ایام پربرکت ولادت رسول اکرم(ص) در بین دو روایت اهل سنت و شیعه، یعنی 12 و 17 ربیعالاول، به نام هفته وحدت نامگذاری شده است. کلیدواژه وحدت بیشک حساسیت بسیار بالایی دارد و همواره افرادی بوده و هستند که میخواهند آب را گلآلود کنند و با تفرقه میان شیعه و سنی، وحدت را به هم بزنند. بنابراین لازم است که علاوه بر آحاد جامعه، علما و نخبگان شیعه و سنی نیز در مسیر وحدت هرچه بیشتر گام بردارند و نگذارند که به اسلام خدشهای وارد شود.
ماموستا ملاقادر قادری، عضو شورای برنامهریزی مدارس علوم دینی اهل سنت و امام جمعه پاوه، یکی از علمای تقریبگرای اهل سنت است که به مناسبت هفته وحدت در استودیو مبین ایکنا با وی به گفتوگو نشستیم که در ادامه مشروح آن از نظر میگذرد؛
ایکنا ــ جناب ماموستا قادری، خوشحالیم که میزبان شما هستیم. در ابتدا از فعالیتهای حال حاضر خود بفرمایید.
بنده نیز خیلی خوشحال هستم که میخواهیم بحث قرآنی داشته باشیم. اهل شهرستان پاوه در استان کرمانشاه هستم و از سال 1359 تا امروز امام جمعه آن شهر هستم و در کنار اقامه نمازجمعه، به دلیل نیاز منطقه و انقلاب در مدت این چهار دهه انقلاب اسلامی امور دیگری را نیز عهدهدار بودهام. بیست و چهار سال است که در دادگستری پاوه قاضی هستم و در کنار این کارها، دوازده است در مسجدی به نام مسجد قبا در شهر پاوه کلاس تفسیر قرآن دارم و شاگردان آن کلاس نیز اعم از برادران و خواهران هستند و در روزهای سهشنبه بعد از نماز عصر این جلسه برگزار میشود.
شیوه ما نیز این طور است که از سوره بقره به صورت موضوعی شروع به تفسیر کردهایم و موضوعات روز مورد توجه قرار میگیرد و طی این مدت به جزء بیست و سوم قرآن رسیدهایم. قرآن نور است و این نور نیز در قلب جوانان ما اثرات مثبتی داشته و شهرستان ما در استان کرمانشاه به دلیل وجود منبر علما، نماز جمعه و جلسات تفسیر قرآن کمترین آمار جنایات را دارد.
ایکنا ــ حال که به جلسات قرآنی اشاره کردید بحث را نیز با این آیه آغاز کنیم که میفرماید مؤمنان برادر یکدیگر هستند. همواره برخی افراد از زیست مسالمتآمیز صحبت میکنند، اما قرآن با این آیه از زیست برادرانه حرف میزند. به نظر شما چطور میتوان از الگوی زیست برادرانه بهرهبرداری کرد؟
همان طور که اشاره کردید، قرآن به صراحت مؤمنان را اخوه یکدیگر معرفی کرده و فرموده «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» و مفسران نیز برای تفسیر کلمه إِخْوَةٌ نظراتی دارند. از جمله صاحب تفسیر الکشاف است که میگوید إِخْوَةٌ جمع نسبی از اخ است، چراکه جمع اخ و برادر فکری و صنفی میشود، اخوان اما مراد از اخ نسبی این است که از یک پدر و مادر باشند که اصطلاح قرآنی آن إِخْوَةٌ است.
بنابراین قرآن کریم مؤمنان را تا حدی به یکدیگر نزدیک معرفی کرده که میگویند، اینها مانند برادر نسبی هستند. معیار ما نیز قرآن است که برادر نسبی را مطرح کرده است و نه برادر سیاسی، اجتماعی و صنفی را. البته داشتن همه این صفات خوب است، اما به تعریف قرآن نمیرسد؛ پس اگر بخواهیم در جامعهای که اقوام و مذاهب مختلف و زبانهای متنوع زندگی میکنند زیست خوبی داشته باشیم باید به این آموزه توجه کنیم و البته که در سایه لطف قرآن و خدا در این چهل سال این اتفاق افتاده است.
علیرغم همه ناملایمتیهای ایجاد شده مانند جنگ عراق و همچنین به وجود آمدن داعش که قصد اصیلشان ایران بود، نتوانستند به نیت خودشان دست پیدا کنند. خداوند نیز در قرآن فرمود: «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا» و «وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا» که این دستورات قرآن همگی برای ایجاد وحدت و همزیستی دینی و فکری است و در سایه همین دستورات است که در این چهار دهه برای مردم ما مشکلی ایجاد نشده است.
