گرامیداشت دهه مبارکه فجر، با اشاره به رشد چشمگیر علمی کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در سخنانی اظهار کرد: البته رشد علمی از نظر کمّی نمیتواند چندان مایه مباهات باشد، جمعیت کشورمان به صورت طبیعی نسبت به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دو برابر شده و اگر همان وضعیت قبل از انقلاب هم ادامه پیدا میکرد، شاید رشد علمی از نظر کمّی چشمگیر بود.
وی ادامه داد: آنچه بیش از رشد کمّی، مایه افتخار و مباهات است، این است که امروز شاهد رشد کیفی در انواع رشتههای علوم انسانی هستیم، در این چهل سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، یک نگاه بومی نسبت به علم و علوم انسانی در کشور پدید آمده و این نگاه بومی به همه مؤلفههای اثرگذار در علم توجه دارد و همه آنها را مورد بازخوانی قرار داده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه در یک خوانش جدیدی که نسبت به علوم در بعد از انقلاب اسلامی داشتیم، تحولاتی اتفاق افتادهاست که آن را نمیشود دست کم گرفت و یک بازه زمانی چهل ساله هم برای ارزیابی این موضوع بازه زمانی مناسبی به حساب نمیآید، بیان کرد: باید توجه داشته باشیم، تحولات علمی در یک سال و دوسال و یک دهه اتفاق نمیافتد و شاید باید یک قرن بگذرد تا علم پوست بیاندازد و از فضای سنتی خود عبور کند و به فضای جدید وارد شود.
وی افزود: از این منظر اگر نگاه کنیم در فاصله چهل سال پس از انقلاب، جهشی که شاید یک قرن زمان نیاز داشت تا این نوع نگاه و تحول در علوم انسانی پدیدار شود، اتفاق افتادهاست، این تجربه بومی جدید، هنوز به شکل مطلوب مدون نشده، ولی واقعا باید گفت که هنوز دیر هم نشدهاست و باید از تدوین ها و نتیجهگیریهای شتابزده پرهیز کنیم و با تامل این فرآیند را ادامه دهیم.
حجتالاسلام الویری ضمن اینکه بومی شدن مفهوم علم در کشور را انکار کرد، اظهار کرد: شاید تا بیست دیدگاه را در این زمینه بتوانیم در کشور ذکر کنیم و این نشاندهنده فضای کاملاً بکر و جدید اندیشهای است که کشور با آن روبرو شده و ما این را مدیون انقلاب هستیم.
وی بیان کرد: باید مدیریت علم و سیاستگذاری علم بهگونهای صورت بگیرد که جلوی هدر رفت سرمایهها و هدر رفت توانهای علمی گرفته شود و در این صورت صاحبان علم دینی یا علم انسانی با گرایش بومی اسلامی میتوانند یک گفتگوی روشمند داشته باشند تا منجر به یک خروجی مشخص شود، ولی حتی اگر این کار صورت نگیرد خود این آورده، یک آورده بزرگ به حساب میآید.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) ادامه داد: ما در موضوعاتی که خودمان درگیر آن هستیم مانند مباحث تمدن و بحثهای تاریخی حتی وقتی در مواجهه با اندیشمندان خارج از مرزهای خودمان قرار میگیریم، متوجه میشویم که واقعا حرفی برای زدن داریم، حرفی که از آن بوی تازگی به مشام میرسد، البته هنوز تلاش بسیار زیادی باید انجام دهیم تا زبان مفاهمه جهانی پیدا کنیم، ما کاستی زیاد داریم ولی هرچه جلوتر میرویم میبینیم که حرفهایی نو برای زدن داریم و تأکید میکنم که این به معنی انکار کاستیها نیست.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) در بخش دیگری از سخنان خود در ارتباط با نقش مراکز و موسساتی با سبقه حوزوی و دانشگاهی در زمینه تربیت نیرو برای انقلاب اسلامی، افزود: ارزیابی منصفانه درباره این مراکز نیازمند مطالعه بیشتر است، چون اینها عمدتا ناظر به نیاز جامعه شکل نگرفتهاند و ناظر به آرمانها شکل گرفتند و دغدغه و ادعای کادرسازی نداشتهاند، دغدغه بیشتر این مراکز و مؤسسات، عمدتا پیگیری مباحث اندیشهای است.
