کرونا ایرانی‌ها را سریع‌تر به دنیای شبکه‌ای می‌رساند / ترسیم‌گران هژمون دنیای آینده
کد خبر: 3899945
تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۵
سیدعلی علوی تبیین کرد؛

کرونا ایرانی‌ها را سریع‌تر به دنیای شبکه‌ای می‌رساند / ترسیم‌گران هژمون دنیای آینده

مدیرعامل بنگاه رسانه‌ای آخرین خبر با بیان اینکه مرجعیت خبری رسانه‌های رسمی با شیوع کرونا تثبیت شده است، گفت: کرونا موجب استفاده بیشتر از لایوها و پلتفرم‌های جدید شد، یعنی پیش‌بینی حرکت به سمت دنیای شبکه‌ای تحقق یافته و سرعت ایران در رسیدن به این دنیا بیشتر شده است.

به گزارش ایکنا، تحلیل عملکرد رسانه‌های ایران در قبال شیوع کرونا و آنچه پس از این توسط رسانه‌ها باید به آن پرداخته شود، موضوع گفت‌و‌گوی ایکنا با سیدعلی علوی، مدیرعامل بنگاه رسانه‌ای آخرین خبر، است.

وی سخنان خود را با مقدمه‌ای آغاز کرد و سپس به تحلیل عملکرد رسانه‌های رسمی، شبکه‌های اجتماعی و فیک‌نیوزها در قبال شیوع کرونا پرداخت.

به نظر او با یک پدیده پاندمیک و جهان‌شمول بی‌سابقه مواجه شدیم. مشهور است که می‌گویند دهه‌ها می‌گذرد اما اتفاقی نمی‌افتد، ولی طی چند هفته اتفاقاتی رخ می‌دهد که دهه‌های بعد از آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ شیوع کرونا از این دست اتفاقات بود. اغراق نیست اگر بگوییم اتفاقاتی که به دلیل شیوع کرونا رخ داده، تأثیراتی خیلی بزرگ‌تر از جنگ جهانی دوم خواهد داشت و این امر در سال‌های آینده مشخص خواهد شد و طبیعتاً این اتفاق یک وجه رسانه‌ای هم دارد که می‌توانیم در خصوص آن صحبت کنیم.

ایکنا ـ در مباحث رسانه‌ای مدام مطرح می‌شد که شبکه‌های اجتماعی جای رسانه‌های رسمی را گرفته‌‌اند؛ آیا کرونا این مسئله را به چالش کشید؟

قبل از شیوع کرونا، چه تعداد از ما، سازمان بهداشت جهانی را می‌شناختیم؟ قبل از کرونا عموم مردم این سازمان جهانی را به عنوان مرجع حوزه سلامت و بهداشت جهانی نمی‌شناخت، به خاطر اینکه مردم ضرورت یک مرجع معتبر را در حوزه بهداشت احساس نمی‌کردند. بسیاری از ما، اطلاعات بهداشتی خود را از درون کانال‌ها و وب‌سایت‌ها کسب می‌کردیم. اما با اتفاقی که در پی کرونا رخ داد در جایگاه رسانه‌های رسمی و سنتی، رسانه‌هایی که ماحصل شبکه‎های اجتماعی هستند و فیک‌نیوزها، تغییراتی ایجاد شد.

رسانه‌های رسمی بعد از بروز و ظهور شبکه‌های اجتماعی مرجعیت خود را تا حدودی از دست داده بودند و از اعتبار آنها کاسته شده بود، اما پس از کرونا اعتبار آنان نیز بازگشت، چراکه مردم به منبع معتبری برای دریافت اخبارشان نیاز داشتند. رسانه‌های رسمی به دلیل اینکه مهارت دروازه‌بانی مناسب را دارند و استانداردها را رعایت می‌کنند، قطعاً نسبت به کانال‌ها و صفحات خبری که توسط یک فرد ایجاد و اداره می‌شود و فیک‌نیوزها، تأثیر مناسب‌تری داشتند و اتفاقی که با شیوع کرونا رخ داد این بود که مرجعیت رسانه‌های رسمی احیا شد.  

در سال‌های گذشته در خصوص تفاوت رسانه‌های رسمی و رسانه‌های غیر رسمی مسئله اعتبار و روایی مطرح می‌شد. مزیت رسانه‌های رسمی در این است که اعتبار و روایی در آنها وجود دارد چون پروتکل‌ها را رعایت می‌کنند و کارشان را بلد هستند و رسانه‌های غیررسمی و فیک‌نیوزها طبیعتاً این توانایی را ندارند. ضرورت کرونا این مسئله را به مردم تحمیل کرد که به سراغ رسانه‌ها رسمی بروند البته در ابتدای این اتفاق جامعه، مخاطبان و کاربران سردرگمی داشت و رفتاری مشابه بحرانی‌هایی مانند سیل رخ‌ را نشان می‌دادند اما بعد از ادامه پیدا کردن کرونا، مردم متوجه شدند که نیاز دارند اطلاعات موثق بگیرند.

