جدیدترین شماره از فصلنامه «تحقیقات کلامی» منتشر شد
کد خبر: 3827820
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۰

جدیدترین شماره از فصلنامه «تحقیقات کلامی» منتشر شد

گروه اندیشه ــ بیست‌وچهارمین شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «تحقیقات کلامی»، به صاحب امتیازی انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه، مدیر مسئولی هادی صادقی و سردبیری حجت‌الاسلام رضا برنجکار به زیور طبع آرسته شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «تحقیقات کلامی»، مقالاتی با عناوین «مشیت الهی از منظر روایات(با تکیه بر کتاب کافی و شارحان آن)» نوشته صدیقه توکلی و حامد ناجی؛ «سه یار فلسفی برای نفی اختیار و چاره جویی عقیم فلسفی برای اثبات اختیار» تالیف غلامرضا فیاضی و احمد حیدرپور؛ «رابطۀ عصمت و اختیار» به قلم محمدحسن فاریاب؛ «انتظار بشر از دین و انتظار دین از بشر؛ ظهور یک حقیقت واحد» نوشته زهرا حسنی‌کرقند، اعظم ایرجی‌نیا و وحید خادم‌زاده؛ «نقد و بررسی دیدگاه صدرالمتألّهین و امام خمینی(ره) در پاسخ به شبهه تسلسل اراده انسان» به قلم محسن اصلانی و زهرا مصطفوی؛ «تأثیر مبانی فلسفی ملاصدرا بر امام شناسی او» نوشته سید محمدحسین میردامادی و علی‌ارشد ریاحی و «ریشه‌یابی و نقد رویکرد سلف‌گرایانه آلوسی در مبحث توسل» به قلم مسعود قاسمي،  عباس اسماعيلي‌زاده و  -  محمدعلي رضايي‌كرماني منتشر شده است.
 
مشیت الهی از منظر روایات
 
در چکیده مقاله «مشیت الهی از منظر روایات (با تکیه بر کتاب کافی و شارحان آن)» آمده است «مشیت الهی» از صفاتی است که کمتر مورد توجه حکما و متکلمان قرار گرفته است؛ در حالی که در آیات قرآن و روایات، جایگاه برجسته‌ای دارد. در این مقاله با تکیه بر روایات کتاب الکافی در این موضوع و با استفاده از شرح شارحان آن، مشیت الهی به روش توصیفی ـ تحلیلی، تبیین شده و جایگاه آن در صدور فعل خداوند و نیز تأثیر آن بر افعال اختیاری انسان مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس این روایات، وجود تمام اشیا در نظام هستی، حتی افعال اختیاری انسان، مسبوق به مشیت الهی است؛ به طوری که برای تحقق آن باید تمام مراتب مشیت حق، حتی احداث و ایجاد فعل به آن تعلق گیرد. از سوی دیگر، مشیت الهی نسبت به افعال اختیاری انسان مستقل در تأثیر نیست، بلکه اراده و اختیار انسان، آخرین حلقه از مشیت فعل اوست، چراکه خداوند به دلیل مصلحت تکلیف، هیچ‌کس را در اطاعت از اوامر و نواهی خود مجبور نمی‌کند. به همین لحاظ، این مرتبه از مشیت می‌‌تواند در تقابل با امر و نهی و حتی حبّ و رضای خداوند باشد؛ علاوه بر این، انسان در مشیت افعال اختیاری خود نیز، تحت سیطرۀ مشیت الهی است؛ پس نه اختیارِ تام است و نه جبر.
 