وی با اشاره به نقش حوزه و روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی، تصریح کرد: فضای اندیشه و نخبگانی ما دو متولی دارد، یکی روحانیون و حوزههای علمیه و دیگری دانشگاهها، آوردههای علمی دانشگاه عمدتا در همان فضای نخبگانی باقی میماند و راه انتقال آن به مردم اغلب مسدود است.
الویری گفت: این مزیت را عالمان دینی دارند که در کنار فضای علمی خود، در فرصتهایی از سال که با مناسبتهای مذهبی پیوند خورده با توده مردم نیز ارتباط برقرار کنند و این یک مزیت بزرگ برای نهادی مثل حوزه است، روحانیان با تکیه بر همین ابزار توانستند اندیشه انقلاب را بین توده مردم ببرند و مردم را بسیج کنند.
وی با تأیید این که امروز نقش روحانیت در جامعه کمرنگتر شده است، اظهار کرد: در این رابطه ما نیازمند یک کار آماری هستیم، برای مقایسه جایگاه روحانیت در حال حاضر در مقایسه با پیش از انقلاب باید به چند نکته توجه کرد، مثلا قبل از انقلاب این رفتارهای سازمان یافته گسترده خارجی برای تخریب روحانیت وجود نداشت، شاید دستگاه پهلوی یک جاهایی لطیفهای علیه روحانیت میساخت ولی هیچ وقت این حجم سازمان یافته تبلیغات علیه روحانیت وجود نداشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، روحانیت این امکان را نداشت که در پادگانها و ادارات و نهادها حضور داشته باشد و بتواند با کارکنان آنجا مستقیما مباحث اعتقادی و شرعی و اخلاقی را مطرح کند، اگر حداقل پنج درصد افراد حاضر در چنین محیطهایی با این روحانی ارتباط داشته باشند و او را پذیرفته باشند، این یک آمار بزرگ خواهد شد که قطعا این میزان نفوذ به این صورت سازمانیافته پیش از انقلاب وجود نداشته است.
وی ادامه داد: البته من قبول دارم که امروز در فضای نخبگانی و در بعضی شهرهای بزرگ حتی در میان توده مردم، روحانیت اعتبار سابقش را ندارد نه اینکه اصلا اعتبار و جایگاه نداشته باشد، بلکه کاهش پیدا کردهاست.
الویری افزود: مهمترین عامل این کاهش محبوبیت به ناکارآمدی حکومت برمیگردد؛ همراهی مردم برای تشکیل این حکومت بخاطر اعتمادی بود که به صاحبان لباس روحانیت داشتند چون صاحبان این لباس گفتند قرار است یک تحول عمیق و مثبت اتفاق بیافتد، و مردم به آنها اعتماد کردند ولی حالا احساس می کنند که آن کارآمدی به آن شکل که گفته میشد و انتظار ایجاد کرده بود محقق نشده است، اعتماد مردم به روحانیت یکساله و دوساله بدست نیامده بود، بلکه انباشت یک تجربه چند قرنه بود و وقتی به آن نتیجه که منتظر آن بودند نرسیدند، به صورت طبیعی طلبکار روحانیان شدهاند.
الویری گفت: مناسبترین راه برون رفت از این وضعیت این است که ما از اصرار بر اینکه همه طلبهها صدای واحد داشته باشند و یک نوع باید فکر کنند دست برداریم و وقتی توده مردم ببینند که با هر گرایش و وضعیتی که دارند می توانند یک طلبه را پیدا کنند و با او ارتباط برقرار کنند، میتوان تا حدودی این آسیب را ترمیم کرد ولی بازگشت همان اعتبار و اعتماد سابق دور از ذهن به نظر میرسد.
انتهای پیام