البته هر پدیده‌ای تهدیدها و فرصت‌هایی را ایجاد می‌کند، یکی از اتفاقاتی که در پی کرونا رخ داد این بود که رسانه‌های رسمی توانستند جایگاهشان را تثبیت کنند و مشخص شد که با آمدن رسانه‌های اجتماعی و تعریف جامعه شبکه‌ای و رسانه‌های دو سویه از بین نمی‌رود.

رسانه‎های رسمی تثبیت شدند، صاحبان رسانه‌های نوین و پلتفرم‌ها متوجه شدند که مرجعیت اخبار موضوعیت دارد و حتماً در آینده به مکانیزمی در مورد رسانه‎های شبکه‌های اجتماعی خواهیم رسید و به مدلی که رسانه‌های معتبر از غیر معتبر جدا شوند.

در موضوع پلتفرم‌ها هم اتفاقی رخ داد. پیشتر در خصوص «لایو» آشنایی عمومی چندانی نداشتیم و یا با آن ارتباط برقرار نکرده بودیم. کرونا، تجربه‌ای بود که جامعه را با پدیده‌های جدیدی که در بستر شبکه‌های اجتماعی و فرصت‌ها و ضرورت‌هایی که این شبکه‌ها ایجاد می‌کنند، بیشتر آشنا کرد و این نکته‌ که خیلی قبل‌تر کارشناسان حوزه رسانه مطرح می‌کردند که هزاره سوم هزاره‌ای است که انحصار رسانه معنایی ندارد و مخاطب است که رسانه‌های مختلف را انتخاب می‌کند، اثبات شد. لایوها، پدیده ویژه‌ای بود که در اینستاگرام رخ داد و تثبیت کرد که ما از دوره انحصار رسانه گذشته‌ایم.

با این شرایط طبیعتاً نگاه متولیان رسانه‌های رسمی مانند صدا و سیما باید تغییر کند و از این پس با تعریف جدیدی عمل کنند، چراکه اگر بخواهند با همان عملکرد قبل که ناشی از تفکر وجود رسانه‌های انحصاری است به جلو بروند، طبیعتاً رسانه‌های رسمی مخاطبان خود را از دست خواهند داد؛ به طور کلی با شیوع کرونا اتفاقی که در حوزه پلتفرم‌ها رخ داد، اتفاق بسیار مهمی بود.

ایکنا ـ کارشناسان علوم مختلف از دوران متفاوت پساکرونا صحبت می‌کنند؛ علم ارتباطات پس از کرونا چه تغییری خواهد کرد؟ آیا در حوزه رسانه دیدگاه‌های جدیدی مطرح خواهد شد؟

اکنون بسیار زود است که در مورد این مسئله صحبت کنیم اما کرونا اتفاقی بود که حرکت جامعه ما را به طرف جامعه شبکه‌ای سرعت بخشید. کرونا دنیا را سریع‌تر به سمت جامعه شبکه‌ای پیش خواهد برد. اکنون تجربه این را داریم که بیشتر در خانه بمانیم، در خانه ورزش و کار کنیم و ... . ویژگی‌هایی که در نظریه‌ها و یا به صورت پایلوت در جامعه شبکه‌ای مطرح می‌شود را اتفاقات کرونا تسریع کرد. کرونا شاید یک نوع سزارین در حوزه تعریف ما از جوامع بشری بوده است. البته طبیعتاً جامعه شبکه‌ای تعاریف و ویژگی‌های مختلفی دارد که یک حوزه آن در بخش داده‌ها، اطلاعات و اقتصاد است که در حوزه رسانه تأثیر خود را خواهد گذاشت.

ایکنا ـ آیا رسانه‌های ایران توانستند هشدارهای به اندازه و مناسبی را در خصوص کرونا به مردم منتقل کنند و عملکرد حرفه‌ای داشته باشند؟

در رسانه‌های رسمی این اتفاق افتاد. اگر ابتدای کار ناهماهنگی وجود داشت اما بعد از مدت زمان کوتاهی، رسانه‌های رسمی کاملاً هشدارهای مناسب و به اندازه‌ای که نه مردم را بیش از حد بترساند و نه آنان را بی‌توجه کند، به مردم ارائه دادند.

ایکنا ـ عملکرد رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

برای نقد عملکرد رسانه‌های فارسی زبان خارجی باید تحلیلی فرامتنی ارائه داد. این رسانه‌ها با نگاه ایدئولوژیک نسبت به موضوعات ایران، دروازه‌بانی خبر دارند. وقتی از این زاویه به عملکرد آنها نگاه می‌کنیم، متوجه دلیل حب و بغض‌ها، فیلترها و دروازه‌بانی خبر آنها می‌شویم.