بنابراین آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» تمام اهل ایمان را شامل میشود و برای غیر اهل ایمان راه حل دیگری ارائه شده است. زمانی که پیامبر اسلام(ص) به مدینه رفتند با یهود معاهدهای بستند و همچنین مسجدی ساختند تا طرح اخوت میان مؤمنین، مهاجرین و انصار ایجاد شود. البته تفاهمی که بین مسلمانان و یهود نوشته شد با تفاهمی که بین مهاجرین و انصار دایر شد، تفاوت داشت چه اینکه ریشه این تفاهم ایمان و ریشه تفاهم با یهود بر مبنای اخلاق و مسائل اجتماعی بود. البته میتوان با دیگران تعهدات اجتماعی و سیاسی داشت، اما با مسلمانان باید ظاهر و باطن یکی باشد و مبنای پیمان نیز ایمان است.
ایکنا ــ در این سالها کشورمان شاهد تحریمهای مختلف بوده، اما از طرفی زیست برادرانه نیز تحقق یافته است. علت این موفقیت را چطور ارزیابی میکنید؟
مردم ایران انسانهایی شریف و اهل فرهنگی هستند. در صدر اسلام پیامبر اسلام(ص) به ابوذر فرمودند که اگر علم در ثریا باشد، نیز مردمانی از ایران به آن دست پیدا خواهند کرد؛ چراکه انسانهای زیرکی هستند. اینک چهل سال از انقلاب اسلامی میگذرد، در حالی یک جامعهشناس به نام ابنخلدون معتقد است که عمر هر انقلاب بیست و دو سال است یا یک جامعهشناس مصری نیز اعتقاد دارد که عمر انقلابها هجده سال است، اما انقلاب ما در سایه لطف خدا، برکت قرآن و وجود رهبری حکیم و آگاه و دلسوز توانسته است که در این چهل سال با برادری در کنار هم زندگی کنند.
البته قومیتهای مختلفی وجود دارد، اما اساساً اختلاف شیعه و سنی را نداشتهایم و یا اگر هم بوده در حد اندک بوده و به سرعت حل شده است. سالهاست که کشورهایی مانند افغانستان، عراق، سوریه و یا لیبی در حالی که اکثر ساکنان آن مسلمان هستند، اما با یکدیگر اختلاف دارند، ولی ما با وجود اینکه اقوام مختلف هستیم، اما در سایه قبله واحد توانستهایم روی مشترکات تکیه کنیم و چنین زندگی برادرانهای داشته باشیم. روز اول که پیام بنیانگذار جمهوری اسلامی به مردم رسید، همه تشخیص دادند که این پیام از حیث دیانت به نفع آنهاست و به همین دلیل به پیام ایشان توجه کردند که در ادامه نیز به سود آنها تمام شد.
ایکنا ــ چطور میتوان چنین وحدت و ثباتی را به کشورهای منطقه صادر و این الگو را در آنجا نهادینه کرد؟
در نماز جمعه درباره انقلابهایی که به اسم انقلاب یا بهار عربی تشکیل شد، بارها صحبت و تأکید کردم که انقلابها برای به نتیجه رسیدن فقط نیازمند نیرو و حضور افراد نیست، بلکه داشتن یک رهبر مهم است که شجاع و حکیم باشد. مردم مظلوم مصر زحمات زیادی کشیدند، اما در نهایت به نتیجه نرسیدند و کسی مانند سیسی مسئولیت جامعه مصر را بر هده گرفت که موجب ناراحتی شد. در حقیقت رهبران مسلمان مصر نتوانستند مردم را یکدست کنند و رهبری حکیمانهای داشته باشند، والا در کشوری مانند مصر بحث شیعه و سنی اساساً مطرح نیست.
بنابراین عدم توفیقی که مسلمانان دارند به دلیل نداشتن یک رهبر شجاع و حکیم است. البته وجه تمایز جمهوری اسلامی در رسیدن به چنین وحدتی داشتن رهبری با این خصوصیات است. نکته دیگر اینکه در مقطع کنونی قرار گرفتن تمام مسلمانان در کنار یکدیگر و مبارزه با استکبار قدری محال به نظر میرسد، چراکه هر یک از این قدرتهای منطقه به یکی از قدرتهای غربی وصل شده و آنها نیز تمام حیثیت و ثروت و نفتشان را میبرند.
ایکنا ــ راهکار شما برای برونرفت از این مشکلات چیست؟
مهمترین مسئله این است که مسئولان دولتهای اسلامی باید خودشان را از بیگانگان و کسانی که قرآن نسبت به آنها هشدار داده است که ولایتشان را نپذیرند دوری کنند و به دست برادران خود دست برادری بدهند. تا زمانی که این کشورها ولایت دولتهای غربی را دارند هرگز موفق نمیشوند و به وحدتی که قرآن بدان توجه داده نیز نائل نخواهند شد.