چاره جویی عقیم فلسفی برای اثبات اختیار
 
نویسنده مقاله «سه یار فلسفی برای نفی اختیار و چاره جویی عقیم فلسفی برای اثبات اختیار» در طلیعه نوشتار خود آورده است «اختیار» به معنای تمکّن از فعل و ترک، از سویی با سه قاعدۀ فلسفی: «ضرورت علّی ـ معلولی»، «علت غائی، علت فاعلیتِ فاعل است» و «استحالۀ ترجیح بلامرجّح» ناسازگار است؛ و از سوی دیگر، چون از نظر فیلسوفان یک معنای امکانی است، محال است وصف واجب تعالی واقع شود. چاره‌جویی فیلسوفان برای حل این مشکل، معرفی معنای دیگری برای اختیار است که به «معنای فلسفی اختیار» شهرت دارد. ولی افزون بر آن‌که معنای فلسفی اختیار، توالی فاسدی به دنبال دارد که خود فیلسوفان هم به آن ملتزم نیستند، روش آنان در رفع تعارضِ یادشده، مخالف اصول و مبانی منطقی است، زیرا در صورت تعارض دو شناخت بدیهی و نظری، حکم منطقی، طرد شناخت نظری یا دست‌کم تردید در آن و بررسی مجدد دلایل آن است. هدف اصلی از این نوشتار آن است که با بیان صریحِ این ناسازگاری و تنبیه بر عقیم بودن چاره‌جویی فیلسوفان، ضرورت بازنگری در اصول و قواعد فلسفیِ یادشده را اثبات کند.
 
«رابطۀ عصمت و اختیار»
 
در چکیده مقاله «رابطۀ عصمت و اختیار» می‌خوانیم «عصمت» در اصطلاح به معنای منع و حفظ از گناه است و معصوم کسی است که از گناه، ممنوع و محفوظ است. «اختیار» نیز به معنای تأثیر خواست انسان در فعل خود است. در این نوشتار، به دنبال بررسی و ردیابی جایگاه اختیار در فعل معصومان(ع) هستیم. عصمت معصومان در مقام فرض، ابعاد و ساحت‌های مختلفی دارد. نویسنده با تفکیک قلمرو عصمت، به تبیین جایگاه اختیار در هر یک از این ابعاد پرداخته است. بر اساس مهم‌ترین یافته‌های این تحقیق، تحقق اختیار به صورت عینی در موارد عصمت از اشتباه، قابل تصویر نیست؛ ولی در ساحت عصمت از گناه، اختیار کاملاً قابل تصویر بوده و شبهات مخالفان بر جبری بودن عصمتِ معصومان، نادرست است.
 
انتظار بشر از دین و انتظار دین از بشر
 
در چکیده مقاله«انتظار بشر از دین و انتظار دین از بشر ؛ ظهور یک حقیقت واحد» آمده است  انتظار بشر از دین و انتظار دین از بشر، دو چالش مهمّ تاریخی در باب رابطۀ دین و انسان بوده است. این مقاله نیز به روش تحقیق کتابخانه‌ای، به بسط دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی می‌پردازد. نگارنده با استفاده از تعریف «انسان» و مطابقت حقیقت فطرت و دین حق در دیدگاه ایشان، در کنار دو معنایی که آیت‌الله جوادی آملی از «انتظار» ارائه می‌کند، معنای سومی از انتظار ارائه می‌دهد. بر اساس معنای سومِ انتظار، فطرت الهی انسان و دین حق در عالم ماده، ظهور یک حقیقت واحد از عالم عقل بوده و با یکدیگر مساوقند؛ از همین ‌روی، تعبیر «انتظار بشر از دین» در دنیا، همان انتظار رقیقۀ فطرت انسان از رقیقۀ دین در دنیا؛ و «انتظار دین از بشر» همان انتظار رقیقۀ دین از رقیقۀ فطرت انسان است و چون حقیقت فطرت انسان و حقیقت دین مساوقند، انتظار بشر از دین و انتظار دین از بشر، به یک حقیقت واحد برمی‌گردند.
 
پاسخ به شبهه تسلسل اراده انسان
 
در طلیعه نوشتار «نقد و بررسی دیدگاه صدرالمتألّهین و امام خمینی(ره) در پاسخ به شبهه تسلسل اراده انسان» آمده است از منظر قائلان به شبهۀ «تسلسل اراده»، ملاکِ اختیاری دانستن فعل، تعلق اراده به آن است. این ملاک در مورد خودِ «اراده» مطرح می‌گردد؛ یعنی اگر اراده، توسط ارادۀ دیگری حاصل گردد، تسلسل رخ می‌دهد و اگر علت اراده، خارج از ذات انسانی باشد، مستلزمِ جبر است. صدرالمتألهین و امام خمینی(ره) تلاش کرده‌اند تا به این اِشکال پاسخ دهند. از نظر ملاصدرا، ملاک اختیاری بودن فعل، ارادی بودن آن است، نه ارادی بودن اراده؛ لکن با ارجاع ارادۀ انسان به ارادۀ الهی، در حل شبهه ناکام می‌ماند. امام(ره) در ابتدا از نظر صدرا دفاع می‌کند، اما نهایتاً با راه‌حلی ابتکاری در صدد پاسخ برآمده است. او با تفکیک اعمال نفس به دو سنخ «جوانحی» و «جوارحی» و جوانحی دانستن اراده و ارجاع آن به ذات مختار نفس، سعی در حل شبهه دارد. این پژوهش نشان می‌دهد که پاسخ‌های صدرا و حکمای پیش از او پذیرفته نیست، اما می‌توان از راه‌حل امام(ره) دفاع کرد.
 