البته این نحوه اطلاع‌رسانی در همه جای دنیا وجود دارد؛ در مورد چین، امریکا، انگلستان و ... هم هست. یعنی مدام دولت‌ها از سوی مخالفانشان متهم به پنهان‌کاری و دروغ‌گویی می‌شوند و واقعیت این است که بخشی از این مسئله اجتناب‌ناپذیر است و به نظر من یک نکته کلی را باید در نظر بگیریم و آن اینکه پدیده کرونا پدیده جدیدی است که بعد از خود، نظام‌های جدیدی را حاکم خواهد کرد و اگر ما بخواهیم مقایسه درستی را انجام دهیم باید دید در موارد مشابهی که در آینده رخ خواهد داد با چه استانداردهایی مواجه خواهیم شد. طبیعتاً بعد از کرونا به یکسری استانداردهایی در حوزه‌های جدید خواهیم رسید و این مسئله تعریف می‌شود و قابل سنجش خواهد بود؛ اکنون نمی‌توانم بگویم استانداردهایی است که بتوان با آن شاخص‌ها را سنجید.

ایکنا ـ صحیح‌ترین واکنش و عملکرد رسانه‌ها از این پس چه باید باشد؟

احتمالاً داستان کرونا پدیده‌ای است که تا زمانی که واکسن آن تولید نشود ادامه خواهد داشت و بازه زمانی یک تا دو سال برای آن تعیین می‌شود. طبیعتاً هر چه جلوتر برویم رسانه‌ها به این مسئله با نگاه تحلیل‌گرایانه‌تر پرداخته و ابعاد اقتصادی، اجتماعی، روانی و ... را مورد بررسی قرار خواهند داد. برای مثال ما در اوایل شیوع کرونا در مورد افسردگی، اهمیت ورزش در خانه، نحوه برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی و ... صحبت نمی‌کردیم و بیشتر اخبار سخت منتشر می‌شد مثل نبود ماسک، نحوه شستن دست‌ها و ... اما در میانه راه در مورد سبک زندگی و تغییرات آن صحبت کردیم و اکنون در حال صحبت در خصوص تحلیل‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... آن هستیم و به نظر من در آینده بحث‌های اقتصادی و بحث نظام‌های جهانی که بعد از کرونا تغییر می‌کند، مورد توجه قرار خواهد گرفت. ما تجربه سازمان ملل و نظام نوین بین‌المللی بعد از جنگ جهانی دوم را در جهان داشته‌ایم؛ در واقع ژئوپلیتیک جهان بعد از جنگ جهانی دوم تغییر کرد و تجربه نظام و هژمونی جدیدی را بعد از کرونا خواهیم داشت.

ایکنا ـ این هژمونی چطور رخ خواهد داد، آن هم در حالی که سازمان‌ ملل، سازمان بهداشت جهانی و بسیاری دیگر از سازمان‌های بین‌المللی تضعیف شده‌اند؟

گفته می‌شود در هزاره سوم خیلی بیشتر از اینکه دولت‌ها حکمرانی کنند، شرکت‌های بزرگ حکمرانی خواهند کرد و با این پیش‌فرض شرکت‌هایی که در واقع کم‌تر فیزیکی و بیشتر دیجیتالی بودند و کمتر خدماتی بوده و بیشتر غیرخدماتی هستند، رشد خواهند کرد و هژمون دنیای آینده را اینها ترتیب خواهند داد. اگر زمانی از قدرت نرم صحبت می‌کردیم و در سال‌‌های اخیر از قدرت‌های هوشمند صحبت می‌کردیم داستان کرونا این مسئله را تسریع می‌کند که دنیا و نظام سیاسی دنیا به طرف قدرت هوشمند خیلی سریع‌تر پیش برود.

ایکنا ـ آیا کرونا موجب شد سواد رسانه‌ای مردم افزایش یابد؟

بله، مردم قبلاً به یک اجماع همگانی نرسیده بودند که نیاز به یک دروازه‌بانی دقیق خبری دارند چون تبعات آن را ندیده بودند؛ یعنی تبعات استفاده از شبکه‌ها و رسانه‌هایی که دروازه‌بانی صحیح خبر نداشتند را به صورت نقطه‌ای می‌دیدند و تجربه می‌کردند اما داستان کرونا موجب شد که برای مردم در یک بازه بلندمدت، این نقطه‌ها تبدیل به خط شود. این مسئله که مردم نیاز به فهم سواد رسانه‌ای متناسب دارند کاملاً تثبیت شد و اکنون ادبیاتی که در مورد سواد رسانه‌ای صحبت می‌کند، دور از ذهن و یک اتفاق غیر ضروری تصور نخواهد شد.

 

انتهای پیام
captcha