به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، کتاب «بهم میاد؟» اثر رنده عبدالفتاح، مترجم محسن بدره با موضوع داستانهای انگلیسی قرن 20 در سال 98 توسط نشر آرما در ۳۲۸ صفحه به چاپ رسیده است. این کتاب با نام اصلی ( Does my head look big in this?)«آیا سرم با این گنده میشه؟» داستان یک دختر مسلمان استرالیایی را بازگو میکند که در حومه ملبورن در از یک پدر و مادری فلسطینی زاده شده است.
«أمل» دختری پرشور، با هوش و پر هیجان که در بحرانیترین سنین زندگی، بزرگترین تصمیم زندگیاش را میگیرد.
نثر این کتاب آمیخته به طنز و در عین حال روان است و نویسنده به نحو مناسبی تمام احوالات یک نوجوان مانند ترس از رویارویی با قضاوت دیگران، کنشهای او با والدین، میل به رجوع به فطرت و پاکی، دوستیهای شیرین نوجوانی، علاقههای آتشین به جنس مخالف، خستگی از نصیحت شنوی و گاهاً یک طرفه به قاضی رفتن را به خوبی به نمایش گذاشته است.
شخصیت اصلی داستان دختری کاملاً معمولی است. ساعتها جلوی آینه، لباسهایش را امتحان میکند و برای خریدن لباسهای جدید، انتظار میکشد. موقعی که روزه میگیرد، دلش برای شکلات محبوبش تنگ میشود و چشمانتظار افطار میماند. وقتی با مادرش مشکل دارد، با لطایف الحیل میکوشد تا سر او را کلاه بگذارد و به مقصود خود برسد و در هنگام مواجهه با هر مشکل، پیش از هر چیزی، گوشی تلفن را برمیدارد تا با «یاسمین» یا «لیلا» نزدیکترین دوستان خود، حرف بزند.
خلاصه ای از کتاب به شرح ذیل است:
«در مدرسه هدایت، حجاب بخشی از یونیفرممان بود. اما من به محض اینکه از در مدرسه پایم را بیرون میگذاشتم، آن را برمیداشتم؛ چون اصلا جگرش را نداشتم آنطوری در وسایل نقلیه عمومی مانند اتوبوس یا تراموا قدم بگذارم...
وقتی درس خواندن در هدایت را شروع کردم، از حجاب پوشیدن بدم آمد. سرم میخارید و از پوشیدن آن در زنگ ورزش به شدت تنفر داشتم. فکر میکردم که روی سرم ترسناک به نظر میرسد و در دو هفته اول همیشه گیسوهایم را حالت میدادم و میگذاشتمشان بیرون، طوری که هر کسی من را با آن وضع ببیند، بداند موهای قشنگی دارم. پریشان بودم، اما بعد از مدتی که با بچههای دیگر آشنا شدم، این کار به نظرم احمقانه آمد... »
انتهای پیام