تأثیر مبانی فلسفی ملاصدرا بر امام شناسی او
 
نویسنده مقاله «تأثیر مبانی فلسفی ملاصدرا بر امام شناسی او» در طلیعه پژوهش خود آورده است در این مقاله، تطبیقی از فلسفۀ هستی‌شناسی ملاصدرا بر امام‌شناسی او، مورد بررسی قرار گرفته است. اصول و مبانی‌ای که در حکمت صدرایی، مستدل بوده و در این‌جا از آن بهره گرفته‌ایم عبارتند از: «قاعدۀ امکان اشرف»، «اصالت و تشکیک وجود و مراتب آن»، «مراتب عقل»، «نظام علّی وجود» و «قاعدۀ الواحد». از این اصول و مبانی در مسائل امام‌شناسی صدرا، همچون «الهی و انتصابی بودن» و «ولایت تکوینی و تشریعی» امام استفاده شده است. این ولایت تکوینی و تشریعی، لوازمی چون: ناظر و گواه بودن امام بر اعمال مردم، وسعت علم امام، و عصمت او را شامل می‌شود. هدفی که این مقاله دنبال می‌کند آن است که در ضمن مقایسه‌ای اجمالی بین امام‌شناسی صدرا و سایر آراء در مسائلی که در باب امامت مورد اختلاف بوده، این فرضیه تقویت شود که اصول و مبانی فلسفۀ صدرایی، قادر است با معاضدت تطبیقی و مصداقیِ اخبار وحی، پشتوانۀ فلسفی امام‌شناسی او را ارائه نماید. امام‌شناسیِ ملاصدرا را از خلال آثار او می‌توان بر مبانی‌اش عرضه نمود و تأثیر مبانی بر امام‌شناسی وی را در بعضی آثارش به طور صریح، استخراج و یا تلویحاً از آثار دیگرش استنباط کرد. آنچه در این‌جا می‌تواند کارایی کلامیِ عام‌تری داشته باشد، استفاده از مبانی صدرایی در دفاع از آراء کلامی مشترک با او، در مسئله امامت است.
 
ریشه یابی و نقد رویکرد سلف گرایانه آلوسی در مبحث توسل
 
در طلیعه نوشتار «ریشه یابی و نقد رویکرد سلف گرایانه آلوسی در مبحث توسل» آمده است یکی از مباحث چالش‌برانگیز در حوزۀ تفکر سلفی، نوع رویکرد خاصّ این جریان به مسئله «توسل به اموات» است. در این راستا طرح، نقد و ریشه‌یابی رویکرد آلوسی، به مثابۀ مفسرِ منتسب به سلفیه، می‌تواند مدنظر قرار گیرد. با رویکرد جامع‌نگر به آراء آلوسی در این حوزه درمی‌یابیم که اندیشۀ وی در این حوزه، از نوعی تهافت و عدم انسجام درونی رنج می‌برد و توافقِ تامّی با رویکرد افراطی سلفی‌ها در این مسئله ندارد. منظور داشتن نوع نگاه معناشناسانه و هستی‌شناسانۀ آلوسی می‌تواند در ریشه‌یابی این مسئله، راه­گشا باشد. معناشناسی متمایز آلوسی نسبت به سلفی‌ها در حوزۀ توحید الوهی و ربوبی، در کنار نوع نگاه هستی‌شناسانۀ وی که در مباحثی چون: علم غیب، حیات برزخی، سماع موتی و... متبلور بوده و با تلقی سلفیه تمایزاتی دارد، می‌تواند نگاه معرفت‌شناسانۀ متفاوت وی به مسئله توسل را در تطبیق با اندیشۀ سلفیه، توجیه کند.
 
انتهای پیام
captcha