به گزارش ایکنا، نخستین کنفرانس بینالمللی «اخلاق، الهیات و بلایای فراگیر»، امروز ۱۸ شهریورماه در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. در جلسه بعد از ظهر این کنفرانس که به موضوع اخلاق پزشکی اختصاص پیدا کرده بود، مهدی شقاقی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به موضوع موقعیتهای اخلاقی دشوار در مواجه با بیماران کرونایی پرداخت.
شقاقی با بیان اینکه موقعیتی که امروز با آن مواجه شدهایم، دشوار است و تنگناهای زیادی را برای اشخاص و نهادها در سطوح ملی و بینالمللی ایجاد کرده است، گفت: این تنگناها از سطوح فردی آغاز و به سطوح اجتماعی و نهادی میرسد.
وی با بیان اینکه در این تنگناها، چالشهای اخلاقی بسیاری وجود دارند، اظهار کرد: افشای راز بیماران و رسیدگی به بیمار از جمله چالشهایی هستند که بین نقش حرفهای و اصول عام اخلاقی قرار میگیرند. این موقعیتهای اخلاقی دشوار، نحوه سیاستگذاریها و استفاده از موقعیتها را به ما نشان دهد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: اینکه در موقعیتهای دشوار چگونه سیاستگذاری شده و در بیمارستانها چگونه به آنها عمل میشود، جهتگیریهای اخلاقی در استفاده از فرصتها را برای ما مشخص میکند.
وی ادامه داد: رویههایی که پزشکان برای نجات بیماران اعلام کردهاند، این است که همیشه اولویت رسیدگی با بدحالترین بیماران است؛ اگر دو فرد بدحال وجود داشته باشند، اولویت با بیماری است که از شانس نجات بیشتری برخوردار باشد و در واقع شانس زنده ماندن و مقاومت بیشتری داشته باشد. این موضوع یک تنگنای اخلاقی بوده و قرار گرفتن در چنین موقعیتی، برای هر پزشکی وحشتناک است.
وی بیان کرد: منطق این تنگنا شبیه منطق بقای اصلح است؛ که عامل زنده ماندن در آن به استعدادها و نقشه ژنتیکی افراد بستگی دارد. متأسفانه منطق بیماری کرونا نیز بسیار شخصی بوده و به نقشه ژنتیکی فرد وابسته است و هر فردی که از استعداد مقاومتی بیشتری در برابر بیماری برخوردار باشد، شانس بیشتری برای زنده ماندن دارد.
این استاد دانشگاه در ادامه با ذکر مثالی از مقایسه دو جامعه پادشاهی و لیبرال اظهار کرد: در جوامع پادشاهی، افراد از فرصتهای مساوی برخوردار نیستند و اصولاً استعداد هم در آنها نقشی ایفا نمیکند، بلکه این موقعیتهای تاریخی هستند که به افراد شانس بقا و ادامه میدهد، لذا در این جامعه نیز عدالت وجود ندارد.
وی ادامه داد: در جوامعی هم که اقتصاد بازار حاکم بوده و مالکیت فردی را به رسمیت میشناسند، به همه افراد فرصتهای یکسانی داده شود، اما در این جامعه همه افراد نیز نمیتوانند از شانس برنده شدن برخوردار شوند، چرا که همه این افراد از استعدادهای مناسبی برخوردار نیستند و این تفاوت استعدادها موجب ناعدالتی میشود. نقشه ژنتیکی افراد در برابر بیماری نیز این چنین است و این وضعیت در واقع یک چالش اخلاقی محسوب میشود.
چه رویکرد اخلاقی برای تریاژ بیماران مبتلا به کرونا مناسب است
در ادامه این کنفرانس محمود مختاری، استادیار دانشگاه شهید بهشتی نیز به بیان رویکردهای قیاسی و هنجاری اخلاق در مواجهه با تریاژ بیماران کرونایی پرداخت.
مختاری با بیان اینکه رویکرد قیاسی هنجاری به صورتی سیستماتیک، زندگی اخلاقی را در هر حرفهای راهبری میکند. گفت: این سوال وجود دارد که آیا میتوان با اتخاذ این رویکرد به سراغ بیماران در تریاژ رفت یا خیر؟ اگر یک بیمار در شرایط عادی و غیربحرانی وضعیت حادی داشته باشد، افراد با رویکردهای اخلاقی مختلفی به کمک این بیمار میروند و نظریات اخلاقی و رویکردهای شخصی که آنها دارند، چندان در رسیدگی به این بیمار تفاوتی ایجاد نمیکند.
وی ادامه داد: در زمانی که بیماری فراگیر کرونا که چالشی بسیار گسترده و کلان برای جهان به وجود آورده است، کنشی که در شرایط عادی اخلاقی تلقی میشود، ممکن است در این شرایط جدید غیر اخلاقی باشد. بر همین اساس نمیتوان صرفاً با یک کنش هنجاری شخصی با این بیماری برخورد کرد. اگر عامل اخلاقی را از فردی به گروهی تبدیل کنیم، ممکن است تغییراتی به وجود آید و کنش در آن زمان اخلاقیتر باشد.
مختاری در ادامه با بیان اینکه برخی از این رویکردهای قیاسی هنجاری به سمت پیامدگرایی با بیشینهسازی پیامد میل میکنند، گفت: انتخاب نظریه هنجاری به شرایط، تبحر و تجربه کادر درمان نیاز دارد.
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات پیامدگرایی با بیشینهسازی است، گفت: در این رویکرد، باید بین بیماران انتخاب کرد و لیست تهیه کرد. در این میان گروه زیادی از افراد جامعه ممکن است از درمان محروم شوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: رویکرد اخلاقی که در تریاژ بیماران کرونایی نیاز داریم، اخلاق حرفهای تریاژ است. این اخلاق بیش از آنچه به اخلاق هنجاری ارتباط داشته باشد، به اخلاق بلایا و اخلاق سلامت عمومی مرتبط است که بر اساس تجارب حرفهای به دست میآید.
وی یادآور شد: تجربه حرفهای میتواند عدم کفایت یک نظریه هنجار اخلاقی را نشان دهد، لذا بر اساس آنچه گفته شد، نظریه پیامدگرایی و رویکرد قیاسی، کاربردی برای حل چالش تریاژ بیماران کرونایی ندارد.
انتهای پیام