نگاه واقع‌بینانه به كرونا چیست
کد خبر: 3884178
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۵:۳۳

نگاه واقع‌بینانه به كرونا چیست

آنچه در این روزها نه تنها در ایران بلکه در اغلب کشورهای جهان نگاه مردم را درباره كرونا معطوف به خود کرده است، فراتر از یک بیماری ویروسی مسری، تبدیل به یک پدیده روان‌شناختی - اجتماعی شده است. در این نوشتار، سعی می‌كنیم نگاه واقع‌بینانه به كرونا را توضیح دهیم.

به گزارش ایكنا از فارس، کرونا به‌عنوان یک پدیده اجتماعی، یک دشمن هولناک و یک غول شکست‌ناپذیر، فضای روانی جامعه را تحت‌الشعاع خود قرار داده و حتی اقتصاد جهانی را تابع خود کرده است. مشکل آن است که همانند هر پدیده اجتماعی، اخبار و شایعات، اظهارنظرهای کارشناسی و غیرکارشناسی، اجتناب‌های درست و نادرست از موقعیت‌ها، هراس جمعی عده‌ای از یک‌سو و انکار روان‌شناختی آن از سوی دیگر، مواجهه با این بیماری را مشکل‌تر کرده است.

نگاه‌های غیر واقع‌بینانه به کرونا در دو سوی طیف واقعیت قرار می‌گیرند. اضطراب‌های روان‌شناختی ناشی از مرگ، در یک سوی این طیف باعث می‌شود که افرادی با استفاده از مکانیزم‌های روان‌شناختی انکار به کوچک شماری مسئله روی بیاورند. نمونه‌های آن به این شرح است:

- من قوی‌تر از آن هستم که مبتلا شوم.

- همه‌اش سیاسی است؛ دارند بزرگش می‌کنند.

- من نمی‌توانم به خاطر یک بیماری موهوم خودم را از لذت‌های روزمره‌ام محروم کنم.

در آن سوی طیف این اضطراب هستی‌گرایانه تبدیل به تحریفات شناختی همانند فاجعه انگاری می‌شود:

- کرونا غیرقابل کنترل است.

- آخرالزمان فرا رسیده است.

- کوچک‌ترین بی‌مبالاتی مرا و خانواده‌ام را مبتلا می‌کند.

اگر این باورها در دو سوی طیف واقعیت قرار می‌گیرند، کدام باورها و چه نگرشی نشانگر واقع بینی متعادل به کروناست؟

می‌توان گفت با توجه به واقعیت وجودی یک بیماری ویروسی در حال سرایت، جدی گرفتن و نه انکار و نه فاجعه‌سازی می‌تواند ما را به یک واقع‌بینی متعادل برساند. تبلور چنین نگرشی در باورهای زیر است:

- خطر جدی است، ولی می‌توان با پیشگیری آن را مهار کرد.

- توصیه‌های منابع علمی و رسمی را گوش می‌دهم و مسئولانه به آن‌ها عمل می‌کنم تا از خودم و خانواده ام محافظت کنم.

- نباید اجازه دهم نگرانی‌های افراطی خودم یا نگرانی‌های افراطی که دیگران به من القا می‌کنند، روحیه مرا تضعیف کند.

چرا ما در این شرایط به این نگاه واقع‌بینانه احتیاج داریم؟ دست کم یک دلیل علمی محکم برای این موضوع وجود دارد: کرونا متوجه سیستم ایمنی ماست و روان‌شناسی نوین از سال‌ها پیش ما را آگاه کرده است که استرس از دشمنان شماره یک این سیستم محسوب می‌شود.

نگاه‌های فاجعه‌آمیز موجب اضطراب سطح بالایی می‌شوند. این اضطراب نظام عصبی ما را به قدری دستخوش آشفتگی قرار می‌دهد که خود علیه خود به پا می‌خیزد و گلوکو کورتیکوئیدها که خود در چرخه سیستم ایمنی ما یکی از محورهای اساسی حفظ این سیستم هستند به سیستم خود خیانت کرده و آن را مستعد شکست در برابر ویروس‌های نفوذی می‌کند، به این ترتیب دروازه روان‌شناختی شهر سلامت یکی از پرنفوذترین راه‌های رخنه کرونای افسار گسیخته مهاجم می‌شود.

حفظ امید، معنا، خوش‌بینی و حتی استفاده از مکانیزم‌های پخته روان‌شناختی نظیر طنزپردازی (طنزپردازی برای برخوردی توأم با متانت و آرامش در برابر حمله دشمن نه به‌عنوان ابزاری برای انکار وجود آن) سلاح‌هایی است که در اختیار سیستم ایمنی خود قرار می‌دهیم تا در برابر دشمن خارجی مقاومت کند. یک نمونه واقعی تاریخی از این ماجرا را می‌توان در خاطرات دکتر «ویکتور فرانکل» بنیانگذار مکتب معنا درمانی در روان‌شناسی یافت.

فرانکل در گزارش خود از تجربه اسارت پنج ساله‌اش در اردوگاه‌های کار اجباری می‌نویسد که هرگاه یکی از هم‌قطاران اسیرش تمام امید و معنای خود را به زندگی از دست می‌داد، طولی نمی‌کشید که سیستم ایمنی او تسلیم بیماری شایع در اردوگاه یعنی تیفوس می‌شد و مرگ او فرا می‌رسید.

در شرایط کنونی می‌توانیم:

- از کرونا حرف بزنیم اما نه تمام روز.

- توصیه‌های ایمنی را رعایت کنیم، اما دچار وسواس‌های بیمارگونه نشویم.

- به شوخی‌های ظریف پیرامون کرونا که از ذهن‌های خلاق طنزپرداز نشئت می‌گیرد توجه کنیم و همراه با آن‌ها بخندیم، اما از آن‌ها به‌عنوان انکار وجود بیماری و غفلت از مراقبت و محافظت استفاده نکنیم.

- در خانه بمانیم، اما زندگی را در خانه نیز ادامه دهیم. شاید مدت‌ها بوده است که آرزو داشتیم در خانه بمانیم، کتاب‌های نخوانده یا نیمه خوانده شده کنار پاتختی تختخواب را تمام کنیم، فیلم ببینیم؛ آیا می‌توانیم در این شرایط تهدیدآمیز، خلاقانه تهدید را به فرصت تبدیل کنیم؟

- مدت‌هاست مشغله‌های زندگی روزمره، از حرف زدن با کودکانمان و حتی همسر، والدین و خواهران و برادران با زمان داشته است. حالا که کرونا ما را به مرخصی اجباری کشانده، آیا می‌توانیم این فرصت را برای گفت‌وگو غنیمت بشماریم؟

- به کودکان خود بهداشت را آموزش دهیم اما نه ترس و وحشت را.

كوتاه سخن اینكه روان‌شناسان می‌گویند در برابر استرس دو گونه رویارویی وجود دارد: رویارویی یا مقابله‌های هیجان‌مدار ناکارآمد که به اضطراب دامن می‌زند یا مقابله‌های مسئله‌مدار که ما را به سمت راه حل‌های حل‌کننده مشکل سوق می‌دهد. در برابر کرونا با یک نگرش واقع‌بینانه می‌توانیم رویکردی مسئله مدار را اتخاذ کنیم تا این بحران نیز بگذرد.

سمانه حسینی، مسئول روان‌شناسی بالینی بیمارستان آنکولوژی امیر شیراز

 

انتهای پیام
captcha