ایکنا ــ امروزه در کشور ما چه تهدیدهایی برای خدشهدار کردن وحدت وجود دارد؟
معتقدم که تهدید امروز از تهدید سال 1359 خطرناکتر است. زمانی که صدام به ایران تجاوز کرد تازه هجوم ناجوانمردانهاش به ایران آغاز شده بود، شهرهای مرزی بودند که صدمه دیدند، اما امروز در جنگ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که غربیها علیه ما به راه انداختهاند، خطرات بیشتری ما را تهدید میکند و این تهدیدها دیگر صرفاً منحصر به مرزها نیست و تمام کشور را تهدید میکند. در جنگ صدام علیه ایران همه ما قومیت و ... را رها کردیم و یکصدا از کشور دفاع کردیم، اما اکنون این جنگهای فرهنگی همین وحدت را نشانه رفته است.
همچنان که در جنگ تحمیلی از فارسها شهید شدهاند، ترک، کرد، لر و بلوچ نیز شهید شدهاند و با وحدت توانستیم این جنگ را پشت سر بگذاریم، اما اگر تاریخ را مطالعه کنید میبینید که در گذشته هرگاه جنگی علیه کشور ما میشد، دشمن از ما امتیاز میگرفت، اما در جنگ تحمیلی چنین چیزی رخ نداد. حال باید تأکید کنم که با همه این اوصاف جنگ فرهنگی خطرناکتر از جنگ سیاسی است.
حضرت علی(ع) فرمودند که بدترین حالت برای انسان فقر است که وضعیت معاش خوب نباشد. بدتر از حالت فقر نیز مریضی است و بدتر از مریضی و روی تخت خوابیدن مریضی فکری است. امروز نیز در این جنگ فرهنگی قصد دارند که نسل جوان ما را به جهت فکری مریض کنند تا فکرشان دچار مشکل شود و از این رو تأکید بر مهم بودن جنگ فرهنگی میکنم. بنابراین وحدت و در کنار هم بودن علما و مسئولان ضرورتش از قبل بیشتر شده است.
ایکنا ــ به وحدت علما اشاره کردید. در جامعه امروز ما وضعیت این تفاهم چطور است؟
علمای سنی باید برای علمای شیعه دعای خیر کنند و برعکس. اگر ما نیز مانند افغانستان بر علیه یکدیگر فتوا میدادیم و به انفجار و کشتار دعوت میکردیم این امنیت را نداشتیم. بنابراین در سایه این عقلانیت در کشور ما امنیت فیزیکی برقرار شده است، اما در کنار آن باید به امنیت اجتماعی بیشتر توجه کنیم.
متأسفانه وضعیت امنیت اجتماعی ما مثالزدنی نیست؛ چراکه تهاجم فرهنگی علیه ما بسیار زیاد است و با سلاح ژسه و ... نیز نمیتوان به جنگ آن رفت. همچنان که جواب موشک موشک است، جواب جنگ فرهنگی نیز کار فرهنگی مؤثر است.
یکی از اقداماتی که مسئولان باید انجام دهند این است که برای اشتغال و از بین بردن فقر تلاش کنند و بیش از این شاهد تلاشها و هزینههای آنان در امور فرهنگی باشیم. در زمان جنگ یک فرمانده داشتیم، اما در امور فرهنگی هر ارگانی یک فرمانده دارد و تا اینها تجمیع نشود نمیتوان در مقابل هجمه دشمنان ایستاد.
البته از این وضعیت ناامید نیستم و قرآن نیز به ما فرمود: «وَلاتَهِنوا وَلاتَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین». بنابراین مؤمن نباید ناامید باشد و اگر مؤمن باشیم پیروز هستیم. اگر دست به دست آمریکا میدادیم ضعیفتر میشدیم و مشکلاتمان نیز سر جای خود بود اما این مقاومت فعلی ما زکات هم لازم دارد و زکاتش همین مشکلات است تا از آنها بتوانیم به سلامت عبور کنیم.
پیامبراسلام(ص) نیز برای کسانی که اقتضائات زمان خود را میشناسند دعاب کردهاند. بنابراین باید زمانه خودمان را بشناسیم و مثلا اگر قرار است که سخنرانی داشته باشیم با مطالعه و علم داشتم و اوضاع را در نظر بگیریم. همچنین لازم است روی فکرمان نیز استقامت داشته باشیم. رسول خدا(ص) فرمودند که سوره هود من را پیر کرد و علتش نیز این بود که در این سوره دستور به استقامت آمده است.
ایکنا ــ در پایان اگر نکتهای باقی مانده در خدمت شما هستیم.
مهمترین نکته این است که قرآن صلاح ما را در وحدت میداند و میفرماید: «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا». رسول خدا(ص) نیز در حجةالوداع فرمودند که پس از من دچار تفرقه و چنددستگی نشوید که برخی از شما افراد دیگر را مورد تخطئه قرار دهد. بنابراین راه پیروزی و سربلندی ما در دنیا و آخرت این است که به قرآن برگردیم و به سبک قرآن حرکت کنیم.
انتهای پیام